یکی از پرسشهای اساسی شیعه، موضع ائمه (علیه السلام) در قبال حرکتهای سیاسی علویان در برابر خلفای وقت است. این مقاله ضمن بررسی زمینههای روی کارآمدن عباسیان و شرایط پس از به خلافت رسیدن آنان، مواضع امام رضا (علیه السلام) را در قبال حرکتها و قیامهای علویان مورد بررسی قرار میدهد. برای واکاوی مواضع امام رضا (علیه السلام)، آگاهی از شرایط سیاسی، تاریخی خلافت عباسیان و وضعیت علویان در زمان آنها امری ضروری است. به همین منظور مهم ترین حرکتهای سیاسی علویان از آغاز خلافت عباسی مورد بررسی قرار گرفته (خلافت منصور و قیام نفس زکیه، تأسیس سازمان وکالت، خلافت هادی و قیام حسین بن علی بن حسن، خلافت هارون و تشکیل دولت ادریسیان، علویان در زمان خلافت امین و مأمون) و موضع ائمه (علیه السلام) در قبال این حرکتها بیان شده است. در انتهای بحث، به طور خاص قیامهایی که در زمان امام رضا (علیه السلام) صورت پذیرفته مورد بحث قرار میگیرند.
دوره فاطمیان از دورههای برجسته تاریخ اسلام است که با توجه به گستره زمانی و وسعت قلمرو حکومتی سزاوار تحقیقات جدی و جدید است. حکومت دویستسالهشان بر مصر و تأثیرگذاریشان بر تمدن اسلامی به خودی خود کافی است که آنها را شایسته چنین امعان نظری کند. تحقیق حاضر با هدف شناخت اقدامات عملی فاطمیان مصر در راستای کمک به ایجاد تمدن اسلامی انجام شده است. بدین منظور اقدامات عملی خلفای فاطمی، که از مظاهر تمدنساز محسوب میشود، نظیر مناسبات ایشان با قدرتهای همجوار، ساخت و ایجاد مراکز علمی و کتابخانهها، تشکیل کرسیهای علمی در قالب دارالحکمهها و دارالعلمها و فعالیتهای دیگر نظیر ترجمه و تألیف کتب بررسی شده است. پژوهش حاضر به روش توصیفیتحلیلی با استناد به منابع تاریخی و دست اول بر این نکته نیز تأکید میکند که فاطمیان در دوره حکومت بر مصر توانستند به دلیل اقتضائات سیاسیاجتماعی در جهت آرمانهای آزادیخواهانهشان و در راستای کمک به تمدنسازی مسلمانان سیاست تسامحگرایانهای را در پیش بگیرند. اتخاذ این رویکرد و سیاست تساهل و تسامح در برابر ادیان و مذاهب دیگر به میزان چشمگیری در شکلگیری تمدن اسلامی قرون سوم و چهارم، که از آن به دوران طلایی تمدن اسلامی یاد میشود، تأثیرگذار بوده و چون مناسبات این دولت با دولتهای همجوار و همزمان در این تأثیرگذاری و نقش آنان در شکوفایی فرهنگ و تمدن و رواداری مذهبی تأثیر داشته است، این محور نیز در آغاز نوشتار بررسی میشود.
برپایی حکومت علویان، مهمترین رویداد سیاسی بود که پس از ورود اسلام به ایران در طبرستان شکل گرفت. کاربست نظریة «کنش جمعی» از چارلز تیلی که به انقلابها و حرکتهای اجتماعی میپردازد، در ارائة خوانشی جدید از این جنبش تأثیرگذار است. در پژوهش حاضر، با استناد به منابع کتابخانهای و روش توصیفی - تحلیلی، جنبش علویان با رویکرد به آراء تیلی بررسی شده است. سؤال اصلی مقاله این است که کاربست نظریة یادشده، چه ابعادی از این جنبش را نمایان میکند؟ به نظر میرسد علویان از راهاندازی این جنبش، تحقق سه هدف را در نظر داشتند: 1. حفظ بقا؛ 2. رسیدن به قدرت سیاسی؛ 3. گسترش مبانی تشیع. بر این اساس، پس از رسیدن به قدرت، با عنایت به هویت دینی مشترک با مردم و حاکمان بومی، سازمانی با شاکلة نظامی و دینی ایجاد گردید. بسیج منافع توسط رهبران علوی به صورت تهاجمی و تدارکاتی بوده و ماهیتی اجبارآمیز و هنجاری داشته است. عنصر قدرت در این جنبش، دو سویة تقابلی (خلافت سنی/ حکومت شیعی) دارد. مهمترین فرصتهای پیشآمده برای رهبران جنبش، عبارت است از: ایجاد هویت دینی مشترک، بهرهجویی از توان نظامی حاکمان محلی و استفاده از ظرفیتهای توده. سامانیان و کینخواریان، مهمترین عوامل تهدید علویان بودند که سیاست سرکوب را پیش گرفتند. نوع کنش جمعی علویان، رقابتی و نوخواهی بوده و بر مبنای تقابل دوگانه خودی - بیگانه شکل گرفته است.
اسلام هميشه عنوان عنصر کليدي در هويت فرهنگي مالزي را دارا بوده و پايدارترين و نفوذناپذيرترين خصيصه قومي را به وجود آورده است. درباره پيشينه پيدايش شيعه در مالزي، دو ديدگاه قديم و جديد وجود دارد: برخي بر اين باورند که با ورود اسلام به منطقه جنوب شرق آسيا توسط بازرگانان مسلمان ايراني، عربي و هندي در اوايل قرن پانزدهم ميلادي، ايالات مالاکا، به عنوان مرکز اسلامي در اين منطقه، فعاليت خود را آغاز کرد؛ برخي ديگر بر اين اعتقادند که پيشينه تشيع در مالزي، به اقدامات يک سيد پاکستاني برمي گردد که با کتاب و جزوه هاي خود نهال شيعه را در مالزي کاشت. پيروزي انقلاب اسلامي ايران سبب توجه بسياري از نخبگان به مذهب تشيع شد و پس از اين رويداد، اقبال شديدي به تشيع در مالزي اتفاق افتاد.بررسي جامعه شيعيان مالزي از لحاظ سياسي، فرهنگي و اقتصادي، از مهمترين دغدغه هاي اين مقاله است.