مقاله حاضر به بیان دیدگاه صاحب‌نظران شیعه در مورد بداء می‌پردازد. مسئله بداء از اعتقادات خاص شیعیان است. از نظر شیعه، برخی اعمال در سرنوشت انسان‌ها تأثیرگذار است و انسان می‌تواند به واسطه انجام دادن برخی اعمال، در سرنوشت خود اثر بگذارد. برخی، مانند یهودیان، مخالف این اعتقادند. در این مقاله، به اختصار، دیدگاه صاحب نظران شیعی در این مسئله بررسی و به استدلال آنان برای اثبات بداء اشاره می‌شود. در پایان مقاله، آثار و کارکردهای اعتقاد به بداء تبیین می‌گردد.

منابع مشابه بیشتر ...

5e2c85beb0871.JPG

نقدی بر کتاب «نگاهی به تاریخ تفکر امامیه از آغاز تا ظهور صفویه»

غلامحسن محرمی

کتاب «نگاهی به تاریخ تفکر امامیه از آغاز تا ظهور صفویه» در عین دارا بودن نکات مثبت و شایان تقدیر، دارای اشکالات و نکات قابل نقدی است که در این نوشتار، نمونه‌هایی از آنها بررسی شده است؛ از جمله: نگرشی سطحی و روشن‌فکرمآبانه به تاریخ تشیع همراه با نوعی پیش‌داوری؛ برخی ادعاهای بدون دلیل و مدرک؛ ذکر برخی روایات شاذ و نادر در مقابل روایات مشهور، و احیانا ذکر سخنان مخالفان شیعه و دیدگاه‌های خلاف نظریة رایج شیعه. از دیگر اشکالات محتوایی این کتاب، تشکیک در وجود بعضی باورهای موجود شیعه در قرون اولیه ـ به‌ویژه قرن اول هجری ـ است. همچنین چنین وانمود شده که پیدایش تشیع منشای عرفی ـ و نه الهی ـ داشته است و این‌گونه به ذهن می‌آید که اصولی همچون اعتقاد به نص، عصمت و تبرّی از دشمنان اهل‌بیت علیهم السلام دست‌کم در قرن اول نزد پیروان اهل‌بیت علیهم السلام مطرح نبوده است!

5a37978451655.JPG

بررسی تطبیقی آموزه نجات در ادیان الهی با تاکید بر مذهب تشیع

مهدی عزیزان, حسن سجادی پور

نجات بخشی ادیان اصطلاحی است غالبا ناظر به معنای رستگاری اخروی؛ سخن بر سر آن است که از نظر ادیان آسمانی چه کسانی می توانند از آتش دوزخ رهیده، اجازه ورود به بهشت را کسب نمایند. آیا این ادیان تنها پیروان خود را اهل سعادت و بهشت می دانند یا برای پیروان دیگر ادیان نیز سهمی از بهشت قایل اند؟ از گذشته های دور رویکرد پیروان هر یک از ادیان در این مسئله عموما رویکردی منحصرگرایانه بوده است؛ ارباب ادیان، هر یک، تنها پیروان خود را شایسته نجات دانسته و برای دیگران سرانجامی دوزخی ترسیم نموده اند. این نوشتار، نخست، نجات بخشی را از دریچه باور زرتشتیان، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان بررسی نموده، سپس، به طور ویژه دیدگاه مکتب تشیع را در این باره به بحث گذاشته است. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

59636cae8d4e1.jpg

تکنولوژی های نوین و علمای حوزه علمیه، مورد مطالعه حوزه علمیه قم تحلیل جامعه شناختی بر اساس روش نظریه بنیانی

مهدی نصیری

طرح مسئله توسعه فناوری در گرو شناخت فناوری از یک سو و شناخت جامعه از سوی دیگر است. بی‌شک شناخت جامعه در گرو شناخت افکار، عقاید و رویکردهای نخبگان آن جامعه است. این رویکردها قانونمندی‌هایی را در جامعه به وجود می‌آورد که می‌تواند دلایل موفقیت یا ناکامی دستیابی به فناوری و انتقال آن را مشخص کند. در جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی رویکردهای متفاوتی نسبت به فناوری‌ وجود داشته است. این تحقیق قصد دارد تا در چارچوب مطالعات جامعه‌شناختی توسعه و استفاده از روش کیفی نظریه بنیانی،[1] به نظریات علما و اندیشمندان حوزه علمیه قم در خصوص پیشرفت فناوری‌های نوین دست یابد. بدین منظور برای گردآوری داده‌ها از تکنیک‌هایی مانند مصاحبه و بررسی اسناد و مدارک بهره گرفته شده است. براساس داده‌های به‌دست آمده چهار رویکرد نسبت به پیشرفت فناوری‌های نوین در بین علمای حوزه علمیه قم وجود دارد. این چهار رهیافت کلی عبارتند از: 1. رویکرد ضرورت ابزاری و محدودیت فناوری؛ 2. رویکرد ضرورت ابزاری و آگاهی‌رسانی؛ 3. رویکرد تعریف نرم‌افزاری و بدبینانه؛ 4. رویکرد ابزار توسعه مهارت و معرفت علمی. این چهار رویکرد پس از تحلیل نهایی به دو رویکرد کلی خوشبینانه و بدبینانه به فناوری تحویل گردید. در پایان نیز رهیافت فناوری مناسب به‌عنوان رهیافت مختار محقق بیان می‌شود.

روحانیت و حکومت/حوزه
مقاله