هر چند قرآن کتابی تاریخی نیست، تاریخ در آیات گوناگون آن پراکنده است و شیوه نقل تاریخ در آن با شیوه معمول تاریخ نگاران تفاوت دارد. از ویژگی های نقل تاریخی در قرآن این است که خدای متعال آن را گزارش می کند؛ خدایی که از اول تاریخ همواره در همه حوادث حضور داشته، و از حادثه نقل روایت نمی کند، بلکه خود را به صورت یکی از قهرمانان حادثه معرفی می نماید. در برخی آیات خطاب به پیامبر می فرماید: «تو نبودی تا ببینی، من بودم.» از دیگر شیوه های نقل تاریخ در قرآن بیان مشابهت ها و وجوه مشترک حوادث گوناگون برای یادآوری سنت های الهی است. داستان پیامبران و دعوت آنان به راه راست با وجود فاصله های زمانی فراوان به هم شباهت دارد. واکنش اقوامشان هم یکسان بوده و بیشتر به پیامبران تهمت جنون و سحر می زده اند. هم چنین قرآن بر خلاف تاریخ نگاران گاه به برخی جزئیات تاریخی می پردازد و از اصل حادثه کمتر سخن می گوید. برای مثال، داستان تخلف سه نفر از جنگ تبوک در چند آیه به تفصیل بیان می شود، اما از اصل رفت و برگشت سپاه سخنی نیست؛ زیرا قرآن به تاریخ به منزله ابزار می نگرد و اهداف خاصی را از آن تعقیب می کند. بیان تاثیر نیروی غیبی به صورت ارسال ملائکه برای یاری رساندن به مومنان از دیگر ویژگی های تاریخ نگاری قرآن است که نمونه های آن را در جنگ بدر و حنین شاهدیم. بیان جانب داری وقایع و طرف داری از انبیا و مومنان و مقابله با باطل از ویژگی های دیگر تاریخ نگاری قرآن به شمار می آید. هم چنین قرآن صرفا بیان کننده وقایع نیست، بلکه در مواردی به تحلیل تاریخی و نتیجه گیری می پردازد و برای مثال شکست مسلمانان در جنگ احد را تحلیل می کند. یا وقتی از تداول و گردش قدرت بین اقوام و جوامع سخن می گوید، به نحوی به پیدایش و زوال تمدن ها، طبق سنت های الهی می پردازد.

منابع مشابه بیشتر ...

625ac9a44ca34.JPG

أهل بیت علیهم السلام النبوة الأطهار في القرآن الکریم في دراسات المستشرقین

عبدالجبار ناجی

لقد وقف عدد من المستشرقین القدامى والمحدثین على مسائل دقیقة ومهمة فی الفکر الشیعی عامة وفی عقیدة التشیع الإمامی بشکل خاص. ومن بین هذه الموضوعات الآیات الکریمة التی تؤشر بشکل لا یقبل التأویل وإثارة الشکوک والتساؤلات وهو موضوع (آل بیت النبی"ص") فمن المعروف أن هناک عدّة آیات تبین المدلول التاریخی والأجتماعی (أی الأسری) لأهل البیت لاسیما ما ورد فی سورة الأحزاب آیة رقم33 إذ قال عزّ من قائل بسم اللّه الرحمن الرحیم (إنّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت ویطهّرکم تطهیرا). فالمقصود بتعبیر أهل البیت هاهنا بحسب الکثیر من المفسرین إنهم أهل بیت النبی أو کما أشار رسول اللّه$ فی حدیثه الشریف المعروف فی الفکر الشیعی بحدیث أهل الکساء؛أو حدیث أهل العباءة:- وهم رسول اللّه وعلی وفاطمة والحسن والحسین(. المستشرقون شأنهم شأن عدد من المفسرین المسلمین الذین لا یرغبون بل ولا یرضون أن یکون هذا التعبیر (أهل البیت) مؤشرا بیّنا ومحدّدا بآل بیت النبی$ المنتسبین الیه بصلة الرحم (أولوا الأرحام) والأقربین نسبا. فراحوا یتجولون یمینا وشمالا فی تفسیراتهم التی تهدف أساسا الى توسیع دائرة فحوى هذا التعبیر لجعله یبدو وکأنه عامّا وشاملا؛ محاولة منهم الى إبعاده عن نصّه المرکزی بمعنى أهل بیت رسول اللّه. فهناک من المفسرین المسلمین، ویقف الطبری على رأس القائمة، من فسّر قول اللّه سبحانه وتعالى بأنه لا یشیر الى رسول اللّه والإمام علی والعترة الأخیار بل یشیر الى مضمون عام هو المتعلق بتوصیات اللّه تعالى وأرشاداته الموجهة الى أمّهات المؤمنین

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

5810703db98d4.png

دیدگاه مستشرقان در زمینه جایگاه مادر امام سجاد (ع) در نزد شیعیان

ناهید طیبی

مستشرقان معمولا در آثار خویش، به علل پیدایش مذهب شیعه و حیات این تفکر در عصر حاضر و نیز علل گرایش ایرانیان به تشیع می پردازند. از جمله مباحثی که به عنوان ایده مستشرقان مطرح می شود، نقش مادر امام سجاد(علیه السلام) و پیوند او با امام حسین(علیه السلام) در این گرایش است. برخی از این خاورشناسان با استدلال بر گرایش هایی، اصل ازدواج مذکور را رد می کنند، اما تأثیر گزارش های بر جای مانده از این وقایع را بر پذیرش تشیع از سوی ایرانیان پذیرفته و اثبات کرده و گاه به عنوان علت تامه از آن یاد می کنند. نوشتار حاضر در مقام اثبات و یا رد گزاره های مربوط به نسبت سببی امام حسین(علیه السلام) و شهربانو نیست; چرا که این بحث مجالی دیگر می طلبد، اما در مقام بیان آراء و اندیشه های مستشرقان درباره تشیع و نقش مادر امام سجاد(علیه السلام) در استقبال ایرانیان از این تفکر و سپس نقد و بررسی برخی از آراء است.

تاریخ/تاریخ معصومان(ع)/امام سجاد(ع)
مقاله
58105ac4c9fd9.png

واکاوی تاریخی ملیت مادر امام رضا علیه السلام نجمه: بانویی یونانی تبار

ناهید طیبی

ملیت مادر امام رضا (ع)، به عنوان بحث حاشیه ای در منابع مطرح شده و دیدگاه های گوناگونی را برتافته است. بررسی ملیت بانو، نه تنها سبب کشف حقیقتی تاریخی می شود؛ بلکه زمینه ای برای ارائه فرضیه ای بزرگ تر و پاسخی عمیق تر به این پرسش می شود که چرا مادران هفت تن از ائمه (ع) کنیز و از ملیت های مختلفی بودند. در تحقیق حاضر، فرضیه یونانی بودن بانو نجمه که برای اولین بار مطرح شده، با بهره گیری از دلایل نقلی، قرائن و شواهد و با روش تحلیلی تاریخی بررسی می شود. دستاورد مقاله این است که بانو نجمه (آروی)، کنیز غیرعربی یونانی تبار، با رنگ روشن، چهره ای درخشان و موهای قرمز متمایل به زرد بوده که در نوبه می زیسته و از اقصی المغرب خریداری شده است. بعید نیست که اجداد ایشان از یونانی هایی باشند که به توصیه ارسطو توسط اسکندر به سقوطرا مهاجرت کردند. وجود القاب شقراء، صفراء، صقرا و صقر، وصف مولدات و شگفتی اصحاب امام (ع) از خرید وی، سنت بقط که واژه ای هلنی است و غیره، از جمله دلایل و مویدات یونانی بودن او است.

تاریخ/تاریخ معصومان(ع)/امام رضا(ع)
مقاله