از جریان های مطرح در جهان اسلام جنبش های مهدوی یا متمهدیان است. جهان اسلام درطول تاریخ اسلام، آزمایشگاه مهدویت بوده، امواجی از ادعاها در باب مهدویت را به خود دیده است. جنبش های مهدوی با توجه به موقعیت مذهبی، سیاسی و اجتماعی از مبانی نظری متفاوتی در باب مهدویت (نظیر: فرزند پیامبر(ص) و از نسل فاطمه بودن، شعار«الرضا من آل محمد»، مقام «بابیت» امام زمان، «امات باطنی»، «ولایت» و «مهدویت نوعیه») پیروی کرده اند. در دوره های مختلف تاریخی، زمینه های گوناگونی نظیر پویایی و نشاط مهدویت، انحراف اسلام از مسیر اصلی، ظلم و فساد داخلی و تهاجم بیرونی و علاقه ی شدید به اهل بیت باعث پدید آمدن و گسترش جنبشهای مهدوی بوده است. استفاده از نشانه های مهدویت، استفاده از نمادهای صدر اسلام، و عوام فریبی مدعیان و... باعث رونق بازار جنبش های مهدوی بوده است. این جریان آثار مخربی نظیر: رویارویی با اسلام، ایجاد تفرقه در جامعه اسلامی و ایجاد فرقه های انحرافی برای جهان اسلام داشته است. در دوره قاجاریه فرقه های مذهبی بابیه و شیخیه نماد چنین تفکری بودند که در این مقاله سعی بر این است تا ادعاهای آنان را مورد بررسی و کنکاش قرار دهیم.

منابع مشابه بیشتر ...

6261147d3f4a0.JPG

بازخوانی و نقد دیدگاه‌های کلبرگ و مدرسی طباطبایی دربارۀ پیدایش تشیع دوازده‌امامی

حامد منتظری مقدم

در این نوشتار، در بازخوانی و نقد دیدگاه‌های کلبرگ و مدرسی دربارۀ پیدایش تشیع دوازده‌‌امامی، بر پایۀ روش تاریخی ـ کلامی و با هدف مقایسۀ دیدگاه‌ها و بیان کاستی‌ها و اشتباهات کمترشناخته‌شدۀ این دو، موارد زیر دانسته شد: کلبرگ پیدایش تشیع دوازده‌امامی را «انتقال از امامیه»، و مدرسی «تکامل تدریجی مکتب تشیع» خوانده است. هر دو، تاریخ آن را تقریبا همسان، نیمة قرن چهارم هجری دانسته و در این‌باره به موارد انعکاس اندیشة «دوازده امام» در متون کهن استناد کرده و دچار اشتباهاتی بعضا فاحش شده‌‌اند؛ چنان‌که هر دو، ثبت عقاید اثناعشری را در برخی متون که کامل به ما نرسیده‌اند، انکار نموده و از ثبت آن در برخی منابع غفلت کرده و دیدگاه‌هایی ناهمگون و گاه متناقض داشته‌اند. افزون بر این، کلبرگ به هم‌پایگی واژة امامیه با اثناعشریه توجه نداشته و مدرسی نیز دچار «تردیدها» و «تعمیم‌ها»ی ناروا، اشتباه در «شناسایی متن و نسخه‌های کهن یک روایت» و «بی‌دقتی در فهم اصطلاحات مهدویت» شده است.