نوستالوژی nostalgia را میتوان به طور خلاصه، یک احساس درونی تلخ و شیرین نسبت به اشیا، اشخاص و موقعیّت گذشته تعریف کرد. احساس نوستالوژی از نظر روانشناسان، نتیج حسرت بر گذشته، یادآوری خاطرات کودکی و نوجوانی، احساس غربت، مرگ اعضای خانواده و حسرت آرمانشهر و گذشت تاریخی است. نوستالوژی در ادبیّات، رفتاری است که معمولاً ناخودآگاه در شاعر یا نویسنده بروز ميکند و متجلّی می شود و از همین رو، اهمّیّتی سبکشناختی پیدا میکند. نوستالوژی در چارچوب سبکشناسی مؤلّف مدار به ویژه هنگام بررسی روانشناختی اثر، بسیار اهمّیّت مییابد. در بررسیهای جدید ادبی، نوستالوژی را به دو گونه شخصی و اجتماعی تقسیم میکنند. نوستالوژی در ادبیّات دور معاصر، نمودِ بیشتری یافته است، چرا که سرخوردگیهای اجتماعی، عشق و دوری از وطن، شکستهای سیاسی، بی عدالتی و فقر عمومی و بیماریهای اجتماعی نیز از عوامل پدیدآورند این حس فردی جمعی است، چنان که در اکثر اشعار شاعران معاصر ایران دیده میشود. این پژوهش نیز بر آن است، مبانی نظری و مفهوم نوستالوژی را در دو محور نوستالوژی فردی و جمعی و نیز عوامل نوستالوژی انتظار و آینده گرا را در اشعار ادبیّات شاعران دور معاصر ایران به ویژه سروده های سلمان هراتی در ارتباط با امام زمان (عج) بررسی و تحلیل نماید. اشعار مطرح شد سلمان هراتی، موضوعاتي است که توجّه کافي به آنها در عصر جهاني شدن، زمینه را براي جهانيسازي و درک اندیشه نجاتبخش مهدویتّ هموار مي کند. آنچه ضرورت دارد، این است که اولاً، مباني و اصالت این تفکّر، بازشناسي و تبیین شود. ثانیا، ابعاد، جامعیتّ و جذابیتّ اندیشه ظهور مُنجي در تفکّر شیعی و در اشعار شاعران معاصر از قبیل سلمان هراتی براي جهانیان و شیعیان معرّفي گردد.