حضرت محمد(ص)،پیامبر اسلام در قرآن با عنوان«النبی الامی»معرفی شده است.فهم صحیح عبارت«النبی الامی»باوری قرآنی و اسلامی درباره پیامبر اسلام(ص)همواره برهانی اساسی برای مسلمانان در دفاع از اسلام بوده است.درس ناخواندگی ایشان اعتقادی ثابت و آیتی استثنائی و ممتاز بر صحت نبوتش مورد اجماع و اتفاق نظر همه مسلمانان بوده است که گزارشهای تاریخی و احادیث اسلامی نیز آن را تأیید مینماید.ضمن اینکه برخی از خاورشناسان نیز که با دیده انتقاد به تاریخ اسلام مینگرند،معترفاند که کوچکترین نشانهای بر سابقه خواندن و نوشتن رسول اکرم(ص)نیافتهاند. این مقاله بر آن است که ضمن تحلیل و بررسی تاریخی،روایی و لغوی اصطلاح«امی»،به نقد اندیشههای آقای گانتر در خصوص این اصطلاح پرداخته و مفهوم«درس ناخوانده»را به معنای صحیح اصطلاح«امی»تقویت نماید.
پژوهش حاضر با روش توصيفي- تحليلي و با هدف تاملي در روش خاورشناسان در فهم احاديث در حوزه امامت، به واكاوي نقادانه كتاب راهنماي رباني در تشيع نخستين از محمد علي اميرمعزي، استاد كرسي شيعه شناسي در دانشگاه سوربن فرانسه ميپردازد. نتايج پژوهش بيان گر آن است كه با وجود نقاط قوت در روش اميرمعزي، مانند استفاده از منابع معتبر و متقدم مرتبط، دقت در تطور معنايي اصطلاحات و تلاش براي تبيين سازمان يافته از مفهوم امام، برخي از آسيبها مانند عدم دقت در استناددهي به منابع، استفاده ناصحيح از اصل تقيه در توجيه برخي از احاديث، عدم تشكيل خانواده حديث و معنايابي بدون استناد براي مفردات حديثي، در روش وي قابل مشاهده بوده كه منتج به ارائه برخي از آموزههاي موهوم در باره آموزه امامت و ويژگيهاي امام گرديده است.
شیعیان به عنوان پیروان یکی از دو شاخه اصلی دین اسلام» تاریخی به درازای تاریخ اسلام دارند و در این قرون متمادی میرائی بسیار ارزشمند برجای گذارده و بخشهای مهمی از این میراث کهن را در منابع و آثار خویش معرفی نمودهاند. بخشی از این میراث را میتوان در تولید علوم گوناگون و نقشآفرینی در پیشبرد دانشهای مختلف نشان داد. دانش کلام یکی از مهمترین علوم اسلامی به شمار میآید که به یقین» شیعیان در تاسیس و توسعه آن نقشی چشمگیر داشتهاند. دانشمندان فراوانی تلاش کردهاند این نقش آفرینی را توصیف کنند که در این نوشتار سعی بر آن است تا دیدگاههای برخی از مستشرقان در این باره جمعآوری گردد و به این پرسش پاسخ داده شود که از نگاه نویسندگان ویراست دوم «دائرةالمعارف اسلام» شبعیان در تاسیس و گسترش علم کلام چه نقشی داشتهاند؟ یافتههای پژوهش نشانگر آن است که مستشرقان نیز معتقدند عالمان شیعه از چند جهت در توسعه دانش کلام تاثیرگذار بودهاند که یکی از مهمترین جهات آن» ارائه موضوعات» مسائل» تبیینها و تئوریهای جدید در این علم بوده است. از نظر مستشرقان شیعیان در جهت تبیین عقاید اختصاصی خویش توانستند با ابداع مسائل جدید و ارائه تبیینهای بدیع» علم کلام اسلامی را به اوج شکوفایی برسانند. در عقاید مشترک با اهلتسنن همچون توحیده عدل, ایمان و... تبیینها و تفسیرهای متمایزی ارائه کردند و در عقاید اختصاصی خویش همچون امامت و فروع آن» مسائل بکری را به دانش کلام افزودند. این مسائل اختصاصی را میتوان اصلیترین امتیاز شیعیان در علم کلام تلقی کرد و اختصاصات اعتقادی دیگر همچجون تقیه» بداء رجعت و... را نیز به نوعی از امامت شیعی دانست.
تبیین تاریخی مسئله امامت شیعی و پرداختن به چالش های فراروی، موضوع این مقاله است. برای رسیدن به این منظور ابتدا جایگاه امامت در اندیشه شیعی و سپس این نظریه که امامت در اندیشه شیعی دچار تطور شده است، طرح می شود. در ارزیابی این نظریه، با توجه به تفکیکی که بین مفهوم امامت و اندیشه امامت کرده ایم، آسیبی که از ناحیه خلط اندیشه و مفهوم متوجه بحث شده، روشن گشته است. در ادامه به حساسیت مسئله امامت و ناتوانی تحلیل های صرف تاریخی و همچنین عدم توجه به ظرفیت های سیاسی اجتماعی طرح مسئله امامت، به عنوان آسیب های دیگری در این حوزه اشاره می شود و سرانجام با توجه به نقدهای صورت گرفته، تبیین قاعده مندی از تاریخچه امامت صورت می گیرد و فهم و برداشت مسلمانان اولیه از این اصل مورد توجه قرار می گیرد.
با توجه به نیازمندی به روایات تفسیری و اهمیت نقش امام ششم (ع) در بیان این روایات، شناخت روش تفسیری این امام همام، کمک شایانی به پیشبرد علم تفسیر خصوصا در نزد پژوهشگران و مفسران شیعی خواهد کرد. در این نوشتار روش های تفسیری امام صادق (ع) با نگاهی کاربردی بررسی شده است. برای رسیدن به این هدف باید به صورت تقریبی اکثر روایات تفسیری امام جعفر بن محمد (ع) دیده می شد که در نوبه ی خود کاری پر زحمت بود. روش تفسیری قرآن به قرآن، قرآن به سنت، تفسیر لغوی، جری و تطبیق از مسائلی است که در این تحقیق بدان اشاره شده است.