چندی پس از انقراض حکومت قراقویونلوها توسط آق‌قویونلوها، یکی از شاهزادگان قراقویونلو به نام قلی به دکن(2) آمد و وارد دستگاه حکومتی بهمنیان شد. وی در آنجا مدارج رشد و ترقی را طی نمود تا آنکه از سوی بهمنیان به حکومت گلکنده منصوب شد و در سال 918 ق مقارن با ضعف شدید بهمنیان، اعلام استقلال نمود و حکومت قطب شاهیان را تأسیس کرد. وی بلافاصله پس از اعلام استقلال، به تبعیت از شاه اسماعیل صفوی مذهب شیعه را در قلمرو خود رسمی اعلام کرد و نام حکام صفوی را در خطبه بر نام خود مقدم نمود. مذهب تشیع در دوره حکومت این خاندان چندین مرحله متفاوت را پشت سر گذاشت. در اولین مرحله، حکام سلسله با ایجاد بناهای مذهبی و اعلان شعایر مذهبی تشیع، تا حدی این مذهب را در دکن گسترش دادند. با ورود میرمحمد مؤمن استرآبادی در سال 989 ق به دستگاه حکومت، مرحله شکوفایی تشیع در دوره حکومت قطب شاهیان آغاز شد. اما با حمله شاه جهان در سال 1046 ق به حیدرآباد، مذهب تشیع در این منطقه رو به افول نهاد. در نهایت، در سال 1098 ق با تصرف گلکنده و حیدرآباد توسط اورنگ زیب، حکومت قطب شاهیان منقرض شد، اما تشیعی که آنها در این منطقه رواج دادند همچنان در آنجا پایدار ماند.

منابع مشابه بیشتر ...

5e1cae4d82c45.JPG

نقش میرمحمدمؤمن استرآبادی در گسترش فرهنگ ایرانی ـ شیعی در دکن

حسین محمدی

پس از انقراض حکومت بهمنیان در منطقه دکن، پنج حکومت به نام‌های قطب‌شاهیان، عادل‌شاهیان، نظام‌شاهیان، عماد‌شاهیان و برید‌شاهیان، جانشین آن‌ها شدند که از این میان حکومت قطب‌شاهیان، نظام‌شاهیان و عادل‌شاهیان، شیعه را مذهب رسمی حکومت خود اعلام کردند. سلطان‌قلی قطب‌شاه حکومت قطب‌شاهیان را در سال ۹۱۸ قمری در گلکنده پایه‌گذاری کرد. حکام این سلسله، همواره با دربار صفویه شیعه‌مذهب روابط بسیار خوبی داشتند. حمایت‌های بی‌دریغ فرمان‌روایان قطب‌شاهی، موجب شد تا ایرانیان زیادی به دکن مهاجرت نمایند. با ورود میرمحمد به گلکنده در سال ۹۸۹ قمری، دوره گسترش و شکوفایی فرهنگ ایرانی ـ شیعی در این منطقه آغاز گردید. علامه به‌واسطه تقوا و هوش سیاسی خود، توانست به منصب پیشوایی نایل شود که بالاترین مقام در دربار قطب‌شاهی بعد از شاه بود. بناهایی که وی به سبک ایرانی در حیدرآباد و اطراف آن ساخت، موجبات گرایش مردم منطقه به فرهنگ ایرانی ـ شیعی را فراهم نمود. مراسم مذهبی شیعه به‌ویژه آیین عاشورا تحت تأثیر میرمؤمن، با شور و حال خاصی برگزار می‌شد و هنوز هم نشانه‌های این اثرگذاری در میان مردم هند دیده می‌شود. این پژوهش، با بررسی کتابخانه‌ای و بر اساس روش توصیفی ـ تحلیلی، به نقش میرمؤمن استرآبادی در ترویج و گسترش فرهنگ ایرانی ـ شیعی در دکن می‌پردازد.

582876d7f2b8b.png

عاشورا و عاشوراخانه ها در دوره قطب شاهیان

بدری علیزاده مقدم

از جمله نتایج مهم تشکیل حکومت­های شیعی در جنوب هند رشد و بالندگی تشیع در آن سرزمین بود. در میان این حکومتها ،قطب شاهیان به دلیل نقش ارزنده ای که در تقویت و احیای تشیع در این ناحیه ایفا کردند از جایگاه ویژه ای برخوردارند سلاطین این سلسله پس از رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع در قلمرو خود علاوه بر حمایت از مهاجرت فرهیختگان شیعی با اعلان و اجرای شعایر شیعی و تاسیس بناهای مذهبی قدمهای ارزندهای در ترویج تشیع در این ناحیه برداشتند.یکی از تاثیرگذارترین مراسم مذهبی این دوره برگزاری مراسم محرم و ساخت بناهایی به عنوان عاشوراخانه بود.انجام مراسم مذهبی تشیع بویژه انجام مراسم عاشورا وساخت عاشورا خانه ها علاوه بر تسهیل تماس و آشنایی مردم بومی هند با اسلام و تشیع و تسریع گرایش آنها به این مذهب ،ثمرات فرهنگی و اجتماعی بسیاری نیز به همراه داشت.اگرچه با تصرف قلمرو قطب شاهیان توسط اورنگ زیب گورکانی (1098ه.ق)و اسارت ابوالحسن، آخرین حکمران قطب شاهی، سلسله قطب شاهیان منقرض شد اما روند گسترش تشیع نه تنها در ناحیه دکن متوقف نشد بلکه در شمال هند نیز رو به گسترش نهاد و اینبار نهادهایی تحت عنوان امام­باره ها مجری کارکرد عاشوراخانه ها شدند.در این مقاله سعی بر آن است که با استفاده از منابع مرتبط، ضمن نگاهی به جریان تشیع دردوره قطب شاهیاندر ناحیه دکن به بررسی تاثیر برگزاری مراسم محرم و کارکردعاشوراخانه ها در این دوره و سپس تحول این نهاد در شمال هند به امام ­باره ها پرداخته شود.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

582870f6c1ca9.png

درآمدی بر دوران تثبیت حکومت قطب شاهیان

محمود صادقی علوی

سلطان قلی قطب شاه که از بازماندگان قراقویونلوها بود، چندی پس از هجرت به هند و پیوستنش به دستگاه حکومت بهمنیان، توانست در 918 هجری قمری حکومت قطب‌شاهیان را در گلکنده بنیاد نهد. سلطان قلی و جمشید، جانشین او گام‌هایی در راه استواری این حکومت نوپدید برداشتند. اگرچه قلمرو حکومت قطب‏شاهیان در دوره این دو حاکم گسترش یافت، به شایستگی تثبیت نشد؛ چنان‌که پس از مرگ جمشید به آشوب‌های داخلی فراوانی گرفتار آمد و تنها رسیدن ابراهیم به حکومت و دوراندیشی‌های وی، این ناآرامی‏ها را پایان داد. ابراهیم پس از دست‌یابی به حکومت، نیروهای نظامی و دیوانی را دوباره سازمان داد، قلعه گلکنده را نیز باز ساخت و افزون بر اینها، دولت‌مرد برجسته‌ای را به نام مصطفی خان اردستانی، به منصب میرجملگی منصوب کرد. حکومت قطب‌شاهیان، با تلاش‌های سلطان ابراهیم قطب‌شاه و مصطفی خان اردستانی، میرجملۀ او و پس از دو جنگ با حاکمان بومی دکن و یک جنگ با رامراج، حاکم هندو مذهبِ ویجانگر و شکست خوردن او، به ثباتی درخور دست یافت؛ ثباتی که جانشینان سلطان ابراهیم با بهره‌گیری از آن توانستند دوران زرین حکومت قطب‌شاهیان را بسازند.

تاریخ/دولت های شیعی/هند/قطب شاھیان
مقاله
55952020779a8.jpg

گسترش تشیع در دکن سده های دهم و یازدهم هجری

محمود صادقی علوی

تشیع در درازنای تاریخ خود، همواره نقاط اوجی داشته که بر پایه آنها، به شیوه های گوناگون گسترش می یافته و پیروانش در سراسر جهان، فزونی می گرفته اند. سده های دهم و یازدهم هجری نیز نقطه اوجی در تاریخ تشیع به شمار می رود؛ زیرا حکومت صفویه در این قرن در ایران تأسیس شد و با حمایت رسمی اش از تشیع، زمینه را برای گسترش آن در ایران فراهم آورد. هم زمان با حکومت صفویان در ایران، در منطقه دکن (جنوب هند) نیز روی دادهایی پیش آمد که آنها را می توان نقطه اوج تاریخ تشیع در آن جا خواند؛ اوجی که به رغم اهمیت فراوانش، نزد پژوهش گران حوزه تاریخ تشیع، کم تر شناخته شده است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که تأثیر برپایی حکومت های محلی شیعیان در دکن سده های یاد شده، در گسترش تشیع در آن مناطق چه بود؟ این تحقیق بر این فرضیه استوار است که به رغم کوشش های حاکمان این حکومت ها در پشتیبانی از مذهب تشیع، شمار فراوانی از مردم این منطقه، به این مذهب نگرویدند، بلکه این کارها تنها زمینه را برای آشنایی آنان با تشیع و گرایش به آن در دوره های بعدی فراهم کرد. این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و بررسی تطبیقی و تحلیلی منابع، با اشاره ای کوتاه به پیشینه حضور شیعیان در منطقه دکن، کارهای حاکمان محلی آن جا را در زمینه حمایت از تشیع، سیر گسترش تشیع در این منطقه و میزان گرایش مردم به این مذهب در دوره یاد شده برمی رسد و فرضیه اش را تأیید می کند.

جغرافیا/آسیا/شبه قاره هند/هند
مقاله