در این مقاله موضوع تقیه از دیدگاه شیخ مفید بررسی شده است. در ابتدا به تعریف ایشان از تقیه اشاره شده و در ضمن نظرات ایشان و تفاوت آن با دیدگاه های شیخ انصاری بیان شده است. در ضمن تقسیمات ایشان در این موضوع در ابعاد مختلف بررسی شده است و تقیه از دید فقهی، تقیه از دیدگاه حدیثی و تقیه از دید سیاسی، اجتماعی، اعتقادی در سه فصل آمده است. در باب فقهی آراء شیخ مفید بیان شده و سند فقهی شیخ مفید نیز مطرح و نقد شده  است. 

منابع مشابه بیشتر ...

625acc473c521.JPG

واکاوی کتمان سرّ در آموزه‌های اهل بیت (ع) و پیامدهای هتک و اذاعه آن

علی موحدیان عطار, محمد غفوری نژاد, محمدحسین ایران دوست, مریم اسماعیلی

ائمه اطهار (ع)، حاملان اسرار الاهی‌اند که به دلیل اختلاف ظرفیت انسان‌ها، به کتمانشان سفارش شده‌اند. در متون روایی، توصیه‌هایی درباره لزوم تقیه، کتمان و اشارت‌هایی در بهره‌گیری از ایماء، اشاره و رمزگویی در باب مسائل دینی دیده می‌شود. در آموزه‌های ائمه ، تأکید بلیغ بر کاربرد این روش‌ها در تعامل علمی و دینی با دیگران و نیز التزام به طبقه‌بندی حقایق، به وقت تبیین تعلیمات دینی وجود دارد. این نوشتار سخنان اهل بیت درباره این اصل را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که امامان شیعه برای حفظ و طبقه‌بندی اسرار و معارف دینی و در نتیجه برای محافظت از جامعه ایمانی، اصل کتمان سرّ را مطرح کرده‌اند. کتمان سرّ، اصلی راهبردی است که به منظور حفاظت از ایمان مخاطب و احتراز از آسیب به اعتقاد آنها در مقابل معارفی که ظرفیت درک آن را ندارند، تحقق یافته است؛ به گونه‌ای که مراقبت‌نکردن از این اصل نتایج جبران‌ناپذیری به دنبال خواهد داشت.

5e417b296befd.JPG

علم امام در نگاه شیخ مفید و شاگردان او

علم امام از مقولات بحث انگیز و جنجالى دانش کلام است. از دیر زمان این مسأله مورد بحث متکّمان شیعى قرار داشته و تاکنون نیز از جایگاه و حرمت بحث کاسته نشده است. در سیر تاریخى مباحث دوگرایش عمده فکرى دیده مى شود: 1 . اعتقاد به علم وسیع امام: ضمائر و نهان آدمیان زبانها و لهجه ها صناعات و... در میان متکلّمان شیعه ابواسحاق اسماعیل بن اسحاق نوبختى (م 311 هـ) از قدیمى ترین کسانى است که در میان طرفداران این اعتقاد نام برده مى شود. این اندیشه به مرور توسعه یافت و در اعصار اخیر در اذهان متکلّمان و محدّثان و متدینان تفکّر حاکم گردید. 2 . اعتقاد به علمِ محدود امام گرایش دیگرى بودکه از همان دوره هاى اولیه پس از غیبت کم و بیش مطرح شد. شیخ مفید و سپس شاگردان او: سید مرتضى و شیخ طوسى از این دیدگاه دفاع کردند و شاید بتوان این ادعا را داشت که دیدگاه مسلّط کلامى در قرون اوّلیه پس از غیبت بود. در این نوشتار گزارشى از اندیشه گرایش دوّم صورت مى گیرد. بدون آن که درستى و یا نادرستى آن ارزیابى شود. هدفِ عمده آن گزارش آن است که اولاً سیر تاریخى مواضع کلامى شیعه مکشوف گردد و ثانیاً پاره اى از تعصّبات رایج به سعه صدر مبدّل شوند و راه تبادل و تفاهم افکار میسّر و ممکن شود. تذکر دیگر آن که ما با نقل کلمات متکلّمان متقدم شیعى این نکته را پیگیرى نمى کنیم که دعوى آنان را به کرسى نشانیم. آراى اعتقادى متقدمان همانند افکار و نظرات فقهى آنان نیست. اگر در زمینه فتاوى و استنباطاتِ فقهى متقدّمان گروهى ارجِ ویژه قایلند در مورد افکار کلامى و اعتقادى آنان چنان باورى روا نیست; زیرا درک و معرفت حقایق هستى که عقاید دینى در جمله آنند با مرور زمان و رشدِ اندیشه کمال پذیر خواهد بود. با این تذکار بایستى خواننده خود رااز حجاب بزرگ انکاریِ افکار متقدمان رها کند و به راستى و نادرستى براهین و استدلال آنان بپردازد و داورى کند. در پیشاپیش طرح بحث سزاست که در آغاز درباره صحّت انتساب دیدگاه اول به ابواسحاق اسماعیل بن اسحاق نوبختى سخن به میان آید وسپس اندیشه هاى شیخ مفید و شاگردان وى نقل گردند.