تقیه در لغت به‌معنای حفظ و نگهداری و در اصطلاح به‌معنای مخفی‌نمودن حق و واقعیت از دیگران یا اظهار خلاف آن، به جهت مصلحتی مهم‌تر از مصلحت اظهارحق می‌باشد. تقیه یکی از مقولات عرفی است که انسان‌ها در طول تاریخ حیات خویش، برای حفظ موجودیت در برابر بیگانگان و مهاجمین، در هنگامی که توان و نیروی مقابله با آنان را نداشته‌اند، بدان عمل نموده‌اند. تقیه از روش‌های عقلایی و مورد تأیید شریعت اسلامی است که ازجمله دلایل مشروعیت آن آیات 28 سوره آل‌عمران و 106 سوره نحل است. گرچه برخی تقیه را ساخته مذهب تشیع و جزء باورهای شیعی دانسته‌اند اما رجوع به منابع تفسیری و فقهی سایر مذاهب اسلامی، حکم به مشروعیت تقیه و عمل بر پایه آن دارد، افزون بر اینکه تقیه پیش از آنکه دارای جواز شرعی باشد، دارای جواز عرفی و عقلی است.

منابع مشابه بیشتر ...

625acc473c521.JPG

واکاوی کتمان سرّ در آموزه‌های اهل بیت (ع) و پیامدهای هتک و اذاعه آن

علی موحدیان عطار, محمد غفوری نژاد, محمدحسین ایران دوست, مریم اسماعیلی

ائمه اطهار (ع)، حاملان اسرار الاهی‌اند که به دلیل اختلاف ظرفیت انسان‌ها، به کتمانشان سفارش شده‌اند. در متون روایی، توصیه‌هایی درباره لزوم تقیه، کتمان و اشارت‌هایی در بهره‌گیری از ایماء، اشاره و رمزگویی در باب مسائل دینی دیده می‌شود. در آموزه‌های ائمه ، تأکید بلیغ بر کاربرد این روش‌ها در تعامل علمی و دینی با دیگران و نیز التزام به طبقه‌بندی حقایق، به وقت تبیین تعلیمات دینی وجود دارد. این نوشتار سخنان اهل بیت درباره این اصل را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که امامان شیعه برای حفظ و طبقه‌بندی اسرار و معارف دینی و در نتیجه برای محافظت از جامعه ایمانی، اصل کتمان سرّ را مطرح کرده‌اند. کتمان سرّ، اصلی راهبردی است که به منظور حفاظت از ایمان مخاطب و احتراز از آسیب به اعتقاد آنها در مقابل معارفی که ظرفیت درک آن را ندارند، تحقق یافته است؛ به گونه‌ای که مراقبت‌نکردن از این اصل نتایج جبران‌ناپذیری به دنبال خواهد داشت.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

570a468ba98f9.jpg

شیعه در قرآن؛ تفسیر آیه هفت سوره بینه از منظر فریقین

محمدعلی رضایی اصفهانی

خیر و شر دو جریان‌اند که همواره در مقابل یکدیگر بوده‌اند. درطول زمان، طرفداران حق، نماد «خیرالبریه» و طرفداران غیرحق نماد شیطنت و «شرالبریه» شناخته می شوند. درآیه هفت سوره مبارکه بینه ازهمین دو جریان فکری (خیرالبریه، شرالبریه) سخن به میان آمده است. در این مقاله سعی بر این است تا از منابع و اسناد قابل پذیرش و معتبر فریقین، مصداق واقعی این دو جریان تاریخی رابه دست آورد. روایات متعدد فریقین، تنها مصداق خیرالبریه را حضرت امیرمؤمنان علی بن ابی طالب و شیعیان وی معرفی نموده است. این روایات به سبب کثرت طرق ازاعتبار بسیار زیاد و فوق‌العاده برخوردارند. بابررسی دقیق روایات شأن نزول آیه، می‌توان گفت این آیه، سند گویا و ماندگاری برای شناخت جریان فکری خیرالبریه در طول زمان است.

قرآن/علوم قرآنی/پژوهشی
مقاله