عصر امامت موسى‏ بن‏ جعفر (ع) (148- 183 ق) هم‏زمان با چهار خليفه عباسى بود. در اين دوره در جهان اسلام، دگرگونى‏هاى فكرى و فرهنگى گسترده‏اى به وجود آمد. از يك‏سو، رشد و گسترش فرقه‏هايى هم‏چون مرجئه، معتزله، خوارج و غاليان در ميان مسلمانان را شاهد هستيم و از سوى ديگر، فرقه‏هاى جديد فقهى اهل حديث هم‏چون حنفى، مالكى و شافعى ظهور كردند. در اين عصر پيروان آيين‏هاى يهودى، مسيحى، زرتشتى و صابئين در كنار مسلمانان زندگى مى‏كردند و بر دامنه تغييرات فرهنگى اثرگذار بودند. امام كاظم (ع)، در اين آشفته‏بازار فرهنگى، يكى از كارگزاران اثرگذار فكرى به شمار مى‏آمدند كه براى اصلاح اين آشفتگى، راهبردهاى مهندسى فرهنگى مبتنى بر معارف اصيل قرآن، سنت نبوى و معارف اهل‏بيت را تدوين و اجرا مى‏كردند. در اين مقاله، با روش توصيفى- تحليلى، دگرگونى‏هاى فكرى و فرهنگى جهان اسلام همراه با تبيين شرايط تغيير و كارگزاران آن بررسى خواهد شد.

منابع مشابه بیشتر ...

625ac5806ebbb.JPG

اقدامات امام کاظم علیه‌السلام در راستای اثبات امامت ایشان در منابع شیعه و اهل سنت

شهربانو دلبری, حمیده عراقیان, اردشیر اسدبیگی

«امام کاظم» (علیه‌السلام) در ابتدای امامت، با چالش‌هایی روبه رو بوده اند که این چالش‌ها موجب شده است تا اقدامات ایشان به عنوان قرینه فعلی علاوه بر دلایل نقلی مورد توجه باشد. اهداف اصلی تحقیق، چگونگی و دلایل امامت امام موسی بن جعفر (علیه‌السلام) و نیز اقدامات ایشان در اثبات این موضوع با استفاده از منابع شیعه و اهل سنت است. سوال اصلی این تحقیق نیز بدین شرح است که «مهمترین اقدامات امام کاظم (علیه‌السلام) در راستای اثبات امامت ایشان با توجه به چگونگی و دلایل امامت ایشان در منابع شیعه و اهل سنت چیست؟» این تحقیق با روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی، به این نتیجه دست‌یافت که برای انتخاب امام، شرایطی مانند «وصیت، علم خاص، ودایع و سن» به‌عنوان ملاک تعیین‌شده که بنا به دلایل قدرمتیقن، مشخص می‌شود که امام کاظم (علیه‌السلام) شرایط امامت را داشته است. علاوه بر احادیث و دلایل منقول در قبال امامت ایشان، مهمترین اقدامات ایشان که عبارت است از وارستگی مادی و سیاسی، شفاف‌سازی در غصب حکومت شیعیان، مقابله علمی با جریان‌های انحرافی و فرقه‌های مختلف شیعه، مناظره با خلفای عباسی و انتخاب رویکرد تقیه، گویای این است که طرز فکر امام کاظم (علیه‌السلام) طرز فکر یک «ولی، امام و زعیم» امت است؛ زیرا از یک‌سو جامعه شیعیان را از طریق تقیه و وکالت مدیریت کرده و از طرفی، برای اثبات حقانیتشان از طرق مختلف مانند مناظره و شجاعت در بیان، تلاش نموده و ازنظر علمی و فرهنگی نیز با بزرگ‌ترین چالش زمان خود، مقابله نموده و خط‌مشی آگاهانه‌ای را بنیان‌گذاری نموده‌اند.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

62540398a05ad.JPG

تحزّب در برابر بنی‌هاشم در دوران پیامبر(ص) (1-11 ق): نشانه‌ها، سویه‌ها و زمینه‌های مخالفت با امامت هاشمی

اصغر منتظرالقائم

بنی‌هاشم و خاندان پیامبر(ص) پس از رحلت ایشان به حاشیه رانده شدند. یکی از نظریات مطرح در تبیین این پدیدۀ تاریخی، وجود تفاهمات پیشینی برخی اصحاب در دوران حیات پیامبر؟صل؟ می‌باشد. با این حال، از سویی نشانه‌ها، سویه‌ها و زمینه‌های این تفاهمات مورد واکاوی کافی قرار نگرفته است و از سوی دیگر، عمدتاً ادلۀ ارائه‌شده اندک بوده و یا در مواردی از دلالت بر مدعا قصور داشته‌ است. بدین‌رو در جُستار حاضر در صدد بررسی و تحلیل نشانه‌های پیدایش، ابعاد، روند و زمینه‌های جریانی هستیم که در دوران پیامبر؟صل؟ نوعی از تحزّب را در برابر بنی‌هاشم شکل داده بود. بر اساس این پژوهش، تحزّبی جدّی در میان برخی مسلمانان قریشی و غیر‌قریشی علیه بنی‌هاشم وجود داشته که رقابت‌های پیشا‌اسلامی، نبردهای عصر نبوت، چشم‌انداز جانشینی و عدم تسامح امام علی بن ابی‌طالب(ع) در دین، به نحو چشمگیری در پیدایش آن نقش داشته است.

تاریخ/تاریخ عمومی/از سال 1-61
مقاله
5e03376152085.JPG

طریقت های صوفیه؛ عاملی همگرایی کردها به تشیع در کردستان از سال 907 تا 1400 ق

اصغر منتظرالقائم

مظاهر مشترک میان طریقت های صوفیه و تشیع در کردستان، یکی از عوامل تاثیرگذار در گرایش طوایفی از کردها در چند قرن اخیر به پذیرش مذهب تشیع بود؛ زیرا در زیر سلطه دامنگیر آداب و مناسک طریقتی بر کردستان، نمادها و مظاهر بسیاری از عقاید شیعی در میان کردها رواج یافت و تبعیت مردم کرد از مذهب امام شافعی را تا حد تکفف در نماز، کیفیت انجام وضو و ادای اذان تنزل داده بود. کردهای پیرو طریقت های صوفیه در موضوع توسل، زیارت قبور، تبعیت از شیخ طریقت و غیره به مانند شیعیان عمل می کردند و در فضای چنین اعتقادی اختلاف چندانی با شیعیان احساس نمی کردند. بنابراین طریقت های نقشبندی، قادری، نعمت اللهی و جلالی شایع در سراسر مناطق کردنشین، زمینه ورود افکار و عقاید شیعی به کردستان را فراهم کردند و در قالب افکار و عقاید صوفیه، مروج عقاید شیعی در میان کردها بودند. همگرایی و نزدیکی عقاید طریقت و تشیع، نزدیکی هرچه بیشتر طوایفی از کردها به مذهب تشیع را فراهم نمود و رشد تشیع در میان طوایفی از کردها - بخصوص کردهای نواحی جنوب کردستان - را بدنبال داشت. اما سقوط دامنه عقاید طریقت در کردستان که با سرعت از اواخر دوران پهلوی شروع و در دوران انقلاب اسلامی تمامی کردستان را در بر گرفت، به جدایی مرزهای تشیع و تسنن و افتراق آن ها در نواحی کردنشین انجامید. این که آیا ﯾﻘﺖﻫﺎی ﺻﻮﻓﯿﻪ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﺑﺮای رﺷﺪ ﺗﺸﯿﻊ در ﻣﯿﺎن ﮐﺮدﻫﺎ ﺑﻮدهاﻧﺪ؟ ﻣﻈﺎﻫﺮ ﻣﺸﺘﺮک ﻃﺮﯾﻘﺖﻫﺎی ﺻﻮﻓﯿﻪ و ﺗﺸﯿﻊ در ﻣﯿﺎن ﮐﺮدﻫﺎ ﮐﺪاﻣﻨﺪ؟ و ﯾﺎ ﻣﺤﻮ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻃﺮﯾﻘﺘﯽ در ﻣﯿﺎن ﮐﺮدﻫﺎ در ﭼﻨﺪ دﻫﻪ اﺧﯿﺮ، در روﻧﺪ واﮔﺮاﯾﯽ ﻣﺮدم ﮐﺮد از ﻋﻘﺎﯾﺪ ﺷﯿﻌﯽ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﻮده اﺳﺖ؟ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﺳﺆالﻫﺎﯾﺎﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶاﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﺤﻠﯿﻞ اﺳﻨﺎد ﺗﺎرﯾﺨﯽ و ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮاﯾﻦ ﻣﺨﺘﻠﻒ اوﺿﺎع ﮐﺮدﺳﺘﺎن، در ﭘﯽ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ آنﻫﺎ هستیم.

علوم/علوم عرفانی
مقاله