شاید بیشترین نقدها و شبههافکنیهای خاورشناسان درباره امامان شیعه متوجه امام حسن مجتبی(ع) باشد. رویدادهای پر تنش دوران کوتاه خلافت امام(ع) که به صلح با معاویه انجامید و نیز حوادث پس از صلح، زمینهساز بروز پرسشهایی فراوان در بین خاورشناسان شده است. پاسخ خاورشناسان به این پرسشها در دو دسته کلی قابل تقسیمبندی است؛ دستهای زبان به نقد امام(ع) گشودهاند و گروهی نیز با نگاهی واقعگرایانه به ارزیابی شرایط اجتماعی آن روزگار و رفتار سیاسی امام پرداخته و موضع سیاسی ایشان را منطقی دانستهاند. این مقاله پس از گزارش دیدگاه مثبت و منفی خاورشناسان، با استناد به منابع تاریخی و حدیثی، به نقد دیدگاه منفی آنان پرداخته است.
لقد وقف عدد من المستشرقین القدامى والمحدثین على مسائل دقیقة ومهمة فی الفکر الشیعی عامة وفی عقیدة التشیع الإمامی بشکل خاص. ومن بین هذه الموضوعات الآیات الکریمة التی تؤشر بشکل لا یقبل التأویل وإثارة الشکوک والتساؤلات وهو موضوع (آل بیت النبی"ص") فمن المعروف أن هناک عدّة آیات تبین المدلول التاریخی والأجتماعی (أی الأسری) لأهل البیت لاسیما ما ورد فی سورة الأحزاب آیة رقم33 إذ قال عزّ من قائل بسم اللّه الرحمن الرحیم (إنّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت ویطهّرکم تطهیرا). فالمقصود بتعبیر أهل البیت هاهنا بحسب الکثیر من المفسرین إنهم أهل بیت النبی أو کما أشار رسول اللّه$ فی حدیثه الشریف المعروف فی الفکر الشیعی بحدیث أهل الکساء؛أو حدیث أهل العباءة:- وهم رسول اللّه وعلی وفاطمة والحسن والحسین(. المستشرقون شأنهم شأن عدد من المفسرین المسلمین الذین لا یرغبون بل ولا یرضون أن یکون هذا التعبیر (أهل البیت) مؤشرا بیّنا ومحدّدا بآل بیت النبی$ المنتسبین الیه بصلة الرحم (أولوا الأرحام) والأقربین نسبا. فراحوا یتجولون یمینا وشمالا فی تفسیراتهم التی تهدف أساسا الى توسیع دائرة فحوى هذا التعبیر لجعله یبدو وکأنه عامّا وشاملا؛ محاولة منهم الى إبعاده عن نصّه المرکزی بمعنى أهل بیت رسول اللّه. فهناک من المفسرین المسلمین، ویقف الطبری على رأس القائمة، من فسّر قول اللّه سبحانه وتعالى بأنه لا یشیر الى رسول اللّه والإمام علی والعترة الأخیار بل یشیر الى مضمون عام هو المتعلق بتوصیات اللّه تعالى وأرشاداته الموجهة الى أمّهات المؤمنین
کتاب مذهب شیعه یا عقیده شیعه اثر دوایت دونالدسن، از نخستین پژوهشهای شرق شناختی در نیمه اول قرن بیستم است که به بحث درباره ائمه اطهار (ع) و مطالعه درباره جغرافیای تاریخی مراقد آنان اختصاص دارد. مولف در فصل ششم این کتاب درباره امام حسن (ع) سخن گفته و شرحی تاریخی از رویدادهای عصر و حیاتش به دست داده است. وی اطلاعات و اخبار خود را از برخی از منابع معتبر و منابع قصصی نامعتبر اخذ کرده و در این فصل برداشتها و تصورات کلی خود را درباره شخصیت امام حسن (ع) و زندگی و سیره ایشان و شرایط آن عرضه میکند که به دور از حقیقت است. وی گرفتار خطاهای بزرگی شده و مجموعهای از دروغها و اخبار ساختگی را به این شخصیت بزرگ نسبت داده که از نظر محتوا و سند عاری از حقیقت است. ناقد در این مقاله کوشیده است بر پایه روایتها و اخبار متقن به نقد و بررسی این دروغها و اخبار ساختگی پرداخته و اعتبار منابعی را که وی بدانها استناد جسته است، رد کند.
بیان فضایل و مناقب حضرت علی (ع) منحصر به پیروان و شیعیان ایشان نیست و علمای مذاهب چهارگانۀ اهل سنت نیز بهدلیل جایگاه والای این شخصیت بینظیر جهان اسلام و محبت به خاندان رسول خدا (ص)، بهصورت گسترده به نقل مناقب و فضایل حضرت پرداختهاند و در این زمینه تألیفات فراوانی از خود به یادگار گذاشتهاند. ولی با نگاهی اجمالی به این آثار میتوان گفت که بیشترین و باارزشترین تألیفات در این عرصه مربوط به بزرگان و علمای مذهب شافعی است که ارادت ویژۀ خود را در قالب منقبتنگاریهای کمنظیر به ساحت اهل بیت و حضرت علی (ع) نشان دادهاند. مهمترین خصوصیت این آثار الهام گرفتن آنها از امام این مذهب یعنی امام شافعی است. پس در این مقاله مذهب شافعی و شخصیت امام شافعی بهصورت مختصر معرفی شده است. همچنین دلایل ابراز محبت خاص ایشان به اهل بیت و علیالخصوص حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) بیان شده و برخی از اشعار ایشان بررسی شده است. در پایان دیگر عوامل مؤثر در شکلگیری این ویژگی از جمله تأثیرپذیری از تصوف، نسب خود امام شافعی و ارادت خاص علمای شافعی نسبت به ائمۀ امامیه با ذکر شواهدی از آثار منقبتی علمای شافعی دربارۀ امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) بیان شدهاند.
جایگاه برتر علمی امام علی(ع) نه تنها در باور شیعیان، امری مسلم است، بلکه اهل سنت و بسیاری از اندیشمندان غیرمسلمان و مستشرقان نیز به آن اعتراف دارند. اندیشمندان غیر مسلمان و مستشرقان درباره جایگاه علمی امام علی(ع) دو دیدگاه ارائه کرده اند: از یکسو، بسیاری از ایشان با استفاده از منابع معتبر و نگاهی محققانه، دیدگاهی مثبت ارائه کرده و برجستگی های علمی آن بزرگوار را در حوزه تفسیر، فقه، قضا، ادبیات عرب، خطابه و... تشریح نموده و خدمات علمی ایشان را ارزیابی کرده و به تحسین ایشان پرداخته اند. و از سوی دیگر، عده ای اندک از مستشرقان با اهداف مغرضانه و در مواردی با استفاده از منابع نامعتبر، درخصوص جایگاه علمی آن حضرت، در برخی از عرصه ها تشکیک کرده، دلیل عدم موفقیت ایشان را ناشی از برخی ناتوانی ها دانسته اند. این مقاله با رویکرد اسنادی به بررسی حیات علمی حضرت علی (ع)، از منظر مستشرقان و اندیشمندان غیر مسلمان می پردازد. و درصصد نقد دیدگاه دوم است.