سلسله قطب شاهیان که در سده شانزدهم میلادی در سرزمین دکن (آندراپرادش کنونی) هند تاسیس شد، بنا به علایق مذهبی مشترک می کوشیدند تا روابط بسیار نزدیک با دربار ایران و شاهان شیعه صفویه برقرارر نمایند.
پس از انقراض حکومت بهمنیان در منطقه دکن، پنج حکومت به نامهای قطبشاهیان، عادلشاهیان، نظامشاهیان، عمادشاهیان و بریدشاهیان، جانشین آنها شدند که از این میان حکومت قطبشاهیان، نظامشاهیان و عادلشاهیان، شیعه را مذهب رسمی حکومت خود اعلام کردند. سلطانقلی قطبشاه حکومت قطبشاهیان را در سال ۹۱۸ قمری در گلکنده پایهگذاری کرد. حکام این سلسله، همواره با دربار صفویه شیعهمذهب روابط بسیار خوبی داشتند. حمایتهای بیدریغ فرمانروایان قطبشاهی، موجب شد تا ایرانیان زیادی به دکن مهاجرت نمایند. با ورود میرمحمد به گلکنده در سال ۹۸۹ قمری، دوره گسترش و شکوفایی فرهنگ ایرانی ـ شیعی در این منطقه آغاز گردید. علامه بهواسطه تقوا و هوش سیاسی خود، توانست به منصب پیشوایی نایل شود که بالاترین مقام در دربار قطبشاهی بعد از شاه بود. بناهایی که وی به سبک ایرانی در حیدرآباد و اطراف آن ساخت، موجبات گرایش مردم منطقه به فرهنگ ایرانی ـ شیعی را فراهم نمود. مراسم مذهبی شیعه بهویژه آیین عاشورا تحت تأثیر میرمؤمن، با شور و حال خاصی برگزار میشد و هنوز هم نشانههای این اثرگذاری در میان مردم هند دیده میشود. این پژوهش، با بررسی کتابخانهای و بر اساس روش توصیفی ـ تحلیلی، به نقش میرمؤمن استرآبادی در ترویج و گسترش فرهنگ ایرانی ـ شیعی در دکن میپردازد.
موضوع این مقاله درباره بررسی نكات مذهبی (شیعی) و ادبی فارسی در كتاب 'حدیقه السلاطین' نظام الدین احمد صاعدی شیرازی (قرن 11) است. ورود و رسمیت یافتن زبان فارسی به هند همزمان با تاسیس سلسله گوركانیان در قرن 16 میلادی بوده كه زبان اسلام در آن سرزمین به شمار میرفت. برخی از سلسله ها و امرای محلی هند همزمان با ظهور صفویه در ایران، مذهب تشیع را پذیرفته و به فارسی تكلم میكردند و از ارادتمندان صفویان ایران بودند. از جمله این سلسله های محلی هند سلسله 'قطبشاهیان' بودند كه توسط یكی از ایرانیان (از اهالی بهارلو در همدان) بنیانگذاری شد و نزدیك به 180 سال حكومت كردند. كتاب حدیقه السلاطین قطبشاهی از منابع مهم شناخت این سلسله شیعی فارسی هند است و نویسنده با نثر شیرین و ادیبانه خود، وقایع آن روزگار را گزارش نموده است. نویسنده مقاله با بررسی و مطالعه كتاب، جلوه های تشیع و زبان فارسی را مورد بررسی قرار داده و مواردی از آن را ذكر كرده است.