امام موسی کاظم( که به شهادت رسید، برخی ایشان را همان مهدی موعود خواندند. آنگاه فرقه واقفیه به وجود آمد و حوزه علمیه کوفه دچار پریشانی گردید. افزون بر این، مهاجرت امام رضا( به ایران و رونق یافتن حوزه علمیه قم با حضور شاگردان بزرگ امام رضا( نیز از فروغ حوزه کوفه کاست.حوزه علمیه بغداد در دوره غیبت صغرا و سپس در آغازین دهههای غیبت کبرا به قطب علمی شیعه بدل شد. حوزه بغداد، به دلیل حضور نایبان خاص امام مهدی( و مهاجرت علمای قم و کوفه و اکثر مناطق به این شهر و حضور دولت نیرومند آلبویه رونق گرفت. عالمان بزرگی در این حوزه ظهور کردند که بیشتر آنان به دلیل همزمانی با غیبت صغرا و آغاز غیبت کبرای امام مهدی( اثر خاصی در این زمینه دارند. این مقاله با معرفی حوزه علمیه بغداد و علمای بزرگ آن، فهرستی کوتاه همراه با توضیحات لازم درباره نوشتههای ایشان در زمینه مهدویت، ارائه میدهد.
در این نوشتار، در بازخوانی و نقد دیدگاههای کلبرگ و مدرسی دربارۀ پیدایش تشیع دوازدهامامی، بر پایۀ روش تاریخی ـ کلامی و با هدف مقایسۀ دیدگاهها و بیان کاستیها و اشتباهات کمترشناختهشدۀ این دو، موارد زیر دانسته شد: کلبرگ پیدایش تشیع دوازدهامامی را «انتقال از امامیه»، و مدرسی «تکامل تدریجی مکتب تشیع» خوانده است. هر دو، تاریخ آن را تقریبا همسان، نیمة قرن چهارم هجری دانسته و در اینباره به موارد انعکاس اندیشة «دوازده امام» در متون کهن استناد کرده و دچار اشتباهاتی بعضا فاحش شدهاند؛ چنانکه هر دو، ثبت عقاید اثناعشری را در برخی متون که کامل به ما نرسیدهاند، انکار نموده و از ثبت آن در برخی منابع غفلت کرده و دیدگاههایی ناهمگون و گاه متناقض داشتهاند. افزون بر این، کلبرگ به همپایگی واژة امامیه با اثناعشریه توجه نداشته و مدرسی نیز دچار «تردیدها» و «تعمیمها»ی ناروا، اشتباه در «شناسایی متن و نسخههای کهن یک روایت» و «بیدقتی در فهم اصطلاحات مهدویت» شده است.
علم امام از مقولات بحث انگیز و جنجالى دانش کلام است. از دیر زمان این مسأله مورد بحث متکّمان شیعى قرار داشته و تاکنون نیز از جایگاه و حرمت بحث کاسته نشده است. در سیر تاریخى مباحث دوگرایش عمده فکرى دیده مى شود: 1 . اعتقاد به علم وسیع امام: ضمائر و نهان آدمیان زبانها و لهجه ها صناعات و... در میان متکلّمان شیعه ابواسحاق اسماعیل بن اسحاق نوبختى (م 311 هـ) از قدیمى ترین کسانى است که در میان طرفداران این اعتقاد نام برده مى شود. این اندیشه به مرور توسعه یافت و در اعصار اخیر در اذهان متکلّمان و محدّثان و متدینان تفکّر حاکم گردید. 2 . اعتقاد به علمِ محدود امام گرایش دیگرى بودکه از همان دوره هاى اولیه پس از غیبت کم و بیش مطرح شد. شیخ مفید و سپس شاگردان او: سید مرتضى و شیخ طوسى از این دیدگاه دفاع کردند و شاید بتوان این ادعا را داشت که دیدگاه مسلّط کلامى در قرون اوّلیه پس از غیبت بود. در این نوشتار گزارشى از اندیشه گرایش دوّم صورت مى گیرد. بدون آن که درستى و یا نادرستى آن ارزیابى شود. هدفِ عمده آن گزارش آن است که اولاً سیر تاریخى مواضع کلامى شیعه مکشوف گردد و ثانیاً پاره اى از تعصّبات رایج به سعه صدر مبدّل شوند و راه تبادل و تفاهم افکار میسّر و ممکن شود. تذکر دیگر آن که ما با نقل کلمات متکلّمان متقدم شیعى این نکته را پیگیرى نمى کنیم که دعوى آنان را به کرسى نشانیم. آراى اعتقادى متقدمان همانند افکار و نظرات فقهى آنان نیست. اگر در زمینه فتاوى و استنباطاتِ فقهى متقدّمان گروهى ارجِ ویژه قایلند در مورد افکار کلامى و اعتقادى آنان چنان باورى روا نیست; زیرا درک و معرفت حقایق هستى که عقاید دینى در جمله آنند با مرور زمان و رشدِ اندیشه کمال پذیر خواهد بود. با این تذکار بایستى خواننده خود رااز حجاب بزرگ انکاریِ افکار متقدمان رها کند و به راستى و نادرستى براهین و استدلال آنان بپردازد و داورى کند. در پیشاپیش طرح بحث سزاست که در آغاز درباره صحّت انتساب دیدگاه اول به ابواسحاق اسماعیل بن اسحاق نوبختى سخن به میان آید وسپس اندیشه هاى شیخ مفید و شاگردان وى نقل گردند.
عقاید اختصاصی گروههای مختلف شیعی، باعث پیدایش فرقه های متعددی شده است . کتاب فرق الشیعه نوبختی به عنوان کهن ترین کتاب فرقه شناسی موجود، حاوی اطلاعات گسترده ای در این زمینه می باشد.سبک خاص و قدمت این کتاب، لزوم بازخوانی و نگرش نقادانه آن را دو چندان کرده، جریان شناسی و نقد آن را توجیه پذیر نموده است.بر پایه بازخوانی برخی اصول حاکم بر کتاب مذکور و نقد و بررسی آن می توان ادعا کرد که نگاه تاریخی و لغوی در معرفی فرقه، گوناگونی اطلاق شیعه، زمانبندی ناصحیح فِرق و تغییر مشی مؤلف در تقسیمات آن بر اساس تعریف امام، ابهام آفرینی در گزارش سیر اندیشه مهدویت، نارسایی مفهوم توقف و معرفی ناقص زندیقان از جمله مواردی است که باعث زمینه سازی برای شکلگیری جریانی بر علیه شیعه شده و به نوعی راه را برای تحقیقات جدید بسته نگاه داشته است.
از جمله عناوین یاد شده، در برخی از روایات، برای یکی از مجاری علم و آگاهی امام(ع) با ذکر ویژگی و نتیجۀ آن، عنوان «عمود نور» است. مرحوم کلینی در الکافی ذیل یک باب و صفار در بصائر الدرجات ذیل چندین باب به بازتاب گسترده روایات عمود نور پرداختهاند. در این نوشتار، پس از نیم نگاهی به چینش روایات عمود نور در کتب حدیثی و واژهشناسی از کلیدواژههای روایات عمود نور، به کاربردهای این واژه در روایات اشاره شده و آنگاه به بررسی سندی و تاریخی روایات این گروه پرداخته شده و در انتها تحلیل مفهومی این حقیقت صورت گرفته است. هر چند این عنوان، عنوانی تازه و بدیع به نظر میآید، اما محتوا و مفهوم روایات عمود نور - که بیانگر آگاهی داشتن امام(ع) از اعمال انسانهاست - مطلب جدیدی نیست و در آیات و دیگر روایات فریقین نیز قابل مشاهده و پیگیری است. نکته مهم، این است که روایات، منشأ آگاهی امام را به اعمال انسانها روح قدسی اعطایی از جانب خدا به امام، معرفی کرده و عمود نور را وسیله تحقق چنین امری معرفی نمودهاند.