حکمت معصومیه الهیه عنوان مکتبی حکمی- عرفانی در قرن دوازدهم هجری قمری است که توسط عارف برجسته آن روزگار، سید قطب الدین محمد نی ریزی در موضوع حکمت و عرفان نظری و عملی شیعه دوازده امامی پدید آمد. در این حکمت از عالی ترین مبانی و مبادی وجودپژوهی تا رویکرد عملی و سلوکی طالبان الهی در یک اصل و با یک حقیقت تبیین و تفسیر می شود و آن ولایت کلیه امام معصوم است. نور ولایت در این مکتب نخستین تجلی اسم اعظم الهی است و این نور آینه ذات و صفات مقام احدیت است. بعثت همه پیامبران برای رساندن این نور مقدس به خلق است و هرکس از این نور بهره مند شود، صاحب توحید شهودی و مقام حق الیقین خواهد شد. ساختار علمی و هندسه فکری این حکمت -که مبتنی بر اتحاد عقل و نقل و شرع، توجه به عنصر زمان، سبک ویژه ادبی و ایران دوستی است- پاسخی به شرایط ویژه و ذهنیت دینی و عرفانی روزگار صفویه تواند بود. حکمت معصومیه الهیه پس از سید قطب الدین در آثار چهره هایی، همانند آقا محمدهاشم شیرازی، صاحب کتابهای مناهل التحقیق و ولایت نامه و بیش از همه سید ابوالقاسم راز شیرازی صاحب 51 اثر مهم عرفانی ادامه یافت و تفسیر شد.
معرفى اجمالى « مشارق أنوار اليقين فى حقايق اسرار اميرالمؤمنين( ع)»، كتابى است به عربى نوشته رَجَب بن محمّد بن رَجَب بُرسى، در شرح و تفسير مناقب و فضائل اهل بيت بويژه على( ع). ساختار كتاب حاضر؛ مشتمل بر شرح حال مولف به قلم محقق اثر؛ علامه سيد على عاشور، مقدمه مولف، خطبه كتاب، يكصد و چهار فصل و يك خاتمه است. در پايان نمونهاى از اشعار برسى توسط محقق به كتاب افزوده شده است. گزارش محتوا اين كتاب مهمترين و معروفترين اثر برسى است كه با شيوهاى بديع و ابتكارى و با استفاده از مبانى عرفان نظرى به شرح و تفسير مناقب و فضايل اهل بيت( ع) خصوصاً حضرت على( ع) پرداخته است. بُرسى در اين اثر، روايات خاصى را كه مربوط به فضايل حضرات معصومان(ع) بوده، نقل نموده كه پيش از او كمتر مورد توجّه قرار مىگرفته و براى افرادى كه بعد از او آمدند، منبع و مرجع مهمّى شده است. هانرى كربن درباره آثار بُرسى و مشارق الانوار مىنويسد: آثار رجب بُرسى براى فلسفه شيعى داراى اهمّيت بسيارى است. در ميان آثار وى مشارق الأنوار را كه مهمترين خطبههاى عرفانى منسوب به امام اوّل شامل مىشود، مىتوان ديباچهاى بسيار عالى بر حكمت شيعى تلقّى كرد. اين اثر، شرحى مبسوط درباره حقيقت محمّديّه دارد كه همه كلمات كتاب هستى را شامل مىشود. اين حقيقت مرآت خداست. نور واحدى است كه دو ساحت دارد: ساحت ظاهرى كه همان رسالت نبوى است و ساحت باطنى كه ولايت؛ يعنى محبّت الهى متجلّى در امام است. بُرسى در اظهار انديشههايش بىپروا بوده، محبّت شديد او به اهل بيت( ع) او را واداشته تا بسيارى از غرايب رواياتى را كه درباره خاندان عصمت و طهارت( ع) وارد شده است، يك جا( در كتاب مشارق) جمع آورد، و اين معنا سبب شده تا عدّهاى كه حقيقت اين سخنان برايشان روشن نشده است، او را مورد طعن قرار دهند و گروهى ديگر نيز- كه خلوص نيّت و عقيده مؤلّف و وجود همين روايات را در متون مجاميع حديثى به طور پراكنده مىديدهاند- به دفاع از او برخيزند. به هر حال، همگان محبّت و ولاى شديد او را نسبت به اهل بيت( ع) مىستايند و مورد تأكيد قرار مىدهند. بُرسى از نخستين كسانى است كه با تطبيق نظراتى كه در مكاتب عرفانى راجع به انسان كامل گفته شده، به چهارده معصوم( ع)، درصدد معرفى مقام و رتبه بلند ايشان برآمده و آنچه را درباره كرامات و فضايل ايشان آمده، توجيه نمايد، در حالى كه پيش از او كتابهاى متعدّدى به ذكر فضايل و مناقب ائمّه اطهار( ع) اختصاص يافته بود؛ امّا هيچ يك از آنها به صورت مستقيم و مفصّل به بررسى و تفسير فضايل مذكور نمىپرداخت. بُرسى مستقيماً به اين كار پرداخته و كتاب مشارق را بر مبناى دوگانه ذكر فضايل و توجيه آنها نگاشته است. در مواردى نيز توجيهات او جنبه اقناعى داشته و راه جدال احسن را در پيش گرفته است. از اين رو است كه تأثّرش از نظرات عرفا در سخنانش مشهود است و حتّى در موردى مستقيماً از محىالدين نام مىبرد. بُرسى در ابتداى كتاب مشارق، افهام عادّى را از درك مرتبه اميرالمؤمنين( ع) قاصر مىداند و از ملامتگرى و حسادت برخى از معاصران خود شكوه مىنمايد. پس از آن، فصول متعدّدى را به علم حُروف و شرافت آن اختصاص داده و با بهرهگيرى از آن، به بيان فضايل و مناقب معصومين( ع) مىپردازد. همچنين، در اين راه از علم نُقَط و دواير نيز بهره جسته و درباره اسرار سوره فاتحه و اسم اعظم مطالبى مطرح مىنمايد. از جمله مباحث كتاب، گفتارى است درباره حقيقت نقطه و فيض اوّل و اين كه انبيا مظاهر اسماى الهىاند. پس از آن، اخبارى را كه در فضل على( ع) و فرزندانش رسيده، مطرح نموده و به دنبال آن، اشعارى را كه در مدح اهل بيت و اميرالمؤمنين( ع) سروده آورده، و طرفه آن كه بحث جالبى درباره برائت جستن ائمّه( ع) از غُلات به ميان مىآورد و رواياتى را در ذم غُلات از حضرات معصومين( ع) نقل مىكند. بعد از آن، فصولى را به بيان اسرار ائمّه و كرامات ايشان اختصاص داده و درباره اسرار تك تك چهارده معصوم طىّ فصول مستقل از هم، بحث مىنمايد. بيشتر مباحث كتاب به بيان فضايل حضرت على( ع) اختصاص دارد. در بخشهاى پايانى كتاب، چند خطبه منسوب به اميرمؤمنين را آورده، از جمله خطبه افتخار( خطبه البيان) و خطبه تطنجيه، كه از جمله مهمترين انتقادات مخالفان وى، استفادهاش از علم حروف و غلوّآميز بودن مطالب كتاب و نيز آوردن اين دو خطبه در ضمن كتاب است. وضعيت كتاب حاضر؛ مشتمل بر پاورقىهاى محقق و فهرست مطالب كتاب مىباشد. محقّق، از نسخههاى خطى كتاب در اين چاپ استفاده نكرده است. دو تحرير از مشارق انوار اليقين در دست است. نسخههاى موجود از كتاب، در آغاز و انجام و تقدّم و تأخّر مطالب و كم و زياد شدن مطالب با هم تفاوتهاى فاحشى دارند، به طورى كه به نظر مىرسد مؤلّف؛ دوبار اين كتاب را نگاشته است. احتمالاً پس از نگارش تحرير اوّل و مواجهشدن با انتقادات و حملات منتقدان، دست به تحرير دوم زده و در آن برخى از كلماتى را كه مورد اشكال منتقدان واقع شده، توجيه نموده است. نسخه شايع و مشهور كه بارها به چاپ رسيده، تحرير دوم از كتاب است. به هر حال، مؤلّف در هر دو تحرير به نام كتاب تصريح نموده و بسيارى از مطالب آن دو كاملاً شبيه به هم و قسمت اعظمشان يكى است و در جاهايى فصولى مقدّم و مؤخّر و يا فصلى با تفصيلى بيشتر آمده است. از جمله تفاوتهاى بارز اين دو تحرير، قسمت مفصّلى است كه در تحرير غير مطبوع موجود است و در برخى نسخهها به عنوان رساله مستقلّ، موسوم به الدرّه الثمين از تأليفات رجب بُرسى معرفّى شده، ولى در تحرير مطبوع وجود ندارد. در برخى از كتابها، احاديث و مطالبى از مشارق انوار اليقين نقل شده كه در نسخه چاپى موجود نيست و به احتمال از نسخه غير مشهور استفاده نمودهاند. كتاب مشارق الانوار بارها در هند، ايران و لبنان به چاپ رسيده است. اين كتاب، نخستين بار در بمبئى هندوستان در سال 1303 ق، در مطبعه حسينى به صورت سنگى منتشر شد و پس از آن در سال 1318 ق، در همان شهر به چاپ رسيد. در بيروت، توسّط مؤسّسه اعلمى در 254 صفحه، بدون ذكر تاريخ به چاپ رسيد، و بار ديگر در همان جا به سال 1379 ق، در 304 صفحه چاپ شده است. در ايران، توسّط نشر فرهنگ اهل بيت، در تهران بدون تاريخ، انتشار يافته و در آن نسخه خطى تحرير شده به سال 1257 ق، مبناى كار قرار گرفته است. و در آغاز آن، رساله لوامع أنوار التمجيد و جوامع أسرار التوحيد از تأليفات بُرسى و در پايان، مجموعهاى از اشعار وى درج شده است. منشورات الشريف الرضى در قم از روى طبع مذكور، به سال 1414 ق، كتاب را چاپ نموده است. تلخيص، ترجمه و شرح و نقل از مشارق انوار اليقين 1- نخستين كسى كه به تلخيص اين اثرْ همّت گماشت، مؤلّف كتاب است. وى اين خلاصه را مشارق الأمان و لباب حقايق الإيمان ناميد. 2- الدرّ الثمين فى أسرار الأنزع البطين از تقى الدين عبداللّه حلّى( حلبى؟)، منتخبى است از كتاب مشارق انوار اليقين بُرسى. 3- خلاصه مشارق انوار اليقين از مولى محمد زمان بن كلبعلى جلائر خراسانى( م 1286 ق). 4- آخوند محمد صادق بن ملا عليرضا يزدى( قرن 14) ترجمه تحت اللفظى نيكويى از كتاب مشارق انوار اليقين دارد كه در آن، توضيحات اندكى در حاشيه از خود آورده است. 5- حسن خطيب قارى سبزوارى ساكن مشهد شرحى بر مشارق انوار اليقين به نام مطالع الأسرار نگاشت. اين شرح در دو جلد و به زبان فارسى در حدود سى هزار سطر است كه به دستور شاه سليمان صفوى( 1080- 1106 ق) نگاشته شده و شارح، قسمت اسرار اعداد و حروف اوايل كتاب را از قلم انداخته است، ظاهراً بدين جهت كه متّهم به حروفىگرى و صوفى مسلكى نشود. منابع: 1- بيدآبادى، مسعود، معرفى مشارق انوار اليقين، مجله علوم حديث، زمستان 1380، ص 134 تا 169. 2- گلى زواره قمشهاى، غلامرضا، مشارق انوار اليقين فى حقايق اسرار اميرالمؤمنين( ع) و مؤلف آن، كتاب ماه دين، فروردين 1380، ش 41 و 42، ص 26 تا 43.
قرآن و روایات منبع سرشار لطایف و دقایقی هستند که گاه بر قلم و زبان عرفای اسلامی جریان یافته است. روایت باب حدوث اسمای کافی یکی از خزاینی است که امام صادق7 از شهود معصومانة خود به روی مشتاقان معارف الهی گشودند. تأخر ظهور اسماء الهی از مقام ذات، نقش اسم اعظم و اسم مستأثر الهی در ظهور دیگر اسماء الهی، حجاب نوری بودن اسماء ظاهر برای اسم مکنون، ترتیب ظهور اسماء الهی، وساطت اسماء محیطه در ظهور دیگر اسماء الهی و نیز رساندن فیض به مخلوقات برخی از معارف بلند این حدیث هستند که در این نوشتار بدانها اشاره میشود
تأثیر و تجلی حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام در عالم عرفان اگر چه از خورشید آشکارتر است اما از ظریفترین مباحث عالیه معرفت و حکمت بشمار میرود.آنچه که این حضور شگفتانگیز را به روشنی توصیف میکند یکی از القاب آن حضرت است یعنی وجه الله میباشد منظور اجمالی از این لقب شریف این است که وجود مقدس آن حضرت وسیلهء توجه و تقرب ارباب عرفان و ایقان به مقام احدیت است.هر سالکی به اعتبار نورانیت قلبی و مرتبهء معنوی ارتباطی ویژه با این وجههء جاودانه دارد.این ارتباط را در چهار مقوله میتوان مطالعه کرد:اتباع،مواجههء روحانی،نسب معنوی یا تولد ثانوی و حکمت علوی مقصود از اتباع پیروی عقل معادی از امیر المؤمنین(ع)است از نمونههای جالب اتباع جریان گستردهء سیاسی و فرهنگی فتوت در تاریخ اسلام است.مواجههء روحانی پدیدار شدن مکاشفاتی است که به نوعی با امیر المؤمنین(ع)مربوط است.نسب معنوی یا تولد ثانوی تعییر و تحول بنیادی در هویت سالک به برکت ولایت علوی است و مقصود از حکت علویه اقتباس نور حکمت از مشکات ولایت آن حضرت است که او نمونههای برجسته آن ظهور حکمت علویه در قرن دوازدهم توسط سید قطب الدین محمد نیریزی است.
موضوع ولایت، یکی از محوری ترین مباحث عرفان اسلامی است که در پرتو آن مسائل اساسی دیگری نظیر توحید، نبوت، حقیقت محمدیه و... مطرح و شرح داده می شود. از دوران آغازین عرفان اسلامی تاکنون، اهل عرفان با استناد به آیات و احادیث اهل بیت (ع) به شرح و تبیین مباحث ولایت پرداخته اند. میرزا ابوالقاسم راز شیرازی (م 1286 ه. ق) عارف شیعی قرن سیزدهم، از جمله کسانی است که در تشریح مباحث ولایت نقش بسزایی داشته است. در این نوشتار، ابتدا به طور اجمال به سیر ولایت پژوهی در عرفان اسلامی پرداخته و به دنبال آن گزارشی کوتاه از آثار این عارف بزرگ ارائه گردیده است. سپس از اهمیت و فایده ی این بحث در عرفان سخن به میان آمده است. آن گاه ضمن بررسی معنا و مفهوم ولایت، به بیان تقسیم بندی های گوناگون آن و نیز مباحث مرتبط با آن نظیر توحید، نبوت و حقیقت محمدیه پرداخته شده و در ادامه، شیوه ی ارتباط با صاحبان ولایت با عنوان «اصل مرابطه» مطرح شده و در پایان بحث نسبت معنوی – که حاصل و نتیجه ی پیوند با مقام ولایت است – عنوان شده است.