در عصر پهلوی اول، با روی‌کارآمدن رضاشاه، مدرنیزاسیون در همۀ ارکان و ابعاد دولت در دستور کار قرارگرفت و نظام قضایی نیز از دایرة شمول مدرنیزاسیون برکنار نماند. رویکرد دولت پهلوی در مدرنیزاسیون نظام قضایی، دوری‌جستن از نظام قضایی شرعی و تمایل به ساختارهای عرفی بود که با مخالفت اکثریت علما مواجه گردید، چراکه در حوزة نظام قضایی علمای شیعی به طور سنتی همواره خود را متولی امر قضا می‌دانستند. هدف این مقاله بررسی این موضوع است که علما و روحانیون شیعی چه نقشی در نوسازی نظام قضایی دورة پهلوی اول ایفا کردند و این تحول چه نسبتی با شکل‌گیری دولت مطلقة مدرن و برنامة کلی اصلاحات دولت و پروژة مدرنیزاسیون داشته است؟ در پاسخ به این پرسش می‌توان این فرضیه را مطرح کرد: دولت پهلوی اول، در راستای تشکیل نظام قضایی نوین مبتنی بر ساختارهای عرفی، آن دسته از علمای شیعی را که با این ساختارها مخالف بودند، از دستگاه قضایی کنار گذاشت، ولی تعدادی از علمای شیعی به‌رغم مخالفت‌های کلی با سبک و سیاق تحول نظام قضایی دورة پهلوی اول، در دستگاه عدلیه باقی مانده و مؤثر واقع شدند. از این نوشتار می‌توان نتیجه گرفت که به‌رغم ایجاد تشکیلات نوین در نظام قضایی، علما و روحانیون شیعی تا حدی جایگاه مؤثر خود را در تصدی امر قضا حفظ کرده و با مشارکت در تهیه و تدوین مجموعه قوانین موردنیاز عدلیه از جمله قانون مدنی بر طبق فقه اسلامی، نقش تقنینی خود را به اثبات رسانیدند.

منابع مشابه بیشتر ...

5958a25629379.jpg

نقش معتزله در تخریب شخصیت هشام بن حکم و نسبت دادن تجسیم به او و تاثیر آن بر محدثان شیعی

هاشم هاشمی

تجسیم به‌معنای اطلاق جسم بر خالق هستی، یکی از مفاهیم جنجالی کلام اسلامی است. در باب پیشینة تاریخی تجسیم و نفوذ اندیشه‌هایی از این دست باید گفت تجسیم در اندیشة فرق دیگر مجال بروز و ظهور بیشتری داشته است، اما معتزلیان نخستین به هشام‌بن حکم، متکلم بزرگ عصر امامت نسبت تجسیم داده‌اند. این نسبت کانون توجه فرق‌نگاران غیرشیعی و نیز برخی محدثان شیعی قرار گرفته و آن را در آثار خود آورده‌اند. باتوجه به نوشته‌ها و آثار و مباحثات پیشین کلامی، باید معتزله را نخستین نسبت‌دهندگان دانست. در علل و چرایی این نسبت، برخی محققان به انگیزه‌ها و رقابت و کینه‌جویی معتزله اشاره کرده‌اند. ادعای معتزله علاوه بر منابع غیرشیعی، بر آثار شیعی نیز اثر گذاشته است. پیامد این نسبت را می‌باید ابهام در شخصیت هشام شمرد. برای نمونه دست‌کم بیش از پنج روایت در اصول کافی و روایاتی در ‌توحید صدوق و رجال کشی، در زمینة نسبت تجسیم به هشام وارد شده است. دربارة هشام کمتر نوشته و یا پژوهشی را می‌توان یافت که به اثبات و یا نفی این موضوع نپردازد.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

5564848fdf50f.jpg

نقش علمای شیعی در عرفی گرایی و نوسازی نظام قضایی ایران پیش از عصر پهلوی اول

حسن زندیه, طلعت ده پهلوانی

در طول تاریخ ایران اسلامی نظام قضایی همواره بر دو گونه عرف و شرع مبتنی بوده است. با رسمیت یافتن مذهب تشیع در عصر صفوی، فقه شیعه مبنای قضاوت های شرعی قرار گرفت و حاکم برای انجام امور قضایی مامورانی چون صدر، شیخ الاسلام و سایر مقامات قضایی (به عنوان نماینده تام الاختیار شاه در اجرای حقوق عمومی و کیفری) بدین کار می گماشت در اواخر عصر قاجار تاثیرات فکری نهضت مشروطیت و حضور طبقه جدید از تحصیل کردگان غرب در کنار طبقه حاکمه، سبب عرفی گرایی و نوسازی در نظام قضایی بخصوص متمم قانون اساسی گردید که اصل تفکیک قوا و شکل گیری نظام جدید قضایی و گرایش به سمت یک قانونگذاری سکولار را مورد توجه قرار داده بود. این برخلاف دیدگاه علماء بود که به طور سنتی خود را متولی امر قضا می دانستند. استدلال علماء این بود که به جای قانون شرع، قانون دیگر محل احتیاج نیست. این چنین به رغم کوششهای متجددین استقرار کامل قضاوت عرفی ناکام ماند. علیهذا آنچه که در این مقاله مورد بررسی قرار خواهد گرفت؛ اینست که علما چه نقشی در عرفی گرایی و نوسازی نظام قضایی پیش از عصر پهلوی ایفاء کردند؟

تاریخ/تاریخ عمومی/از 204 تا 1344 قاجاریه
مقاله