سبک زندگى، زوایاى گوناگونى دارد، بخشى از آن کسب وکار و هزینه درآمد است. در این مقال بر آنیم که این دو مقوله را در سیرهرفتارى معصومان)(ع) بررسى کنیم. و از سبک زندگى آنان در چگونگىبه دست آوردن درآمد و هزینه، آن، آگاهى یابیم و آن را بشناسیم وبشناسانیم. و روشن کنیم برترین هاى عالم هستى، روزگار خود را بهگوشه نشینى و عبادت سپرى نمى کردند، بلکه کار را عبادت مى دانستندو به آن مى پرداختند.از گزارشهاى تاریخى استفاده مى شود، معصومان در تولید ثروتپیشگام بوده اند.درآمد آنان از راه کارگرى، دامدارى، کشاورزى، تجارت و گاهبیت المال بوده است. و آنان در هزینه درآمد خود، نه تنها خانواده،بلکه نیازهاى نیازمندان را نیز برآورده مى ساختند. حتى بخشى ازدارایى خود را براى اصلاح بین شیعیان، بخشى را براى آزادى بردگان وبخشى را به وقف اختصاص مى دادند
در پژوهشهای صورتگرفته در خصوص مرجعیت، غالباً از عنوان «نهاد» برای آن استفاده شده است، با اینحال تلقیهایی از مرجعیت به مثابهی کلیتی با ساختار شبهکاست که مبتنی بر امتیازهای انحصاری و حقوق ویژهی مفروض است، نیز در برخی گرایشهای دینشناسانه (نظیر نظریهی دکتر علی شریعتی) قابل رهگیری است. متفکرانی نظیر دکتر علی شریعتی معتقدند که در اسلام، سلسلهمراتب و امتیازهای انحصاری ویژه برای افرادی خاص پیشبینی نشده و رابطهی انسان با خدا در این دین، به طور مستقیم و بلاواسطه تعریف شده است. بر این اساس، فهم کتاب و سخنان پیشوایان دین، نبایستی به عنوان حق انحصاری یک گروه خاص درآید. از منظر ایشان، به طور اساسی در اسلام جایگاهی به نام روحانیت که در مقابل مفهوم جسمانی نشسته و به عنوان واسطهی خدا و خلق تعیین شده باشد، وجود ندارد؛ بلکه در سنت اسلامی، افرادی به نام علما و دانشمندان حضور داشتهاند که ویژگی مشخصهی آنها نه تعلق به یک گروه منزلتی ویژه و حقوق و امتیازهای انحصاری، که تخصص در یکی از علوم دینی است. به عقیدهی این نواندیش دینی، نظام سلسلهمراتبی روحانیت، به طور خاص، محصول شکلگیری مناسبات خاصی بین برخی متولیان دین با قدرت سیاسی در عصر صفویه بوده است و چنین سلسلهمراتبی با آموزههای اسلام پیوند الزامی ندارد. رویکرد شریعتی در فهم برخی ساختارهای گروه مفسران رسمی دین، قرابت زیادی با مفهوم «گروه منزلتی» وبر دارند. در این مقاله، تلاش ما این است که به بررسی امکان اطلاق مفهوم «گروه منزلتی» به مرجعیت بپردازیم. یک گروه منزلتی، مجموعهای از اشخاص است که به گونهای سازمان یافتهاند که امتیازات انحصاری اجتماعی خود را محافظت نموده یا گسترش بخشند و از بستار اجتماعی خود در مقابل عاملان اجتماعی بیرونی مراقبت نمایند. سه ویژگی اصلی گروه منزلتی عبارتند از: «تعلق به یک سبک زندگی مشخص»، «در اختیار داشتن امتیازهای انحصاری» و «استفاده از مکانیزمهای بازتولید و طرد اجتماعی». در این مقاله پس از بررسی مفهومی «گروه منزلتی»، به ارزیابی امکان اطلاق این مفهوم بر مرجعیت شیعه در ایران پرداختهایم. بررسی صورت گرفته نشان میدهد که تلقی مرجعیت به عنوان یک گروه منزلتی میتواند وجه مهمی از جایگاه اجتماعی آن را ترسیم و بازنمایی کند؛ بازنماییای که در تلقی مرجعیت به مثابهی مفاهیم دیگری نظیر «نهاد اجتماعی» و «نهاد مدنی» مغفول میماند.
نقش و اهمیت سیره معصومان(ع) در عرصه های گوناگون زندگی انسان بارها از سوی کارشناسان مورد مطالعه قرار گرفته و گاه از آن به عنوان منبعی مهم در تبیین ساز و کار تمدن نوین اسلامی یاد شده است؛ هدف نوشته پیش رو بهره گیری از مطالعات یاد شده، با رویکردی تحلیلی ، برای بررسی نقش سیره معصومان (ع) در شکل گیری تمدن نوین اسلامی است. برآیند پژوهش گویای آن است که تناسب ویژگی های رفتاری ائمه (ع) با مولفه های بنیادین تمدن نوین اسلامی، اهمیت و تاثیر روش الگویی در تحقق تمدن نوین اسلامی و امکان بهره برداری از منابع سیره در فقه، نشان دهنده ماهیت کارآمد و بی بدیل سیره معصومان (ع) در پی ریزی شالوده تمدن نوین اسلامی است.
یکی از فضایل امام حسن مجتبی(ع)، انجام حجهای پیاده از مدینه تا مکه است، ولی تعداد این حجها به صورتهای مختلف؛ یعنی پانزده، بیست و بیست و پنج حج گزارش شده است. با توجه به دوران محدود ده ساله امامت آن حضرت(ع)، این پرسش وجود دارد که ایشان در چه مقطعی این تعداد حج پیاده را انجام داده است؟ مقاله پیش رو که با هدف بررسی میزان درستی این آمار و چگونگی انجام آن با روش سندپژوهی تدوین یافته است به این نتیجه رسیده است که با توجه به دوران امامت آن حضرت(ع)، این آمار به عنوان حج پیاده از مدینه به مکه نادرست و ناهمگون با حقایق تاریخی است. به نظر میرسد پیادهرویهای امام(ع) مربوط به رفتن از مکه به منا و از آنجا به عرفات و سپس به مشعر و گاه به منا بوده است و روایتی صحیح نیز به این نکته اشاره کرده است. بر اساس این برداشت، امکان انجام حج با چنین شرایطی قبل از امامت آن حضرت نیز متصور است.