آن چه در این نوشتار مورد بررسی قرار خواهد گرفت, آمار تلفات جنگ های جمل, صفین و نهروان است که در منابع قدیم و جدید با رقم های بسیار بالایی گزارش شده و تاکنون تحقیقی درباره آن انجام نگرفته است. با آن که در میان آمار فراوان و متضاد این سه نبرد, دست یابی به رقم واقعی تقریبا غیر ممکن است, اما در این نوشتار تلاش شده است با توجه به مجموع گزارش ها و قراین, بخش نادرست و مبالغهآمیز این آمار مشخص شود و تا آن جا که ممکن است رقم نزدیک به واقع ارایه گردد. در عین حال, نگارنده بر این باور است که آمار واقعی از آن چه در این جا هم گفته می شود کم تر است, ولی اثبات این نظریه با استدلال به متون تاریخی موجود امکان پذیر نیست.
با رحلت رسول خدا، توجه به رویکرد صلحمحورِ آن حضرت به منظور حفظ انسجام جامعة اسلامی و اتحاد مسلمانان کمتر شد. اما با شروع خلافت امیرالمؤمنین و التزام عملی ایشان به قرآن و سنت پیامبر، توجه به این امر نیز رنگی تازه به خود گرفت. مروری بر عملکرد امام در دوران کوتاه خلافت ایشان و مطالعة موردی جنگ جمل، بر پایة کهنترین متون تاریخی، براین امر گواه است. بر این اساس، پرسش پژوهش حاضر آن است که چه مستندات تاریخیای از نحوة عملکرد امام علی در وقایع پیرامون جنگ جمل وجود دارند که با بهرهگیری از آنها بتوان بر توجه آن حضرت به حفظ انسجام جامعة اسلامی و اتحاد مسلمانان با رویکردی صلحمحور صحه گذارد؟ نتیجة این پژوهش توصیفی - تحلیلی، آن است که ایشان با محوریت جلوگیری از ایجاد افتراق در جامعه، ضمن شفافسازی اوضاع برای مردم و فرستادن نمایندگانی نزد فتنهانگیزان، با رویکردی صلحطلب کوشیدند تا از منتهی شدن فتنه به جنگ جلوگیری نمایند. همانطورکه پس از اتمام نبرد، با پرهیز از خشونت و رفتار دینمحور با بازماندگان، عدممماشات در امور جامعة اسلامی (انتخاب حکمران) و نوشتن نامه و تشریح وقایع برای مردم کوفه و مدینه، در حفظ انسجام جامعة اسلامی و اتحاد مسلمانان کوششی حداکثری داشتند.
بیشترین برخورد اطلاعاتی و ضداطلاعاتی قابل استنباط از تاریخ و سیره ی ائمه ی معصومین(ع)، مربوط به دوره ی خلافت امیرالمؤمنین و امام حسن مجتبی(ع) است؛ متأسفانه چنین اقداماتی به صورت صریح و جدّی برای دیگر ائمه ی معصومین(ع) ثبت و ضبط نشده است. ممکن است عدم اطلاع ما از این موضوع، به دلیل مخفی بودن فعالیتهای آن بزرگواران بوده باشد، اما شواهد و قرائنی نیز در دست نیست که نشان دهد آن حضرات، برنامه ی مشخصی برای نفوذ در دستگاه خلافت داشته و با بهره مندی از یک تشکیلات منظم، از توطئه های دشمنانِ خود باخبر میشده اند. مقاله ی حاضر با بررسی روایات و گزارش هایی که به این دو موضوع در زندگی ائمه ی معصومین(ع) میپردازد، تلاش دارد سیره ی پیشوایان دینی را در کشف توطئه ها شناسایی کند.