علویان به دلیل انتساب به پیامبر(ع) در جامعه اسلامی همواره مورد احترام بوده اند. گروه هایی از آنان از قرن دوم هجری به دلایل گوناگون راهی سرزمین های مسلمان نشین شدند. مناطق مرکزی و شمالی ایران از جمله این سرزمین ها بود. با ورود امام علی بن موسی الرضا(ع) به ایران در اواخر قرن سوم و استقرار ایشان در خراسان، سیر مهاجرت علویان به ایران و به ویژه خراسان شدت گرفت. «ربع نیشابور»، که در دوره اسلامی از بزرگ ترین نواحی خراسان به شمار می رفت و طوس، اسفراین، سرخس، بیهق، نساء و ابیورد را دربر می گرفت، یکی از مناطق هدف مهاجران بود و طی قرن سوم هجری و پس از آن علویانی از تبار امام حسن بن علی(ع)، امام علی بن حسین(ع)، امام جعفر بن محمد(ع) و امام موسی بن جعفر(ع)، در این منطقه ساکن شدند. حضور گسترده خاندان های علوی در این ناحیه و توسعه جمعیتی آنان بستر فرهنگی، عقیدتی و اقتصادی مناسبی برای استمرار مهاجرت ها به وجود آورد. این تراکم جمعیتی در ایجاد منصب «نقابت» (سرپرستی و رتق و فتق امور) علویان در نیشابور موثر بود. گرچه تقریبا تمامی امور علویان ساکن در ربع نیشابور توسط منصب نقابت انجام می گرفت، اما خود علویان دارای گرایش های مذهبی و تفاوت های نسبی بودند که در مناسبات میان آنها تاثیرگذار بود. جدای از این مسئله، آنان خواسته یا ناخواسته در زمینه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و فرهنگی، ناچار به مراوده با دیگر ساکنان منطقه بودند. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی ـ تحلیلی مراودات علویان را در دو حوزه درون گروهی و برون گروهی بررسی و تجزیه و تحلیل کند و تصویر روشنی از وضعیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آنان ارائه دهد
برپایی حکومت علویان، مهمترین رویداد سیاسی بود که پس از ورود اسلام به ایران در طبرستان شکل گرفت. کاربست نظریة «کنش جمعی» از چارلز تیلی که به انقلابها و حرکتهای اجتماعی میپردازد، در ارائة خوانشی جدید از این جنبش تأثیرگذار است. در پژوهش حاضر، با استناد به منابع کتابخانهای و روش توصیفی - تحلیلی، جنبش علویان با رویکرد به آراء تیلی بررسی شده است. سؤال اصلی مقاله این است که کاربست نظریة یادشده، چه ابعادی از این جنبش را نمایان میکند؟ به نظر میرسد علویان از راهاندازی این جنبش، تحقق سه هدف را در نظر داشتند: 1. حفظ بقا؛ 2. رسیدن به قدرت سیاسی؛ 3. گسترش مبانی تشیع. بر این اساس، پس از رسیدن به قدرت، با عنایت به هویت دینی مشترک با مردم و حاکمان بومی، سازمانی با شاکلة نظامی و دینی ایجاد گردید. بسیج منافع توسط رهبران علوی به صورت تهاجمی و تدارکاتی بوده و ماهیتی اجبارآمیز و هنجاری داشته است. عنصر قدرت در این جنبش، دو سویة تقابلی (خلافت سنی/ حکومت شیعی) دارد. مهمترین فرصتهای پیشآمده برای رهبران جنبش، عبارت است از: ایجاد هویت دینی مشترک، بهرهجویی از توان نظامی حاکمان محلی و استفاده از ظرفیتهای توده. سامانیان و کینخواریان، مهمترین عوامل تهدید علویان بودند که سیاست سرکوب را پیش گرفتند. نوع کنش جمعی علویان، رقابتی و نوخواهی بوده و بر مبنای تقابل دوگانه خودی - بیگانه شکل گرفته است.
چگونگی ورود و سپس اقامت علی بن موسی الرضا در مرو، پایتخت خلافت اسلامی در دوران خلافت مأمون عباسی، موجب طرح فرضیههای مختلف بهویژه با محوریت برخی شخصیتهای مهم آن دوران است. فضل بن سهل ملقب به ذوالریاستین در جریان ولایتعهدی و دیگر موضوعهای مهم مرتبط با امام، گاه با تحلیلهای متفاوت و حتی متضاد مواجه شده است. چنین به نظر میرسد برای دستیابی به درکی جامع و منطقی از مسائل مربوط به آن حضرت با مأمون و دربارش، ضرورت دارد افکار و اقدامات ذوالریاستین در مورد امام به دقت بررسی گردد. این پژوهش تلاش دارد با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از روش پژوهش تاریخی، نقش این وزیر مقتدر را در چگونگی رابطه مأمون با امام رضا بررسی کند. یافتههای پژوهش، گویای نفوذ فوقالعاده ذوالریاستین بر مأمون است، با این حال وی در ارتباط با امام بیشتر متأثر از مأمون بود و کوشید با نزدیک ساختن افکار و تصمیمگیری خود به خلیفه، موقعیت خودش را تحکیم نماید. فضل با وجود داشتن اقتدار، نتوانست بر آن حضرت تسلط یابد، در عین حال شواهد متقنی نیز بر ارادت او نسبت به امام وجود ندارد.
هیاتهای تبشیری آمریکایی از دوره قاجار فعالیت گستردهای در سراسر ایران آغاز کردند و عمدتا در قالـب تاسـیس مدرسه و موسسات درمانی به تبلیغ میپرداختند. آنها به این منظور در ارومیه ، همدان و تهران مدارس و بیمارسـتان - هایی ساختند. مشهد نیز از جمله شهرهایی بود که در طی جنگ جهانی اول بیشتر مورد توجه هیاتهای تبشیری قرار گرفت . هیات تبشیری پرسبیتریان آمریکایی پس از تثبیت موقعیتش در مشهد، درصدد اجرای برنامه های خود برآمد و شروع به ساخت تاسیسات زیربنایی نظیر مدرسه ، بیمارستان و کلیسا کرد. علمای مشهد نسبت به این اقدام واکنش جدی نشان دادند و تلاش کردند مانع از فعالیت های آنها شوند. این هیات در سبزوار نیز دست بـه فعالیـت تبلیغـی زدند که با مخالفت مردم و علما مواجه شد و در مشهد نیز آیت الله نوغانی شیوه مناظره و ردیه نویسی را برای مقابلـه با کشیش های آمریکایی برگزید. مقاله حاضر ضمن بررسی واکنش های علمای شیعه طی سالهای ۱۳۰۱تـا ۱۳۰۹ش در برابـر فعالیـت هیـات تبشیری پرس بیتریان در مشهد و سبزوار، اقدامات انجام گرفته توسط آنها و شیوه واکنش هـا را براسـاس مطبوعـات خراسان و اسناد باقی مانده مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است .
دعوت در درون و بیرون دولت فاطمی از طریق شبکه گسترده ی داعیان پخش و ترویج می شد. فاطمیان می خواستند از طرف همه ی امت مسلمان به عنوان امامان برحق شناخته شوند و نیز بر آن بودند که حکومت واقعی و عملی خود را به تمام سرزمین های اسلامی و بیرون از آن بگسترانند. قبل از ظهور آنان، داعیان اسماعیلی به دنبال آماده کردن جوامع برای ظهور امام وعده داده شده، دست به تبلیغات گسترده ای زده بودند. اصطلاح داعی به طور کلی به هر نماینده ی مجاز دعوت فاطمی اطلاق می شد؛ یعنی مبلغی که عهده دار ترویج کیش اسماعیلی از راه جلب گروندگان جدید به پیروی از امام حاضر اسماعیلی بود. داعیان اسماعیلی از میان انبوه گروه ها و طبقات اجتماعی ناراضی، عده ی زیادی را با دعوت خود، جذب کردند. بدین صورت آنان از شکایات و نارضایتی های منطقه ای بهره برداری می کردند. بنا بر شواهد موجود، دعوت اسماعیلی در ایران تحت رهبری رهبران قرمطی عراق آغاز شد. در حوالی 260 هجری دعوت اسماعیلی در بسیاری از نقاط مرکزی و شمال غربی ایران، در ناحیه ی جبال ظاهر شد و داعیان مرکز فعالیت های خود را در ری مستقر ساختند و در حدود سه دهه بعد، یعنی پیرامون 290 هجری دعوت به خراسان و فرارود گسترش یافت. داعیان بزرگی در مناطق شرقی ایران به ویژه خراسان و فرارود فعالیت می کردند که ابعاد مختلف دعوت آنان از نظر اعتقادی و سیاسی قابل بررسی و تحلیل است. امیر حسین مرورودی، ابوبلال، احمد کیال و محمد نخشبی از جمله ی این داعیان هستند.