پژوهش حاضر به بررسی فرجام سر مطهر امام حسین( و سرهای دیگر شهدا و محل دفن آنها، در دو بخش پرداخته است: بخش نخست، به فرجام سر امام( و دیدگاههای مربوط به محل دفن آن میپردازد و پس از بررسی و بازکاوی اقوال متعدد در این باره، قول الحاق سر به بدن مطهر، را بر اقوال دیگر ترجیح میدهد. در بخش دوم به نقد و بررسی گزارشهای مربوط به فرجام سرهای دیگر شهدا پرداخته شده است. بررسیها، این باور را تقویت میکند که فرجام و محل دفن سرهای دیگر شهدا نامعلوم است
عاشورا، بهعنوان «زمان مقدس» و کربلا، در مقام «مکان مقدس»، یکی از محوریترین باورهای شیعی است و نقشی ممتاز در تشیع دارد. رویکردهای جدیدی همچون پدیدارشناسی، امکان تصویر جدیدی از این باور رایج شیعی برای انسان معاصر فراهم میآورد. میرچا الیاده با رویکردی پدیدارشناسانه در باب مبحث ادیان، بر این نظر است که غالب باورها و آیینهای ادیان بر محور «آفرینش» و «نوزایی آفرینش» قرار دارد. اگرچه آیینهای عاشورایی، بازسازی حادثه غمبار کربلاست، مقایسه و تطبیق آنها با آیینها و جشنهای نوزایی سایر ملل، نشان میدهد که مفهوم و کارکرد و ساختاری مشابه دارند. بر همین اساس، میتوان واقعه عاشورا را «آیین نوزایی شیعه» دانست. علاوه بر این، باورها و آیینهای عاشورایی فراتر از یک منطقه است. پیش از این، پرسشهایی از این دست، سکوت یا پاسخهایی سنتی در پی میآورد؛ حال آنکه میزان اقناع پاسخهای سنتی به چنین پرسشهایی خود مورد پرسش است. دست کم بخشی از جامعه، از رویکردهای جدید و علمی، استقبال میکنند. در این مقاله کوشش شدهاست با رویکردی جدید و برون دینی، آیینها و باورهای عاشورایی بازخوانی شود. هدف پاسخ به این پرسش است: آیا از طریق بازخوانی و تعامل با سایر فرهنگهای مشابه در باب آیین نوزایی، امکان ارائه تصویری قابل مفاهمه از عاشورا برای غیرشیعیان وجود دارد؟
در میان گزارش های مورخان و محدثان اخبار عاشورا، گزارش های شیخ صدوق از این واقعه از آن رو شایان مطالعه و بررسی است که عمده گزارش برجای مانده از مقتل وی، مبتنی بر اخبار امامان معصوم علیه السلام، به ویژه امام صادق علیه السلام ، است. پژوهش حاضر پس از ارائه شرح کوتاهی از زندگی و شخصیت علمی شیخ صدوق، به نقد و واکاوی سندی و محتوایی خبری طولانی از امام صادق علیه السلام در باره واقعه عاشورا از ابتدا تا فرجام آن، می پردازد. شیخ صدوق این روایت را در مجلس سی ام کتاب «الامالی» خود از محمدبن عمر بغدادی و او از کتاب ابوسعید حسن بن عثمان بن زیاد تستری نقل کرده است. نتیجه بررسی سند این روایت حاکی از آن است که حسن بن عثمان بن زیاد تستری ـ که این خبر از کتاب او نقل گردیده - نزد اندیشمندان شیعه توثیق نشده و در منابع رجالی اهل سنت، به جعل حدیث و نسبت دادن احادیث دیگران به خود، متهم است. بررسی محتوایی این خبر، اشکالات و کاستی هایی را می نمایاند که انتساب این روایت را به امام صادق علیه السلام ، دشوار می سازد. افزون بر این، برخی از اخبار دیگر درباره این واقعه نیز که در مجالس دیگر کتاب مزبور آمده، نقد و بررسی شده است.