حکومت محلی آل کیا در فاصله سده های هشتم تا دهم هـ ق. در بخشی از گیلان موسوم به «بیه پیش» قدرت را در دست داشت.موقعیت طبیعی گیلان و اوضاع سیاسی ایران هم زمان با فروپاشی ایلخانان، زمینه ای برای کسب قدرت آنان فراهم کرد.ساختار حکومت آنان بر مذهب شیعه، زمین داری و نظامی گری بود و فرد حاکم در آن که بالاترین مقام سیاسی و مذهبی بود، در رأس امور قرار داشت.این مقاله بر آن است علل سقوط این حکومت را در ناحیه گیلان بررسی کند.برای دست یابی به این مقصود، اطلاعات بر اساس روش کتابخانه ای گردآوری و سپس تجزیه و تحلیل آن بر اساس روش تحقیق تاریخی، متکی بر توصیف، تطبیق و تحلیل منابع اصلی صورت گرفت.آل کیا با پشتیبانی سادات مرعشی مازندران توانست قدرت را به دست گیرد و با استفاده از تولید و تجارت ابریشم، قدرت اقتصادی حکومت خود را افزایش دهد و با از بین بردن مخالفان سیاسی و مذهبی در شرق سفید رود، دو سده حکومت کند. سرانجام، حکومت صفویه در سال 1000 هـ ق. با هدف توسعه و تحکیم قدرت سیاسی و اقتصادی خود، بساط حکومت آنان را برچید.
کتاب بستان الناظرین فی معرفه ائمه الهادین اثر محمد یوسف بیکا که در سال 1119 - 1120 نوشته شده، شرح چهل حدیثی است که نویسنده ضمن آن سعی کرده است به مسائل مختلفی که به تشیع و اعتقادات صحیح او مربوط می شود، بپردازد. در واقع، می توان آن را اثری در معرفی شیعه و ویژگی های آن دانست. نویسنده در نوشتار پیش رو، با ارائه گزارشی از کتاب، محتوای آن را در بوته بررسی قرار داده است.
بارزترین تجلیگاه معنویت و هویت متعالی انسانی را میتوان در لایههای پنهانی هنر قدسی[1] و اوج شکوفایی هنر معماری مقدس اسلامی را میتوان در ساخت مساجد جستوجو کرد. در این بین، به نظر میرسد مساجدی که در دوران طلایی قدرت معنوی، مالی و سیاسی شیعیان در این سرزمین شکل گرفتهاند، واجد هویت معنوی ویژهای هستند. با تشکیل دولت صفوی در اوایل قرن دهم هجری و اعلام تشیع اثناعشری به عنوان مذهب رسمی، ایران بعد از قرنها، هویت ملی و سیاسی خود را بازیافت. از اینرو مذهب تشیع، بهتدریج در روح و جان ایرانیان نفوذ کرد و روح هنرمندان و معماران ایرانی به تشیع روشن گردید؛ لذا به آفرینش فضاهایی دست زدند که از روح و ماهیت تشیع سرشار بود. معماری مسجد به عنوان محمل بروز چنین عقایدی، از ظرایفی در طراحی برخوردار گشت که در دوره صفویه و پس از آن قاجار، به نهایت تکامل خویش دست یافت. در دوره قاجاریه، شیوه جدیدی در معماری ایجاد شد و معماران این زمان نیز دنبالهرو معماران صفویه بودند. در این پژوهش، سعی شده تا با مقایسه معماری دوره صفویه و یک دوره بعد از آن (قاجاریه)، به بررسی اصول، مبانی و الگوهای قدیم معماری ایران و نوآوریهایی پرداخته شود که از نظر فضا در این دوران به وجود آمده است؛ هرچند به نظر میرسد، معماری دوره قاجار، قوت لازم خلق یک معماری جدید را نداشته است. از این رو در این پژوهش، دو شاهکار هنر و معماری اسلامی و شیعی این سرزمین، یعنی مسجد امام خمینی اصفهان و مسجد شهید مطهری تهران، با بازشناخت اصول قدسی حاکم بر طراحی مساجد شیعی بررسی تطبیقی شده است. بر اساس نتایج تحقیق، میتوان تفاوت و به نوعی تکامل دوران صفویه تا قاجاریه را در عواملی چون طرح، فضا، نقوش جملات بهکار رفته در کتیبهها، رنگهای استفادهشده در تزیینات و منارهها جستوجو کرد.
آل کیا حکومتی شیعی و محلی بود که در فاصله ی سده های هشتم تا دهم هجری قمری ، در نواحی واقع در شرق سفید رود موسوم به « بیه پیش » قدرت را به دست گرفت . فرمانروایان این حکومت جملگی از سادات بودند که نسب خود را به امام سجاد ( ع ) می رساندند . آنها دویست و پنج سال در نواحی شرقی سفید رود حکومت کردند . اساس حکومت آنها متکّی بر امور نظامی و زمینداری بود و حاکمان آل کیا در رأس قدرت نظامی و سیاسی قرار داشتند . در سال 1000 هجری قمری با حمله ی شاه عباس به قلمرو آنان و فرار خان احمد خان ( آخرین حاکم آل کیا ) به خارج از گیلان ، بساط حکومت کیایی برچیده شد . این نوشتار بر آن است تا سیاست مذهبی حاکمان کیایی و تأثیر آن در حفظ وحدت و انسجام قلمرو آنان را تبین نماید.
آل کیا حکومتی شیعی و محلی بود که در فاصله ی سده های هشتم تا دهم هجری قمری ، در نواحی واقع در شرق سفید رود موسوم به « بیه پیش » قدرت را به دست گرفت . فرمانروایان این حکومت جملگی از سادات بودند که نسب خود را به امام سجاد ( ع ) می رساندند . آنها دویست و پنج سال در نواحی شرقی سفید رود حکومت کردند . اساس حکومت آنها متکّی بر امور نظامی و زمینداری بود و حاکمان آل کیا در رأس قدرت نظامی و سیاسی قرار داشتند . در سال 1000 هجری قمری با حمله ی شاه عباس به قلمرو آنان و فرار خان احمد خان ( آخرین حاکم آل کیا ) به خارج از گیلان ، بساط حکومت کیایی برچیده شد . این نوشتار بر آن است تا سیاست مذهبی حاکمان کیایی و تأثیر آن در حفظ وحدت و انسجام قلمرو آنان را تبین نماید.