متون منثور و منظومی که درطول تاریخ به یادگار مانده، بر مبنای بستر سیاسی، جامعه شناختی، اندیشگانی حاکم بر آن شکل گرفته؛ و نه تنها متاثر از این موقعیت ها، بلکه به نوعی جهت دهنده و تاثیرگذار نیز بوده است. ساخت های زبانی اغلب این متون، دارای بار ایدئولوژیک است و در کنار کنش بیانی، کنش های منظورشناختی و تاثیری نیز دارد. در تحلیل وفهم متون، رویکردهای متعددی وجود دارد. رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی نوین در حوزه ی نقد و تحلیل محسوب می شود که معتقد است مسائل قدرت و سلطه، منجر به بروز گفتمان های متفاوت و با اهداف خاص می گردند. پیروان این رویکرد ، ادبیات را سرشار از اظهارات فراواقعی می دانند که در پشت آن ها نهفته است و از این رو می کوشند ورای صورت های زبانی را بررسی کنند و از لایه های مختلف معانی و مفاهیم پرده بردارند. پژوهش حاضر سعی دارد با روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و نیز با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی برپایه-ی روش نورمن فرکلاف، قصیده ی بائیه ی حضرت فاطمه زهرا(س) را که پس از خطبه ی فدک سروده شده است، مورد نظر قرار دهد و در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین، نوع نگرش و بینش آن حضرت را بیان کند و ساخت های زبانی ایدئولوژیک این قصیده را روشن نماید. همچنین، کوشش می شود پیش از ورود به عرصه تحلیل، متن صحیح این قصیده، با استفاده از روش نقد تاریخی از بین اسناد، مورد بازبینی قرار گیرد. نتایج حاکی از آن است که حضرت فاطمه زهرا(س) با استفاده از صورت های زبانی و ساختار ایدئولوژیک کلام و نیز با استفاده از پیش زمینه های لازم برای کنش ارتباطی در انتقاد گفتمان های حاکم و رویکردهای نوظهور در جامعه ی اسلامی، در قصیده ی خود به دنبال باز تولید گفتمان نبوی در جامعه ی اسلامی بوده اند. ایشان در گفتمانی انتقادی از تغییر و تحولات جامعه ی پس از نبی اکرم(ص)صحبت می کنند و با ارجاع به دوران حیات نبی(ص)، الگوی شایسته را یادآور می شوند.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

558a477fd09d7.jpg

الرمز الدینی المصطلح بین علم الاجتماع الدینی و الشعر الشیعی شعر الکمیت بن زید الأسدی و السید الحمیری نموذجاً

کبری روشنفکر

الشعر هو مرآة المجتمع فی العصور المختلفة. لهذا نرید أن نبحث فی المظاهر الدینیة فی الشعر الشیعی. والتی تتصل بمباحث علم الاجتماع الدینی. المظهر (الصوره)، لغة الدین و أساساً کل ما یحرصُ علیه الإنسان یصبح مظهراً و إیماءاً. لهذا فإن الشعر الشیعی غالباً ماتکون له صبغة دینیة و هذا الشعر متمتع بالإیماء و المظهر کثیراً.  هذا المقال یحاول مع اعتماده علی شعر کُمَیْتْ بن زید الأسدی و السید الحمیری (شعراء الشیعه المشهورون فی القرنین 1 و 2 هـ.ق) أن یبیّنُ الإیماء الدینی و أقسامه مع ذکر أمثلة أدبیة تؤکد علی وجود هذه المظاهر فی الشعر الشیعی.

فرهنگ و تمدن/ادبیات/شعر شیعی/پژوهشی
مقاله