چندی پس از انقراض حکومت قراقویونلوها، یکی از شاهزادگان قراقویونلو به نام قلی به دکن رفت و وارد دستگاه حکومتی بهمنیان شد و پس از طی مدارج رشد و ترقی در آنجا از طرف بهمنیان به حکومت گلکنده منصوب شد و در سال 918ق، اعلام استقلال کرد. او بلافاصله به تبعیت از شاه اسماعیل صفوی مذهب شیعه را در قلمرو خود رسمیت بخشید و نام حکام صفوی را در خطبه، بر نام خود مقدم ساخت. حکومت قطب شاهیان در طول نزدیک به دو قرن حکومت در گلکنده و حیدرآباد، پیوسته با صفویان روابط دوستانه ای داشت. عواملی چون اشتراک مذهبی، قرابت قومی، فرهنگی و همچنین وجود دشمنی مشترک، چون گورکانیان، این روابط را مستحکم تر می کرد که از میان دلایل فوق، مذهب تشیع نقش مهم تری در تحکیم و تداوم این روابط داشت و پیوسته سفرا بین دو حکومت در رفت و آمد بودند. با حمله اورنگ زیب به قطب شاهیان و اجبار آنها به ذکر نام حکام گورکانی در خطبه، همچنین ضعف نسبی حکومت صفویان در این زمان، روابط حسنه این دو حکومت بسیار کمرنگ شد.

منابع مشابه بیشتر ...

626118cc57bba.JPG

الحقبة التأسیسیة للتشیع الاثني عشري: حوار الحدیث بین قم وبغداد تألیف الدکتور أندرو ج. نیومان؛ عرض ودراسة

علی زهیر هاشم الصراف

خلّف المستشرقون أسلاف الباحثین الغربیین حالیاً تراثاً لا بأس به من الدراسات المشرقیة والإسلامیة إستفاد منه هؤلاء الباحثون، فالإستشراق تحوّل إلى مجالات علمیة بحتة أصبحت تدرسها الکلیات ومراکز الأبحاث، لکنّ تلک الأبحاث بقیت تخدم أهداف ومصالح الغرب الإمبریالیة فی بعض الموارد، إلا أن الکثیر منها حالیاً نابعة عن وجدان باحثین غربیین أحرار یصنّفون الکتب والأبحاث من أجل إرضاء أطماحهم البحثیة واستکمالاً لمسیرتهم العلمیة. ومن جملة الحقول البحثیة المهمة التی کتب فیها الباحثون الغربیون الکثیر من هذه الدراسات، هی الدراسات الإسلامیة والحدیث الشریف منها بالتحدید سیّما الحدیث الشیعی. ومن هؤلاء الباحثین المعاصرین أستاذ جامعة إدینبرا الدکتور أندرو ج. نیومان الذی شهدنا له العدید من المساهمات فی حقل الفکر الإمامی وبالتحدید دراساته فی الحدیث الشیعی وجهود علماء الإمامیة فی العصر الصفوی وتحدیداً فی موضوع جدلیة الدین والعلماء مع السیاسة ورجالها. وما نهدف إلیه من دراستنا هذه هو نقد کتاب الباحث نیومان الهامّ عن تاریخ الحدیث الشیعی فی القرون التأسیسیة للمذهب الإمامی وأثر النهجَین الفکریَین الهامَّین عند علماء الإمامیة وهما: النهج الأصولی والنهج الإخباری الذی یمثله قم والقمّیون آنذاک فی تدوین أقدم ثلاثة مجامیع روائیة عند الشیعة الإمامیة: المحاسن للبرقی (توفی بین 274ـ280 ه‍/ 887ـ893 م) وبصائر الدرجات للصفّار القمّی (ت 290 ه‍/ 903 م) والکافی فی علم الدین للکلینی الرازی (ت 329 ه‍/ 941 م) وفق منهج التحلیل التاریخی والإستقرائی للنصوص التاریخیة والروائیة سیّما من تلک الکتب.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

582870f6c1ca9.png

درآمدی بر دوران تثبیت حکومت قطب شاهیان

محمود صادقی علوی

سلطان قلی قطب شاه که از بازماندگان قراقویونلوها بود، چندی پس از هجرت به هند و پیوستنش به دستگاه حکومت بهمنیان، توانست در 918 هجری قمری حکومت قطب‌شاهیان را در گلکنده بنیاد نهد. سلطان قلی و جمشید، جانشین او گام‌هایی در راه استواری این حکومت نوپدید برداشتند. اگرچه قلمرو حکومت قطب‏شاهیان در دوره این دو حاکم گسترش یافت، به شایستگی تثبیت نشد؛ چنان‌که پس از مرگ جمشید به آشوب‌های داخلی فراوانی گرفتار آمد و تنها رسیدن ابراهیم به حکومت و دوراندیشی‌های وی، این ناآرامی‏ها را پایان داد. ابراهیم پس از دست‌یابی به حکومت، نیروهای نظامی و دیوانی را دوباره سازمان داد، قلعه گلکنده را نیز باز ساخت و افزون بر اینها، دولت‌مرد برجسته‌ای را به نام مصطفی خان اردستانی، به منصب میرجملگی منصوب کرد. حکومت قطب‌شاهیان، با تلاش‌های سلطان ابراهیم قطب‌شاه و مصطفی خان اردستانی، میرجملۀ او و پس از دو جنگ با حاکمان بومی دکن و یک جنگ با رامراج، حاکم هندو مذهبِ ویجانگر و شکست خوردن او، به ثباتی درخور دست یافت؛ ثباتی که جانشینان سلطان ابراهیم با بهره‌گیری از آن توانستند دوران زرین حکومت قطب‌شاهیان را بسازند.

تاریخ/دولت های شیعی/هند/قطب شاھیان
مقاله
55952020779a8.jpg

گسترش تشیع در دکن سده های دهم و یازدهم هجری

محمود صادقی علوی

تشیع در درازنای تاریخ خود، همواره نقاط اوجی داشته که بر پایه آنها، به شیوه های گوناگون گسترش می یافته و پیروانش در سراسر جهان، فزونی می گرفته اند. سده های دهم و یازدهم هجری نیز نقطه اوجی در تاریخ تشیع به شمار می رود؛ زیرا حکومت صفویه در این قرن در ایران تأسیس شد و با حمایت رسمی اش از تشیع، زمینه را برای گسترش آن در ایران فراهم آورد. هم زمان با حکومت صفویان در ایران، در منطقه دکن (جنوب هند) نیز روی دادهایی پیش آمد که آنها را می توان نقطه اوج تاریخ تشیع در آن جا خواند؛ اوجی که به رغم اهمیت فراوانش، نزد پژوهش گران حوزه تاریخ تشیع، کم تر شناخته شده است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که تأثیر برپایی حکومت های محلی شیعیان در دکن سده های یاد شده، در گسترش تشیع در آن مناطق چه بود؟ این تحقیق بر این فرضیه استوار است که به رغم کوشش های حاکمان این حکومت ها در پشتیبانی از مذهب تشیع، شمار فراوانی از مردم این منطقه، به این مذهب نگرویدند، بلکه این کارها تنها زمینه را برای آشنایی آنان با تشیع و گرایش به آن در دوره های بعدی فراهم کرد. این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و بررسی تطبیقی و تحلیلی منابع، با اشاره ای کوتاه به پیشینه حضور شیعیان در منطقه دکن، کارهای حاکمان محلی آن جا را در زمینه حمایت از تشیع، سیر گسترش تشیع در این منطقه و میزان گرایش مردم به این مذهب در دوره یاد شده برمی رسد و فرضیه اش را تأیید می کند.

جغرافیا/آسیا/شبه قاره هند/هند
مقاله