این مقاله به بررسی ابزارها و شیوه های بسیج و اقدام سیاسی در نهضت تنباکو با هدف شناخت بیشتر تاریخ تحولات اجتماعی و سیاسی معاصر و نحوه عملکرد آن ها می پردازد. سوالی که در این مقاله مطرح شده این است که: فعالان نهضت تنباکو از چه ابزار و شیوه هایی برای بسیج و اقدام سیاسی بهره گرفته اند؟ فرضیه مولفان عبارت است از: در نهضت تنباکو، از شب نامه، سخنرانی در مساجد و منابر، صدور فتاوی و پیام های تلگرافی برای بسیج مردم و از بست نشینی، راهپیمایی، تظاهرات توده ای و پاره کردن اعلامیه های شرکت به مثابه اقدام عملی بر ضد حکومت استفاده شده است. این تحقیق به روش کیفی (تحلیلی- تاریخی) و با استفاده از ابزار اسنادی و کتابخانه ای انجام شده است. در این تحقیق ابتدا به ابزارها و شیوه هایی را که در جهت برانگیختن و تهییج توده ها و شکل دادن به نارضایتی ها به کار بردند، و سپس روش هایی که مخالفان در نهضت تنباکو برای پیشبرد مقاصدشان از آن ها استفاده نموده اند، پرداخته شده است. نتایج تحقیق دلالت بر آن دارد که به دلیل ضعف بنیادی حاکمیت قجری و هوشمندی در انتخاب شیوه ها و حضور مولفه های ایمانی و اعتقادی، نهضت تنباکو توانست به اهدافش نایل یابد.
یکی از جنبههای مهم حکومتهای مختلف ایران، سیاست مذهبی آنها بود که در ساختار حکومتیشان تأثیر بسزایی داشت. حکومتهای بعد از اسلام ایران، عمدتاً به عنوان تابع خلیفه عباسی، ضمن در نظر داشتن جایگاه معنوی خلافت، به دنبال کسب اعتبار برای خود نیز بودند. سیاست مذهبی خلفا حمایت از اهل تسنن بود. حکومتهای غزنوی و سلجوقی نیز بالطبع حمایت از اهل تسنن را به عنوان سیاست مذهبی برگزیدند. مسئله این پژوهش تبیین کنشها و تعاملات سیاسی حکومتهای غزنوی و سلجوقی با شیعیان امامیه است. ظاهراً غزنویان به عنوان صاحب روشی در سیاست مذهبی حکومتهای ایران بعد از اسلام بودند که از مذهب به عنوان دستاویزی برای دستیابی به اهداف خویش سود میبردند. در ادامه، سلجوقیان نیز، به عنوان دنبالکننده روش آنها البته با تساهل بیشتر، همین رویه را در پیش گرفتند. آنها از یک سو با سرکوب مخالفان داخلی، با عنوان بدمذهبان، سیطره خویش را در درون قلمرو حفظ میکردند و از سوی دیگر به تنظیم مناسبات با خلافت مبادرت میورزیدند تا مشروعیت دینی و سیاسی را از خلیفه عباسی دریافت کنند. در دوران تسلط ترکان غزنوی و سلجوقی بر ایران، شیعیان بر حکم مذهبی «تقیه» گردن نهادند و در خفا به فعالیت فرهنگی و نفوذ در دستگاههای حکومتی روی آوردند. این فعالیتها در دوران سلجوقی خود را نشان داد. حضور رجال و علمای شیعه در مناصب اداری شهری، همچون قضاوت، نقابت، و مناصب اداری کشوری، همچون حضور د
حکومت صفویه (907ـ 1135ق)، ویژگیهایی دارد که آن را نسبت به ادوار پیشین تاریخ ایران متمایز میسازد. از جمله وجوه تمایزش، بُعد مذهبی است. اجرای آیین عزاداری عاشورا در دولت صفویان، از دغدغههای دیرینه و از عناصر اساسی هویتبخش و تمدنساز در فرهنگ شیعه است؛ چندانکه صفویان، ساخت اجتماعی ایران را با تأکید بر هویت مذهبی و ملی جدیدی تعریف کردند. این پژوهش، درصدد است با روش توصیفی ـ تحلیلی، ضمن توجه به ضرورت کاربرد رویکردهای جامعهشناختی در تحلیل پدیدههای تاریخی، نقش آیین عزاداری عاشورا در فرایند تمدنی دولت شیعی صفویه را در چشمانداز حیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه بهعنوان زیربنایی برای دورههای بعد (قاجار و ...) بررسی و تحلیل نماید. مبتنی بر این رویکرد، پرسش اصلی پژوهش پیشرو این است که آیین عزاداری عاشورا در عصر صفویه از چه ویژگیهایی برخوردار بوده و آیا توانسته خود را به عنوان یک کانون پیشرو و تمدنزا معرفی کند؟ نتیجه بررسیها، نشان میدهد دولت صفویه با بهرهمندی از عناصری چون: رسمی کردن مذهب تشیع، استقلال و آزادی سیاسی حکومت، نفوذ اجتماعی روحانیان و گسترش آیین و شعایر شیعی و رسوخ آیینهای مذهبی در فرهنگ عمومی، به تدریج از کارکرد آیین عزاداری عاشورا در تمدنسازی، ایجاد انسجام و یکپارچگی در ایران آن زمان استفاده کرد.
موضوع محوری این مقاله آن است که آیا مفاهیم بنیادی شیعه به عنوان ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران مورد بازتفسیر قرار گرفته اند ؛ به نحوی که مناسب برای بسیج توده ای شوند یا خیر و در صورت نخست اصولا باز تفسیر به چه معناست .در پاسخ به این پرسش دو دیدگاه مطرح شده است. دیدگاه اول برآن است که مفاهیم کلیدی شیعه مفاهیمی صلح جویانه و منفعل بوده اند و ایدئولوگهای انقلاب آنها را به نحوی باز تفسیر کررده اند که مناسب برای بسیج توده ای شوند. دیدگاه دوم می گوید همه مفاهیم اعم از مفاهیم حرکت آفرین و مفاهیم صلح جویانه در دین وجود دارد که به لحاظ معنایی مفاهیمی ثابت هستند. در دوران استقرار آن دسته از مفاهیم دینی که به نظم و ثبات و آرامش دعوت می کنند جاری و ساری می شوند ولی در دوران تاسیس ، آن دسته از مفاهیمی که به انقلاب دعوت می نمایند هرچند به فراموشی سپرده شده اند ، از سوی ایدئولوگهای انقلاب احیا می شوند و توده ها را برای بسیج انقلابی آماده می کند.