سیر تطور فرقه اسماعیلیه و انشعابات درونی آن، راهگشای مطالعه مناسبات اسماعیلیان با مخالفان است. اوج این مناسبات در قرن پنجم و ششم هجری که مصادف با جنگ‌های صلیبی است تعریف می‌شود. دشمنی تشیع با این فرقه بیشتر در چارچوب اعتقادی قابل بررسی است، اما مناسبات خصمانه جریان عمومی اهل سنت با آن‌ها علاوه بر توجیه مکتبی و اعتقادی، بیشتر در بستر سیاسی قابل تأمل است و این بدان علت است که دو جریان فراگیر حامی اهل سنت یعنی «خلافت عباسی» و «سلطنت سلجوقی» از دو سو تهدید می‌شوند: یکی دولت ریشه‌دار و مقتدر مستعلوی مصر و دیگری دولت سیاسی و نظامی الموت؛ اولی رقیب عباسیان در خلافت بوده و دومی بر هم زننده کیان سلجوقی در چند دهه. موضع‌گیری اسماعیلیان نزاری نسبت به جنگ صلیب هم در این رهگذر شکل می‌گرفت. نزاریان شام به عنوان یک اقلیت سیاسی نظامی برای حفظ موقعیت خود در منطقه، مناسبات خود را با طرفین صلیبی و سلجوقی تعریف می‌کردند.

منابع مشابه بیشتر ...

6260f5551677b.JPG

نقش و اقدامات فاطمیان مصر در شکوفایی مظاهر فرهنگی و تمدنی با تاکید بر رواداری مذهبی

علی آقانوری, محسن والی زاده

دوره فاطمیان از دوره‌های برجسته تاریخ اسلام است که با توجه به گستره زمانی و وسعت قلمرو حکومتی سزاوار تحقیقات جدی و جدید است. حکومت دویست‌ساله‌شان بر مصر و تأثیرگذاری‌شان بر تمدن اسلامی به ‌خودی خود کافی است که آنها را شایسته چنین امعان نظری کند. تحقیق حاضر با هدف شناخت اقدامات عملی فاطمیان مصر در راستای کمک به ایجاد تمدن اسلامی انجام شده است. بدین منظور اقدامات عملی خلفای فاطمی، که از مظاهر تمدن‌ساز محسوب می‌شود، نظیر مناسبات ایشان با قدرت‌های همجوار، ساخت و ایجاد مراکز علمی و کتاب‌خانه‌ها، تشکیل کرسی‌های علمی در قالب دارالحکمه‌ها و دارالعلم‌ها و فعالیت‌های دیگر نظیر ترجمه و تألیف کتب بررسی شده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی‌تحلیلی با استناد به منابع تاریخی و دست اول بر این نکته نیز تأکید می‌کند که فاطمیان در دوره حکومت بر مصر توانستند به دلیل اقتضائات سیاسی‌اجتماعی در جهت آرمان‌های آزادی‌خواهانه‌شان و در راستای کمک به تمدن‌سازی مسلمانان سیاست تسامح‌گرایانه‌ای را در پیش بگیرند. اتخاذ این رویکرد و سیاست تساهل و تسامح در برابر ادیان و مذاهب دیگر به میزان چشمگیری در شکل‌گیری تمدن اسلامی قرون سوم و چهارم، که از آن به دوران طلایی تمدن اسلامی یاد می‌شود، تأثیرگذار بوده و چون مناسبات این دولت با دولت‌های همجوار و هم‌زمان در این تأثیر‌گذاری و نقش آنان در شکوفایی فرهنگ و تمدن و رواداری مذهبی تأثیر داشته است، این محور نیز در آغاز نوشتار بررسی می‌شود.

625acd0bdb0e3.JPG

بررسی تطبیقی مراحل شکل گیری و عوامل پیدایش سازمان وکالت امامیه و سازمان دعوت اسماعیلیه

جعفر شریفی

سازمان های وکالت امامیه و دعوت اسماعیلیه دو نهاد سری بودند که هرکدام با هدف انتشار و استمرار فعالیت های عقیدتی،سیاسی و تبلیغی خود در نواحی متعدد سرزمین های اسلامی و در چارچوب برنامه ای منظم و سازمان یافته ، با محوریت امامان و سلسله وکلا و داعیان خود به وجود آمدند.امامان معصوم (علیهم السلام) در عصر حضور برای تسهیل و امکان بهتر ارتباط با شیعیان سازمان وکالت را تشکیل دادند و امامان اسماعیلیه نیز با ایجاد سازمان دعوت و بهره گرفتن از داعیان خود کوشش نمودند ارتباط منظم با پیروان خود را فراهم کنند.لازم به ذکر است که اهمیت بررسی تطبیقی این دوسازمان موجب قضاوت بهتر تاریخی نسبت به سیاست ها،اهداف وعملکرد آنان می شود. پرسش اصلی در این مقاله این است که دو سازمان وکالت و دعوت چه وجوه اشتراک و افتراقی در چگونگی شکل گیری و پیدایش سازمانی خود داشته اند؟در پاسخ می توان گفت،سازمان وکالت امامیه در شرایط خاص تاریخی دوره امام صادق(ع) به بعد بنا به دلایل افزایش تدریجی شیعیان ، سخت گیری روز افزون دولت عباسی ، دشمنی دیگر رقبا و مخالفان عقیدتی و سیاسی نسبت به آنان ،توسط امامان معصوم شکل گرفت.امامان(علیهم السلام) با اهداف چندگانه ساسی-اجتماعی به هدایت شیعیان ، حفظ ارتباط و صیانت از آنان ، گسترش و تحکیم عقاید شیعه ،احقاق حق اهل بیت و ترویج معارف شیعه کوششی مستمر داشتند.اسماعیلیه نیز با تشکیل سازمان دعوت مدعی امامت منصوص اسماعیل و فرزندش محمد بن اسماعیل، به عنوان امام پس از امام صادق(ع) بودند.