چالشهای میان عقل و دین در ادبیات اسلامی در دو حوزه بوده است؛حوزه اصول بنیادین اعتقادی و حوزه شریعت و احکام عملی.در حوزه اخیر پیروزی از عقل در استنباط احکام شریعت به تدریج عنوان اجتهاد به خود گرفت.اجتهاد در بستر تاریخ تعریف واحد و ثابتی برای خود حفظ ننمود،و به حسب متقضیات زمان توسط متفکرین دگرگون شد.مکاتب اهل سنت باب اجتهاد را مسدود اعلام کردند،و پیروان مکتب تشیع،در معرفت احکام شریعت به سطح وسیعی اجتهاد را توسعه بخشیدند.توسعه اجتهاد در میان شیعیان موجبات فربه شدن دانشی تحت عنوان«علم اصول فقه»را فراهم ساخت.شیعیان به موازات حوزه شریعت در بخش مباحث کلامی نیز خود را از قیدوبند بحثهای سنتی اشارعه و معتزله رها کرده و الهیاتی تحت عنوان«حکمت متعالیه»که میتوان آن را«حکمت شیعی»نامید تأسیس نمودند.این حکمت مبتنی است بر تعقل بشری،و تدوین به آموزههای وحیانی،و تعلیمات پیامبر و اهل بیت او(ع).علم اصول در سیر تاریخی خود رشد تکاملی داشت و در مدارس مختلف به روش- های متفاوتی تدوین و ارائه شده است. در این مقاله نویسنده بر آنست تا به نحو اجمال تحول علم اصول فقه شیعی و روشها و مکتبهای آن را مورد بررسی قرار دهد.
هرچند بطلان بیع دین به دین به طور مطلق در بین فقها شهرت دارد ولی دلیل معتبری بر بطلان بیعی که ثمن یا مثمن یا هر دو بعد از عقد و به سبب آن دین شوند، وجود ندارد بلکه براساس ادله جواز عقد و اصل صحت معاملات می توان چنین معاملاتی را صحیح دانست و براساس حدیث «لایباع الدین بالدین»، بنا برجبران ضعف سند آن به عمل مشهور، بطلان تنها اختصاص به مورد متیقن که هم مبیع و هم ثمن قبل از عقد، دین باشند، دارد. بنابراین نظر، بسیاری از بیع هایی که در زمان حاضر منعقد می شوند و مقتضیات زمان اقتضاء دارد که هم ثمن و هم مثمن بعد از عقد مؤجل باشند، به ویژه در قراردادهای رایج در بورس و معاملات بین الملل و بالاخص در معاملات آتی نفت، از دایره شمول بیع دین به دین خارج می گردد و لذا اشکال اساسی در روابط تجاری که موجب عسر و حرج گردد به وجود نمی آید.
با توجه به جایگاه ویژه روش شناسی در فهم معیارها و شیوه های صحیح کشف معرفت از منابع مربوط در هر علمی و با توجه به جایگاه قرآن در استنباط احکام شرعی به عنوان اصلیترین منبع و اهمیت تفسیر فقهی به عنوان دانشی میان رشتهای، این مقاله با طرح ایده روش شناسی تفسیر فقهی شیعه، ضمن بر شمردن ویژگی های کلی تفسیر فقهی شیعه، به تقسیمبندی، بررسی و مطالعه مصداقی روشهای متنوع استخراج احکام فقهی از آیات الاحکام در مذهب شیعه میپردازد. در این راستا روشهای اصلی و فرعی شامل استناد به اصول عقلایی محاوره، روش تفسیر فقهی قرآن به قرآن (مشتمل بر هفت روش فرعی)، روش تفسیر فقهی قرآن به سنت پیامبر(ص)و اهل بیت(ع) (مشتمل بر دو روش فرعی تبیین، با نه زیرمجموعه، و تمسک)، روش استناد به قراین عقلی، استناد به اجماع، استناد به قواعد اصولی، فقهی، تفسیری، منطقی و استناد به شأن نزول و قرائات، تفکیک و طبقه بندی شده اند.