وقتی حق حکومت ائمه(، غصب شد، امامان برای انجام رسالت خویش به تأسیس نهاد وکالت اقدام کردند. این نهاد از چهار حلقه تشکیلاتی ترکیب یافته بود (باب، وکیل ناحیه، وکیل کارگزار و وکیل سیار)، هر کدام از این حلقهها رسالتها و وظایفی داشتند که مهمترین آنها عبارتاند از: 1. تقویت و محافظت نهاد: باب و وکلای ناحیه به جای امام مرجع مراجعات وکلای کارگزار و سیار قرار میگرفتند و از وجود رهبر نهاد پاسداری میکردند، چنانکه وکلای کارگزار و سیار به صورت حلقه اتصال میان مردم و باب و وکلای ناحیه به تثبیت و معرفی باب و وکلای ناحیه برای مردم میپرداختند و با ایجاد چتر محافظتی از حلقههای بالایی نهاد محافظت میکردند.2. اداره امور و خدمت رسانی به شیعیان: وکلای کارگزار وجوهات نقدی و مالی شیعیان را دریافت و به حلقههای بالاتر و گاهی به نیازمندان شیعه میرسانیدند و این نقل و انتقال با بهرهگیری از راهکارها و ابزار غیر عادی صورت میگرفت تا دستگاه حکومت عباسی متوجه نشود.3. بیشتر وکلای نهاد اهل دانش و تقوا بودند؛ از همین روی یکی از رسالتهای مهم آنان آموزش و راهنمایی شیعیان دور دست و مبارزه با بدعتها و انحرافات بود.4. پس از عصر امام صادق( به تعداد و مناطق شیعهنشین افزوده شد و این امر نیازمند یک هماهنگی و ارتباط بود و چون ائمه( در حصار و محدودیت به سر میبردند، رسالت نهاد وکالت جهت ایجاد هماهنگی و ارتباط اهمیت پیدا میکرد.5. ائمه( هیچ گاه از مبارزه علیه حکومتهای غاصب و به دست آوردن حق خود عقب نشینی نکردند و در عصر خفقان و سختگیری این راه را تا حدودی از مسیر نهاد وکالت دنبال کردند.
سازمان های وکالت امامیه و دعوت اسماعیلیه دو نهاد سری بودند که هرکدام با هدف انتشار و استمرار فعالیت های عقیدتی،سیاسی و تبلیغی خود در نواحی متعدد سرزمین های اسلامی و در چارچوب برنامه ای منظم و سازمان یافته ، با محوریت امامان و سلسله وکلا و داعیان خود به وجود آمدند.امامان معصوم (علیهم السلام) در عصر حضور برای تسهیل و امکان بهتر ارتباط با شیعیان سازمان وکالت را تشکیل دادند و امامان اسماعیلیه نیز با ایجاد سازمان دعوت و بهره گرفتن از داعیان خود کوشش نمودند ارتباط منظم با پیروان خود را فراهم کنند.لازم به ذکر است که اهمیت بررسی تطبیقی این دوسازمان موجب قضاوت بهتر تاریخی نسبت به سیاست ها،اهداف وعملکرد آنان می شود. پرسش اصلی در این مقاله این است که دو سازمان وکالت و دعوت چه وجوه اشتراک و افتراقی در چگونگی شکل گیری و پیدایش سازمانی خود داشته اند؟در پاسخ می توان گفت،سازمان وکالت امامیه در شرایط خاص تاریخی دوره امام صادق(ع) به بعد بنا به دلایل افزایش تدریجی شیعیان ، سخت گیری روز افزون دولت عباسی ، دشمنی دیگر رقبا و مخالفان عقیدتی و سیاسی نسبت به آنان ،توسط امامان معصوم شکل گرفت.امامان(علیهم السلام) با اهداف چندگانه ساسی-اجتماعی به هدایت شیعیان ، حفظ ارتباط و صیانت از آنان ، گسترش و تحکیم عقاید شیعه ،احقاق حق اهل بیت و ترویج معارف شیعه کوششی مستمر داشتند.اسماعیلیه نیز با تشکیل سازمان دعوت مدعی امامت منصوص اسماعیل و فرزندش محمد بن اسماعیل، به عنوان امام پس از امام صادق(ع) بودند.
امامیه و اسماعیلیه، برای آغاز کار و پیشبرد امور و تدابیر مورد نظر خویش، به تشکیل دو سازمان مخفی وکالت و دعوت اقدام نمودند تا در جهت اهداف و برنامههای خود و در چارچوب اصول عقاید خویش و به دور از چشم دشمنان، بتوانند در مناطق مختلف سرزمینهای اسلامی فعالیت نمایند. با بررسی تطبیقی این دو سازمان، میتوان به دستاوردهای پژوهشی روشنتر و مهمتری نسبت به اهداف و عملکرد هر دو سازمان و پیروان آنان دست یافت. پرسش اصلی مقاله آن است که این دو سازمان، چه وجوه اشتراک و امتیازی در اهداف و اصول سازمانی با یکدیگر داشتهاند؟ در پاسخ میتوان گفت که سازمان وکالت امامیه با اهداف چندگانه سیاسی- اعتقادی، برای هدایت شیعیان، احقاق حق اهلبیت: و نیز ترویج معارف شیعه و تحکیم عقاید پیروان فعالیت مینمودند. سازمان دعوت اسماعیلیه نیز با تأکید بر اهداف سیاسی آشکارتر، در راه دستیابی به قدرت و خلافت فعالیت داشتند و در عین حال، به ترویج اصول عقاید خود نیز مقید بودند. هردو سازمان، در اصولی همانند تقیه، پنهانکاری، نظم و ترتیب در امور و اطاعت محض از امام، اشتراک داشتند و در برخی اصول همانند شیوههای جذب حداکثری پیروان و کسب قدرت از هر طریق ممکن، با یکدیگر دارای اختلاف نظر بودند.
در تاریخ مذاهب اسلامی، شیعه امامیه به مسلمانان دوازده امامی معروف و مشهور بوده اند و وجه تسمیه آن نیز اعتقاد به دوازده امام پا از حضرت محمد(ص) می باشد که با تصریح و وصیت آشکار به عنوان اوصیای پا از ایشان معرفی شده اند. این خصوصیت و اعتقاد به دوازده امام و وصی، چنان با تارو پود شیعیان دوازده امامی عجین شده است که حتی مخالفین آن ها از فرقه های مختل شیعی و اهل سنت در کت خود بدان اشاره نموده اند و عنوان خاص برای اکثریت شیعیان گردیده است. در گذشته و کنون فرقه هایی یافت گردیده و می شود که با تمسک به برخی گزاره های متشابه، ادعای افزون بودن عدد ائمه به سیزده یا بیشتر را نموده اند. این دسته ازمدعیان تلاش دارند تا عدد دوازده در روایات شیعی و اهل سنت را حصر اضافی دانسته و با تمسک به برخی از روایات متشابه، تعداد اوصیای حضرت رسول (ص)را بیش از دوازده نفر بدانند. ضرورت پاسخ به این دیدگاه و عدم جمع آوری تمام قرائن روایی در نگاشته های پیشین، انگیزه این پژوهش بوده است و در این پژوهش تلاش نموده ایم تا با بهره گیری از قرائن روایی اثبات نماییم که تعداد ائمه به صورت حصر حقیقی بیان گر عدد دوازده بوده و این دیدگاه علاوه بر تایید روایی، متکی بر اجماع شیعه نیز می باشد. روش بحث توصیفی _ تحلیلی بوده ونگاهی منتقدانه به جریان های انحرافی دارد.
ولی خدا جنبة آسمانی و نیروی تصرف در تکوین دارد. شخصیت نبی و رسول، افزون بر مقام ولایت، مقام دریافت و ابلاغ وحی، تبیین و توضیح وحی، مرجعیت دینی، رهبری و ریاست حکومت دینی را نیز عهدهدار است. شخصیت امام و حجت از تمام آن مقامات، جز دریافت وحی، بهره میبرد و تا عالم و آدم برجاست، این شخصیت الهی حضور دارد، تا حکمت و لطف الهی نیاز انسانها را دربر گیرد. این نوشتار در دو بخش و در هشت فصل به تقریر این مهم پرداخته است:بخش نخست، به معرفی اجمالی امام و بیان جایگاه او به منزلة تنها مصداق ولی الله درعصر کنونی، واژه و اصطلاحشناسی ولایت، ماهیت ولایت، ولایت تکوینی و تشریعی، تاریخچه مباحث ولایت و مصادیق ولی میپردازد و سپس به نقد و بررسی دیدگاههای افراطی و تفریطی دربارۀ امامباوری اشاره میکند و خاطرنشان مینماید که اعتقاد به ولایت امامان( با عقیده به تفویض و غلو فاصله زیادی دارد.بخش دوم، نخست به تبیین مبنا و اساس تصرفات تکوینی ولی خدا با استفاده از قواعد هستیشناسی فلسفی میپردازد و سپس به اثبات ولایت از منظر متون دینی (قرآن و روایات) اشاره میکند و در پایان، مهمترین ویژگیهای ولایت (خصایص ولایت) را برمیشمرد.