شیعیان در تعیین امام، قائل به «نص» از جانب خدا و رسول 9اند و عمده ترین راه دستیابی به نص را حدیث می دانند که اگر به صدور آن علم حاصل شود، حجیت آن پذیرفته خواهد بود. یکی از نصوص امامت حدیث قدسی «لوح» است که در آن، به نام اوصیای رسول خدا9 تصریح شده است. این حدیث که با الفاظی گوناگون و با چند سند روایت شده، حدیثی متواتر یا دست کم خبر واحد محفوف به قرائن و دارای حجیت و اعتبار لازم است. تعدد طرق، موافقت متن حدیث با عقل، آیات قرآن، اخبار متواتر و واقعیت خارجی از قرائنی اند که علم به صدور این حدیث را محرز می سازند. در نوشتار حاضر، ضمن گزارش اجمالی از اسناد این حدیث، به تحلیل موضوعی آن و کشف حقایق بیشتری از مندرجاتش پرداخته خواهد شد.
«امام کاظم» (علیهالسلام) در ابتدای امامت، با چالشهایی روبه رو بوده اند که این چالشها موجب شده است تا اقدامات ایشان به عنوان قرینه فعلی علاوه بر دلایل نقلی مورد توجه باشد. اهداف اصلی تحقیق، چگونگی و دلایل امامت امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) و نیز اقدامات ایشان در اثبات این موضوع با استفاده از منابع شیعه و اهل سنت است. سوال اصلی این تحقیق نیز بدین شرح است که «مهمترین اقدامات امام کاظم (علیهالسلام) در راستای اثبات امامت ایشان با توجه به چگونگی و دلایل امامت ایشان در منابع شیعه و اهل سنت چیست؟» این تحقیق با روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی، به این نتیجه دستیافت که برای انتخاب امام، شرایطی مانند «وصیت، علم خاص، ودایع و سن» بهعنوان ملاک تعیینشده که بنا به دلایل قدرمتیقن، مشخص میشود که امام کاظم (علیهالسلام) شرایط امامت را داشته است. علاوه بر احادیث و دلایل منقول در قبال امامت ایشان، مهمترین اقدامات ایشان که عبارت است از وارستگی مادی و سیاسی، شفافسازی در غصب حکومت شیعیان، مقابله علمی با جریانهای انحرافی و فرقههای مختلف شیعه، مناظره با خلفای عباسی و انتخاب رویکرد تقیه، گویای این است که طرز فکر امام کاظم (علیهالسلام) طرز فکر یک «ولی، امام و زعیم» امت است؛ زیرا از یکسو جامعه شیعیان را از طریق تقیه و وکالت مدیریت کرده و از طرفی، برای اثبات حقانیتشان از طرق مختلف مانند مناظره و شجاعت در بیان، تلاش نموده و ازنظر علمی و فرهنگی نیز با بزرگترین چالش زمان خود، مقابله نموده و خطمشی آگاهانهای را بنیانگذاری نمودهاند.
روششناسي و بسترشناسي يک نظريه، از مهمترين مسائلي است که نقش مهمي در تحليل و شناخت چرايي صدور آن نظريه دارد. متکلمان شيعي مکتب بغداد در قرن چهارم و پنجم هجري، از بزرگترين متکلمان اماميه در طول تاريخ بهشمار ميآيند. با اين حال، روايات امامان معصوم عليه السلام، که از منابع اصيل تفکر ديني بهشمار ميآيند، حضور کمرنگي در کتابهاي کلامي ايشان دارند. هدف از نگارش اين مقاله، ابتدا روششناسي فکري اين متکلمان، و سپس تحليل چرايي تکيۀ فراوان ايشان بر عقل در براهين و نظريات کلامي مربوط به مسئلۀ امامت با توجه به بستر فرهنگي شهر بغداد در آن دوران است. بر اساس مهمترين يافتههاي اين نوشتار، نگاه سختگيرانۀ متکلمان بغداد به احاديث و نيز تنوع مکاتب گوناگون کلامي و نيز تعصبات مذهبي و درگيريهاي شديد فرقهاي در بغداد، از مهمترين عواملي است که مانع از استفادۀ لازم متکلمان شيعي از روايات در آن دوران شده است.
منقبت بهمعنای فعل کریمانه مورد اهتمام خاص قرآن و سنت است.با نگاهی گذرا به قرآن،محورهایی چون خویشاوندی با پیامبر(ص)،سبقت در اسلام و ایمان،هجرت،جهاد و فداکاری در راه شریعت همراه با داشتن بصیرت، مهمترین منقبتها به نظر میآیند.اهتمام خدا و رسول(ص)به مناقب،جهت الگوسازی برای انسانها بوده و در برخی مقاطع،توجه به مناقب سبب تحول در جامعه شده است.اخبار مناقب،بخش عمدهای از جوامع حدیثی را در بر گرفته و در میان این اخبار آنچه مربوط به عترت(ع)است از امتیازات ویژهای چون کثرت تعداد،محتوای برتر،انتشار و شهرت،صحت سند و نقل همگانی برخوردار بوده و این در حالی است که جریانات حاکم بر مسلمانان نوعا در جهت محو مناقب اهل بیت(ع)حرکت کردند.از طریق مطالعه در تاریخ صدر اسلام و تأمل در اقدامات تخریبی مرتبط با عترت(ع)و فضایل شان این نتیجه حاصل میشود که حفظ و انتشار مناقب اهل بیت(ع)در گذر تاریخ،جلوهای از حاکمیت ارادهء الهی در روشن ماندن مشعل هدایت است.