بررسی جریان فکری غلو در دوره امام کاظم(ع) موضوع اصلی این مقاله است. جریانی که نمایندگی اصلی آن در دست افراد واقفیمسلکی چون محمد بن بشیر کوفی بود. پژوهش حاضر که بیشتر با تکیه بر منابع فرقهشناختی و رجالی تدوین شده، درصدد شناسایی دقیق این فرد و جریان فکری او و نیز دیگر غلات این دوره، از جمله مُشَبّهه و نوع برخورد امام با آن هاست. بررسی این موضوع، نشان می دهد محمد بن بشیر با استفاده از ترفندهایی خاص، عدهای را جذب خویش ساخت و عقاید غالیانه و بسیار افراطی چون الوهیت امام و توقف در ایشان را مطرح کرد و همین امر، سبب برخورد آن حضرت با وی شد. امام کاظم(ع) برای مبارزه با اندیشههای غالیانه، علاوه بر اعلام برائت از محمد بن بشیر، لعن او، دروغگو خواندن وی، نفرین وی و نهایتاً حلال شمردن خون او از یک سو در برابر کسانی که تا آن زمان به جریان غلو پیوسته بودهاند دست به روشنگری زدند و از سوی دیگر نسبت به آیندگان هم هشدار دادند و افزون بر این با اندیشههای غالیانه مُشَبّهه نیز برخورد کردند.
«امام کاظم» (علیهالسلام) در ابتدای امامت، با چالشهایی روبه رو بوده اند که این چالشها موجب شده است تا اقدامات ایشان به عنوان قرینه فعلی علاوه بر دلایل نقلی مورد توجه باشد. اهداف اصلی تحقیق، چگونگی و دلایل امامت امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) و نیز اقدامات ایشان در اثبات این موضوع با استفاده از منابع شیعه و اهل سنت است. سوال اصلی این تحقیق نیز بدین شرح است که «مهمترین اقدامات امام کاظم (علیهالسلام) در راستای اثبات امامت ایشان با توجه به چگونگی و دلایل امامت ایشان در منابع شیعه و اهل سنت چیست؟» این تحقیق با روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی، به این نتیجه دستیافت که برای انتخاب امام، شرایطی مانند «وصیت، علم خاص، ودایع و سن» بهعنوان ملاک تعیینشده که بنا به دلایل قدرمتیقن، مشخص میشود که امام کاظم (علیهالسلام) شرایط امامت را داشته است. علاوه بر احادیث و دلایل منقول در قبال امامت ایشان، مهمترین اقدامات ایشان که عبارت است از وارستگی مادی و سیاسی، شفافسازی در غصب حکومت شیعیان، مقابله علمی با جریانهای انحرافی و فرقههای مختلف شیعه، مناظره با خلفای عباسی و انتخاب رویکرد تقیه، گویای این است که طرز فکر امام کاظم (علیهالسلام) طرز فکر یک «ولی، امام و زعیم» امت است؛ زیرا از یکسو جامعه شیعیان را از طریق تقیه و وکالت مدیریت کرده و از طرفی، برای اثبات حقانیتشان از طرق مختلف مانند مناظره و شجاعت در بیان، تلاش نموده و ازنظر علمی و فرهنگی نیز با بزرگترین چالش زمان خود، مقابله نموده و خطمشی آگاهانهای را بنیانگذاری نمودهاند.
بررسی جریان فکری غلو در زمان امام رضا(ع) (183 ـ 203 ق) و نوع برخورد آن حضرت(ع) با این جریان، موضوع اصلی این مقاله است. بررسی این جریان فکری نشان میدهد پدیده غلو که از دوران امامان قبلی وجود داشت در این دوران در قالب غالیان برجسته و مشهوری چون یونس بن ظبیان و محمد بن فرات و طرح افکار غالیانه دیگری به خصوص از جانب غالیان واقفی (بشیریه) تداوم یافته است. هم چنین در این دوره شاهد بروز عقاید غالیانه تفویض، تشبیه، تناسخ و احادیث غلوآمیز هستیم. امام رضا(ع) در مقام برخورد با این جریان علاوه بر مناظره با افراد سرشناس غالی و نقد صریح آنها، از دوستی و معاشرت با غالیان به شدت نهی نمودند. و در مواجهه با افکار غلوآمیزی مانند تشبیه، تفویض و تناسخ نادرستی آنها را تبیین فرمودند.
جريان فكرى غلو، يكى از جريانهاى خطرناك و آسيبرسان در دوره امامان است. بررسى اين جريان فكرى در دوره امام جواد (ع) و نوع برخورد و مقابله آن حضرت با آن، موضوع اصلى پژوهش حاضر است. بررسى منابع مختلف رجالى، فرقهشناختى و تاريخى، نشان مىدهد اين جريان فكرى كه از دورههاى قبل آغاز شده بود، در دوره امام جواد (ع) تداوم يافت و آن حضرت همانند ديگر امامان، به مقابله با آن پرداختند و تلاش كردند به معرفى و رسواسازى غاليان اين دوره بپردازد كه عمدتاً در خط فكرى غاليانِ متقدم بودند. علاوه بر اين، آن حضرت با استدلال به آياتى از قرآن و احاديثى از پيامبر اكرم (ص) سعى مىكردند باورهاى غاليانه مطرح در مورد خلفا (ابوبكر، عمر) را نادرست معرفى كنند.