یکی از مسائلی که امروزه در جهان مطرح است و از نظر سیاسی، مذهبی و حقوقی به آن پرداخته میشود، حقوق اقلیتهای دینی در کشورهای مختلف میباشد. از آنجا که نظام سیاسی بر پایه اکثریت، نظام حقوقی را حاکمیت میبخشد، سوال از جایگاه اقلیت، یکی از دغدغههای مهم در گفتمان عدالت حقوقی است که در فرهنگهای مختلف، پاسخهای متفاوتی میتواند داشته باشد. با توجه به اینکه دین مبین اسلام از طرف خداوند متعال به منزله دین خاتم و پیامبر اکرم نیز به عنوان پیامبر رحمت معرفی شده، نحوه تعامل دین اسلام با اقلیتهای دینی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است و حقوقی را برای همه انسانها مطرح نموده است که هیچ کس بدون دلیل شرعی و به دلایل غیرواقعی حق ندارد مانع استفاده انسانها از این حقوق شود. در این مقاله به بررسی حقوق شهروندی اقلیتهای دینی از منظر فقه امامیه پرداخته شده و حقوقی که برای اقلیتهای دینی در حکومت اسلامی در نظر گرفته شده است، مورد بررسی قرار گرفتهاند.
از دیدگاه امام علی(، دولت در برابر شهروندان خود تعهدات ایجابی دارد که باید بدان عمل کند. حفظ کرامت انسانی، ارتباط با مردم، جلوگیری از رانتخواری، تلاش برای آبادانی، حمایت از اقشار آسیبپذیر جامعه، افزایش سطح درآمد و رفاه مردم، گردش سرمایه و جلوگیری از انباشت آن، تخصیص عادلانة منابع و امکانات و رعایت اولویتها، برقراری امنیت و ایجاد نظم و انضباط اداری، همگی از سیاستهای راهبردی حکومت علوی بهشمار میآید. جالب است که امام در شرایط مختلف و دشوار نیز از این سیاستها دست برنداشته، و همواره برای اجراییشدن آنها کوشیده است. همچنین، همواره حاکمان و زمامدارن وقت را به اجراییشدن آنها تشویق، و متخلفان را تهدید، تنبیه و مجازات کرده است.
یکی از مباحث مهم امروز جهان حقوق شهروندی و تربیت شهروندی است. مباحث «شهروندی» به شکل امروزی سابقه تاریخی ندارد، ولی باید اعتراف کرد که طی قرن اخیر مطالب و مباحث آن رشد فزاینده ای داشته است. باید گفت که شاید طرح بحث شهروندی از دیدگاه نهج البلاغه و نظرهای حضرت علی (ع) بهترین شیوه در دست یابی به این حوزه است؛ زیرا نهج البلاغه درحکم برادر قرآن کریم و حضرت علی (ع) از آگاه ترین شخصیت ها به اسلام بعد از پیامبر است. ازطرف دیگر، وی برای مدتی زمام داری حکومت اسلامی را در دست داشته است و بیش از سایر دوره ها زمام داری آن حضرت با تنوع نژادها، زبان ها، رنگ ها، دین ها، و سرزمین ها روبه رو شده است و در این دوره گروه های سیاسی، عقیدتی، و کلامی نیز رشد کرده بودند. در این مقاله با ارائه تعریفی از شهروندی و وضعیت آن، و نیز نظر قرآن در این باره، حقوق شهروندی از دیدگاه نهج البلاغه و حضرت علی (ع) در سه حوزه شناختی، عاطفی، و رفتاری بررسی می شود و در آخر نشان داده می شود که شهروندی در جهان معاصر از معنای حقیقی خود دور شده است و مطابقت نظریات حضرت علی (ع) با قوانین روز جهانی این دورشدن شهروندی از معنای واقعی اش را بیش تر مشخص می سازد.