نوشتاری که در پی میآید تحقیقی است در مورد برخی عوامل و مؤلفههای تاریخ اجتماعی شیعیان در نیمه نخست قرن نهم(800 -850 ق).این دوره،مصادف است با حکومت تیموریان بر سرتاسر ایران و برخی مناطق مسلماننشین اطراف آن،که تحقیق حاضر درصدد پاسخگویی به برخی ابعاد تاریخ اجتماعی آن عصر میباشد.تاریخ اجتماعی و تحولات مربوط به آن چندی است مورد توجه قرار گرفته است.پژوهش در این باب نه تنها برای شناخت روشها، عوامل،مؤلفهها و آرای تاریخی-اجتماعی مورخان ضروری مینماید،بلکه سبب ایجاد دگرگونیهای قابل توجهی در نتیجهگیریهای صورت گرفته درباره علل ظهور،سقوط،اعتلا و... جوامع گذشته خواهد شد،ازاینرو میتوان ادعا کرد تجدیدنظر و حتی بازنویسی بسیاری از موضوعات تاریخی که تاکنون بدون توجه به تاریخ اجتماعی نگارش یافته،ضروری است. تحقیق درباره تاریخ اجتماعی عصر اسلامی و به خصوص تاریخ اجتماعی شیعیان،به سبب پراکندگی آن در منابع متعدد و نبود منابع کهن مختص به این موضوع،امر دشواری به نظر میرسد.
خویشاوندی نسبی عباسیان با خاندان رسالت، پیروی از امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) در برابر امویان، پیگیری خونخواهی شهیدان عاشورا، شعارهایی مانند الرضا من آل محمد و یا منصور و گزارشهایی درباره منصور و مهدی بودن فرزندان آنان، زمینهای فراهم آورده بود که عباسیان در دوره پیش از خلافت دارای گرایش شیعی و مانند کیسانیه و زیدیه از گروههای شیعی شمرده شود. همسانی و همسویی ماهیت جنبش عباسیان با این نمادهای شیعی از موضوعات شایسته پژوهش است. این مقاله با روش گردآوری دادهها و تتبع کتابخانهای و با رویکرد وصفی و تحلیلی به بررسی انتقادی ماهیت جنبش شیعی عباسیان میپردازد. این ارزیابی نیازمند سنجههایی در زمینه جایگاه اجتماعی جنبش، جایگاه دینی رهبران جنبش، رفتار رهبران عباسی، انگیزه و اهداف جنبش و دستآورد جنبش برای شیعیان است تا میزان باور و همراهی عباسیان با اندیشههای شیعی در فرآیند جنبش تا دستیابی به خلافت روشن گردد. یافتههای این پژوهش نشاندهنده آن است که همگرایی جنبش عباسیان با باورهای شیعی در یک فرآیند پنهان چرخش داشته است و گامبهگام به اندیشههای گروههای رقیب شیعه گرایش پیدا کرده است.
شناخت و ارزیابی رفتارها و مناسبات شیعیان در تعامل با امامان ع ، ره یافتی ضروری برای شناخت دقیق عقاید آنان و سیرة ائمه اطهارع است . این مهم در حوزه های گوناگون اعتقادی ، فرهنگی ، اجتماعی و... نیازمند بررسی است . در پژوهش حاضر، باورها و مناسبات اعتقادی شیعیان با امامان دوازده گانه ع در دوران حضور، مورد بررسی قرار گرفته است ؛ افزون بر این ، گونه های مختلف روابط اعتقادی شیعیان با ائمه ع شناسایی و معرفی شده و به این پرسش که شیعیان چگونه از مقام رفیع معنوی ائمه ع بهره می بردند و آیا روابط شیعیان با امامان ، متناسب با جایگاه الوهی ایشان بوده ، پاسخ داده شده است . تلاش شیعیان عصر حضور، برای شناخت امامان ، دفاع از کیان امامت و پیشوایان معصوم و تمسک به مقام معنوی ائمه اطهارع ، از مهم ترین محورهای مناسبات شیعیان در حوزة اعتقادی است که با وجود تفاوت رفتاری شیعیان در برخی موارد، سیر تکامل معرفتی و رفتاری ایشان در تعامل با امامان ، مشهود است .
با رحلت غمبار رسول خدا( حوادث تلخ دیگری رخ داد که نوک اصلی پیکان این حوادث متوجه اهلبیت رسول خدا( بود. تجمع تعدادی از مهاجران و انصار در سقیفه، سرآغاز شکلگیری جریان انحراف مسیر خلافت بود؛ جریان اما به اینجا ختم نشد و پیامدهای آن، حتی در شکل هجوم به خانه برترین بانوی هستی و مصدومیت و سپس شهادتش بروز یافت. در فاصله اندک میان اجتماع سقیفه و شهادت حضرت فاطمه( حوادثی رخ داده که مستقیم یا غیرمستقیم با شهادت آن حضرت مرتبط است. تاکنون پژوهشهای متعددی در خصوص رخداد سقیفه و پیامدهای آن به نگارش درآمده، اما در این خصوص، که تاریخ و ترتیب حوادثی که منتهی به شهادت صدیقه طاهره( شد، چگونه بود، اثری درخور توجه به چشم نمیخورد. با توجه به اینکه گزارشهای تاریخی نیز معمولا به تاریخ دقیق حوادث یادشده نپرداخته، در این نوشتار تلاش شده است با بررسی مجموعه شواهد و قراین تاریخی ـ روایی موجود، به تصویری دقیق و نزدیک به واقع در اینباره دست یابیم.
با توجه به اینکه بسیاری از افکار وهابیان در اندیشه های ابن تیمیه (728ق) ریشه دارد، به نظر می رسد نقد عالمانه و غیرجانب دارانه آراء ابن تیمیه می تواند دریچه ای به سوی تفاهم مذهبی در امت اسلامی و کنار رفتن اوهام سست بنیاد بگشاید. کتاب منهاج السنه النبویه فی الرد علی الشیعه و القدریه، نوشته ابن تیمیه را می توان آینه تمام نمای ردیه ها علیه شیعه شمرد. در این نوشتار، نه گزارش منتخب از مجموع قریب دویست گزارش تاریخی موجود در کتاب مزبور، با استفاده از روش های متعارف نقد تاریخی از منظر درونی و بیرونی نقد و بررسی شده است. محورهای اصلی نقد عبارت است از: ساختار مباحث تاریخی منهاج السنه، ارزیابی اسناد و ارجاعات گزارش های منتخب، ارزیابی راویان مورد استناد در گزارش های منتخب، و ارزیابی شیوه نقد ابن تیمیه در گزارش های منتخب. به استناد یافته های این مقاله، می توان نگاه تاریخی ابن تیمیه را فاقد اعتبار شمرد.