مسأله سقط جنین در حد وسیع و گسترده، از جمله مسائلی است که محصول تحولات علمی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است و ارتباط تنگاتنگی با انفجار جمعیت، محدودیت منابع، حقوق بشر، حقوق و آزادی زنان، منافع دولتها و بالاخره مصالح جامعه بشری دارد. طرح گسترده دیدگاه صاحب نظران و اندیشمندان طرفدار جواز بی قید و شرط سقط جنین، بسیاری از دولتها را در نیمه دوم قرن بیستم تحت تأثیر قرار داد که این امر، موجب شده است همه ساله، میلیونها جنین به طور قانونی از بین بروند. جهان اسلام، در عین واقع بینی، بر اساس مبانی اسلامی، سقط جنین را حرام و نامشروع می داند و فقه امامیه نیز با و با روشن بینی مبانی مستحکم، با این معضل اجتماعی مواجه شده و با این که در برخی موارد، سقط جنین را مجاز دانسته، با جواز بی قید و شرط آن مخالف است.
یکى از اصول مهم و بنیادین حقوق بشردوستانه بینالمللى و آموزههاى اسلامى، به ویژه فقه امامیه، اصل تفکیک بین نظامیان و غیرنظامیان در مخاصمات مسلحانه است که بر اساس آن، هدف قرار دادن غیرنظامیان ممنوع گردیده است. یکى از گروههایى که با هدف کمک به مجروحان و بیماران در مخاصمات مسلحانه حضور مىیابند، کارکنان پزشکى هستند. سؤالى که این مقاله در پى پاسخ به آن است، این است که قواعد و مقررات حقوق بشردوستانه و فقه امامیه، از کارکنان پزشکى براى انجام وظایفشان در برابر اقدامات متخاصمان در مناقشات مسلحانه، چه حمایتى مىکنند و مبناى این حمایت چیست؟ فرضیه مقاله بر آن است که قواعد حقوق بشردوستانه و فقه امامیه از کارکنان پزشکى براى انجام وظایفشان حمایت مىکنند و مبناى این حمایت، اصول و قواعد فقهى و حقوقى همچون »اصل تفکیک« و «قاعده نفى اعتدا»مىباشد. براى پاسخ به سؤال فوق و اثبات فرضیه، این مقاله در دو گفتار تنظیم شده است. در گفتار اول، به تحلیل مفاهیم مرتبط و اهمیت و تاریخچه بحث پرداخته خواهد شد. در گفتار دوم، مبانى فقهى و حقوقى حمایت از کارکنان پزشکى بررسى مىشود.
در نهج البلاغه سخنى از امام(ع) در باره ناتمامى خرد زن آمده است. در تفسیر و شرح آن تلاشهایى صورت پذیرفته و کتابها و مقالههاى بسیارى به نگارش درآمده است. در حقیقت، هر صاحب نظرى از زاویه دید خود، به شرح سخن امام پرداخته است. در این نوشتار، پس از بیان آراى بزرگان و ارائه دیدگاهها، در یک جمع بندى کلى بر دیدگاهى تکیه شده است که سخن امام على (ع) را تفسیر و نگرشى وجود شناختى از زن مىداند; یعنى امام(ع) نخواسته است زن را نکوهش کند; بلکه به ویژگىاى در طبیعت زن اشاره کرده است که لازمه جذب و انجذاب میان زن و مرد و شکل گیرى زندگى لذت بخش است. امّا این ویژگى اگر در پازل زندگى خانوادگى قرار نگیرد، چه بسا خسارتهاى جبران ناپذیر به بار آورد.