به دليل نزديكي برخي عقايد زيديه به معتزله، امروزه و در طول تاريخ گهگاهي سعي شده است كه اين فرقه مهم و تأثيرگذار شيعي را به اهل سنت پيوند دهند. به نظر ميرسد موفقيت وهابيت در وهابي كردن خيلي از زيديان يمن نيز از همينجا نشأت ميگيرد. اين در حالي است كه عمده گروههاي زيديه همه شرايط يك فرقه شيعي را دارا و معتقد به امامت بلافصل حضرت علي (ع) و وجود نص در اين مورد بوده است. براي اثبات اين نظريه، در اين تحقيق سعي بر آن است كه مسأله غدير در منابع متقدم زيديه، منابع قرنهاي 2-5 هجري مورد بررسي قرار گيرد. از ميان منابع زيديه در دوره مورد بحث در 27 منبع به غدير پرداخته شده كه مورد بررسي قرار گرفت. معلوم شد كه عمده منابع متقدم اين فرقه، غدير را به عنوان نص بر امامت بلافصل امیرالمؤمنین (ع) قبول داشتهاند. از آنجا كه اين پژوهش بر روي منابع چاپ شده انجام گرفت، جا دارد كه با توجه به نسخههاي خطي، پژوهش جامعتري در اين موضوع صورت پذيرد. در تدوين اين مقاله از 59 منبع و مأخذ استفاده شده است.
«امام کاظم» (علیهالسلام) در ابتدای امامت، با چالشهایی روبه رو بوده اند که این چالشها موجب شده است تا اقدامات ایشان به عنوان قرینه فعلی علاوه بر دلایل نقلی مورد توجه باشد. اهداف اصلی تحقیق، چگونگی و دلایل امامت امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) و نیز اقدامات ایشان در اثبات این موضوع با استفاده از منابع شیعه و اهل سنت است. سوال اصلی این تحقیق نیز بدین شرح است که «مهمترین اقدامات امام کاظم (علیهالسلام) در راستای اثبات امامت ایشان با توجه به چگونگی و دلایل امامت ایشان در منابع شیعه و اهل سنت چیست؟» این تحقیق با روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی، به این نتیجه دستیافت که برای انتخاب امام، شرایطی مانند «وصیت، علم خاص، ودایع و سن» بهعنوان ملاک تعیینشده که بنا به دلایل قدرمتیقن، مشخص میشود که امام کاظم (علیهالسلام) شرایط امامت را داشته است. علاوه بر احادیث و دلایل منقول در قبال امامت ایشان، مهمترین اقدامات ایشان که عبارت است از وارستگی مادی و سیاسی، شفافسازی در غصب حکومت شیعیان، مقابله علمی با جریانهای انحرافی و فرقههای مختلف شیعه، مناظره با خلفای عباسی و انتخاب رویکرد تقیه، گویای این است که طرز فکر امام کاظم (علیهالسلام) طرز فکر یک «ولی، امام و زعیم» امت است؛ زیرا از یکسو جامعه شیعیان را از طریق تقیه و وکالت مدیریت کرده و از طرفی، برای اثبات حقانیتشان از طرق مختلف مانند مناظره و شجاعت در بیان، تلاش نموده و ازنظر علمی و فرهنگی نیز با بزرگترین چالش زمان خود، مقابله نموده و خطمشی آگاهانهای را بنیانگذاری نمودهاند.
با رحلت رسول خدا، توجه به رویکرد صلحمحورِ آن حضرت به منظور حفظ انسجام جامعة اسلامی و اتحاد مسلمانان کمتر شد. اما با شروع خلافت امیرالمؤمنین و التزام عملی ایشان به قرآن و سنت پیامبر، توجه به این امر نیز رنگی تازه به خود گرفت. مروری بر عملکرد امام در دوران کوتاه خلافت ایشان و مطالعة موردی جنگ جمل، بر پایة کهنترین متون تاریخی، براین امر گواه است. بر این اساس، پرسش پژوهش حاضر آن است که چه مستندات تاریخیای از نحوة عملکرد امام علی در وقایع پیرامون جنگ جمل وجود دارند که با بهرهگیری از آنها بتوان بر توجه آن حضرت به حفظ انسجام جامعة اسلامی و اتحاد مسلمانان با رویکردی صلحمحور صحه گذارد؟ نتیجة این پژوهش توصیفی - تحلیلی، آن است که ایشان با محوریت جلوگیری از ایجاد افتراق در جامعه، ضمن شفافسازی اوضاع برای مردم و فرستادن نمایندگانی نزد فتنهانگیزان، با رویکردی صلحطلب کوشیدند تا از منتهی شدن فتنه به جنگ جلوگیری نمایند. همانطورکه پس از اتمام نبرد، با پرهیز از خشونت و رفتار دینمحور با بازماندگان، عدممماشات در امور جامعة اسلامی (انتخاب حکمران) و نوشتن نامه و تشریح وقایع برای مردم کوفه و مدینه، در حفظ انسجام جامعة اسلامی و اتحاد مسلمانان کوششی حداکثری داشتند.
طی سه دهه اخیر، در میان ملتهای منطقه به ویژه شیعیان عرب خاورمیانه، شاهد تقویت خودآگاهی و ظهور جنبشهای سیاسی ـ اجتماعی، با پیامدهای شگرف داخلی و خارجی بودهایم که خیزش شیعیان یمن در قالب جنبش الحوثی در ابتدای قرن کنونی یکی از آنها به شمار میرود. در طول دو دهه گذشته، هم حکومت یمن و هم حکومت آلسعود، از تمامی ابزارها و شیوهها از جمله توسل به حمله نظامی، برای ریشهکنی و نابودی مبارزان زیدی استفاده کردهاند، اما نهتنها به این هدف دست نیافتهاند، بلکه این جنبش با اتخاذ تدابیر و تاکتیکهای مناسب، بر رشد و بالندگی خود افزوده، به طوریکه هماینک به بازیگری اصلی و تأثیرگذار در صحنه داخلی یمن و بازیگری نوپا و نوظهور در صحنه منطقهای بدل گردیده است. سؤال اصلی این نوشتار آن است که علل خیزش شیعیان یمن و ظهور جنبش الحوثی چیست؟ با استفاده از نظریه جنبشهای ادواری هرایر دکمجیان، میتوان علل ششگانه این خیزش را به خوبی توصیف و تبیین کرد.
نافرجامی «قیام توابین» و «قیام مختار» و افزایش انحرافها و ظلم و جور بنیامیه سبب شد زید بن علی در سال 122ق. بهپاخیزد. هرچند این قیام نیز نافرجام و زودگذر بود، زمینهساز شکلگیری فرقه زیدیه و قیام دیگر زیدیان، مانند یحیی بن زید و نفس زکیّه و سایر شیعیان شد. این قیامها در بیشتر موارد، نافرجام و گذرا بودند؛ هرچند در برخی موارد به تشکیل حکومت نیز انجامید، مانند علویان طبرستان، زیدیه یمن و ادریسیان مغرب. زیدیه در بحث امامت و مهدویت، مانند مهدویت نوعی، عقایدی متفاوت از شیعه امامیه دارد. «مهدویت نوعی» از عقایدی است که عمدتاً با آموزههای مشهور اهل سنت سازگار است؛ اما شواهد متعددی گویای مطرح بودن این عقیده در فرقه زیدیه است که خود انشعابی است از شیعه میباشد. در این نوشتار سعیشدهاست جایگاه امامت و مهدویت و مراد از مهدویت شخصیّه و نوعیّه در قیام زید تبیین گردد.