قبیله مراد یکی از شاخه های معروف قبیله بزرگ یمنی و قحطانی مذحج است. این قبیله طوایف متعددی دارد که با شناخت آنها سهم این قبیله در تاریخ اسلام مشخص می شود. قبیله مراد در زمان حیات رسول الله مسلمان شدند و در طی فتوح اسلامی، در مناطق مفتوحه عراق و مصر سکنا گزیدند و در تحولات سیاسی، نظامی و اجتماعی و فرهنگی و علمی تاریخ اسلام در قرن نخست هجری حضور داشتند. حضور این قبیله به ویژه در تاریخ صدر اسلام پررنگ تر است. رجال مرادی در طی دوران امویان، در مدیریت اداری، مالی و قضایی مشارکت داشتند؛ ولی این مقوله در دوران عباسی محدود، و مستندات موجود بیانگر سهم ویژه آنان در علوم اسلامی و برخورداری از مناصب اجتماعی چون قضاوت است. رجال مرادی در تحولات و جنبش های اجتماعی چون حرکت شیعه و خوارج حضور فعال داشته، دارای رویه های متفاوتی بودندکه بخش مهمی،برگرفته از ساختار قبیله ای مراد و گرایش های سیاسی، انگیزه های مذهبی و عصبیت های قومی این قبیله بوده است؛ اما درعین حال یکی از کارکردهای مهم قبیله مراد، وجود رجال علمی و مذهبی است که از این قبیله برخاستند و بسیاری از آنها از صحابه مشهور اهل بیت به شمار می آمدند و منابع روایی و رجالی این دوران بارها از آنها سخن گفته اند. اویس قرنی، هانی بن عروه مرادی و عبدالرحمن بن ملجم مرادی، از جمله معاریف رجال قبیله مراد هستند.

منابع مشابه بیشتر ...

626118cc57bba.JPG

الحقبة التأسیسیة للتشیع الاثني عشري: حوار الحدیث بین قم وبغداد تألیف الدکتور أندرو ج. نیومان؛ عرض ودراسة

علی زهیر هاشم الصراف

خلّف المستشرقون أسلاف الباحثین الغربیین حالیاً تراثاً لا بأس به من الدراسات المشرقیة والإسلامیة إستفاد منه هؤلاء الباحثون، فالإستشراق تحوّل إلى مجالات علمیة بحتة أصبحت تدرسها الکلیات ومراکز الأبحاث، لکنّ تلک الأبحاث بقیت تخدم أهداف ومصالح الغرب الإمبریالیة فی بعض الموارد، إلا أن الکثیر منها حالیاً نابعة عن وجدان باحثین غربیین أحرار یصنّفون الکتب والأبحاث من أجل إرضاء أطماحهم البحثیة واستکمالاً لمسیرتهم العلمیة. ومن جملة الحقول البحثیة المهمة التی کتب فیها الباحثون الغربیون الکثیر من هذه الدراسات، هی الدراسات الإسلامیة والحدیث الشریف منها بالتحدید سیّما الحدیث الشیعی. ومن هؤلاء الباحثین المعاصرین أستاذ جامعة إدینبرا الدکتور أندرو ج. نیومان الذی شهدنا له العدید من المساهمات فی حقل الفکر الإمامی وبالتحدید دراساته فی الحدیث الشیعی وجهود علماء الإمامیة فی العصر الصفوی وتحدیداً فی موضوع جدلیة الدین والعلماء مع السیاسة ورجالها. وما نهدف إلیه من دراستنا هذه هو نقد کتاب الباحث نیومان الهامّ عن تاریخ الحدیث الشیعی فی القرون التأسیسیة للمذهب الإمامی وأثر النهجَین الفکریَین الهامَّین عند علماء الإمامیة وهما: النهج الأصولی والنهج الإخباری الذی یمثله قم والقمّیون آنذاک فی تدوین أقدم ثلاثة مجامیع روائیة عند الشیعة الإمامیة: المحاسن للبرقی (توفی بین 274ـ280 ه‍/ 887ـ893 م) وبصائر الدرجات للصفّار القمّی (ت 290 ه‍/ 903 م) والکافی فی علم الدین للکلینی الرازی (ت 329 ه‍/ 941 م) وفق منهج التحلیل التاریخی والإستقرائی للنصوص التاریخیة والروائیة سیّما من تلک الکتب.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

625820ac5538c.JPG

بررسی زمینه‌ها، انگیزه‌ها و نقش عبدالرحمن بن ملجم مرادی در شهادت امام علی علیه السلام

مریم سعیدیان جزی

این تحقیق به بررسی و بازسازی نقش عبدالرحمن بن ملجم مرادی و عوامل اثرگذار در مسئله شهادت امام علی (ع) می‌ پردازد و نقش فرهنگ قومی، نظام اجتماعی و طبقات اثرگذار را در شکل‌گیری و جهت‌دهی تحولات تاریخ صدر اسلام برجسته می‌ سازد. بر اساس تحقیق روشن می‌ گردد؛ مخالفان امام علی (ع) ائتلاف کرده و در مسئله توطئه و ترور آن حضرت وفاق داشتند. ظهور خوارج و تعامل آنها با این گروه فرصتی را فراهم آورد تا جبهه مخالفان قوت بیشتری بگیرد و ترور آن حضرت توسط ابن ملجم صورت بگیرد. او در انجام این امر مصمم و آگاهانه عمل کرد. ابن ‌ملجم شخصیتی برخاسته از نظام قبیله‌ ای، فرهنگ بدوی و کج‌ اندیشی دینی بود. مواضع و عملکرد او و جریان ائتلافی در مسئله شهادت امام علی (ع) در راستای این تفکر قرار داشت. در پژوهش‌‌های انجام شده تنها برخی روایت‌‌های تاریخی مرتبط با ابن ملجم بررسی شده و خالی از تحلیل انتقادی یا ارزیابی سندی و محتوایی است. هم چنین در این تحقیقات متغیرهای اثرگذار در مسئله شهادت امام علی (ع) مورد غفلت واقع‌ شده و آن را ناشی از خشونت و تزلزل اخلاقی و اجتماعی ابن ملجم و گرایش‌های افراطی وی می‌ دانند. در این جستار روش تحقیق تاریخی است و با مراجعه به منابع، روایت‌‌های موجود درباره نقش ابن ملجم در مسئله شهادت امام علی (ع) و عوامل و متغیر‌های موثر در این زمینه صورت‌ بندی، مستند سازی، تبیین، ارزیابی و تحلیل انتقادی می‌ گردد.

تاریخ/تاریخ معصومان(ع)/امام علی(ع)
مقاله
5e0247f5253ed.JPG

اصول و ارزش های اخلاقی در نهاد خانواده بر اساس آموزه های وحیانی و سیره اهل بیت (ع)

مریم سعیدیان جزی

مقوله اخلاق یکی از بدیهی ترین و مهم ترین و کاربردی ترین مقولات، در مباحث مرتبط باعلوم انسانی به شمار می رود. دین اسلام به مقوله اخلاق نگاه بنیادی و سیستمی دارد و ارزش های اخلاقی پیوندی ناگسستنی با دین دارند. در نظام اخلاقی اسلام، آموزه های وحیانی غایتمند و مبتنی برعمل گرایی و واقع نگری هستند؛ چون نقش سازنده ای در تزکیه و تربیت انسانی دارند. همچنین این آموزه ها مدعی یک نظام وارده معرفتی و اخلاقی هستند که در موضوع و روش و غایت بی بدیل و یکتاست. مقوله اخلاق در اندیشه اسلامی، ازدواج و نهاد خانواده را تابع نیازها و استعدادها و غایات خلقت و امری ضروری و مبتنی بر اراده و خواست الهی می داند؛ همچنین جایگاه حیاتی آن را در فرایند تکوینی و تربیتی بشری به رسمیت می شناسد. در اسلام، ارزش های اخلاقی دارای مراتب و اولویت هستند. این مهم، به ویژه در حیطه ارزش های اخلاقی خانواده، از بزرگ ترین وجوه تمایز نظام اخلاقی اسلام به شمار می رود. اصول اخلاقی خانواده همسو با نظام معرفتی و گزاره های دینی و فقهی بوده و ضامن اجرا و تحقق اهداف شریعت است. خانواده کانون عواطف و تربیت بوده و بهترین ابزار تحقق رسالت آن اخلاق است. از این منظر، اصول و گزاره های اخلاقی در طیف فرایندی دوسویه و پویا، سبب نهادینه کردن ارزش ها و رشد اخلاقی می شوند. در آموزه های اسلامی، توصیه های اخلاقی به بهترشدن روابط و استحکام خانواده کمک می کند و مقوّم و مصلح آن خواهد بود. حال این مقاله برآن است تا با استفاده از معارف الهی که در آموزه های وحیانی و سیره اهل بیت(ع) آمده است، این موضوع را بررسی کند. واژه های کلیدی اخلاق، خانواده، حقوق، آموزه های وحیانی، سیره اهل بیت(ع).

علوم/علوم اخلاقی
مقاله