گرایش های شیعی و صوفی از لحاظ منشا، مبنا و هدف یکینیستند. ولی می توان گفت که در طول تاریخ، از تنافر اولیه به بی طرفی و همزیستی و گاهی به سوی همگرایی و گاه، موقتا انطباق پیش رفته اند.  با افزایش تسلط قشری گری و خشک اندیشی بر عالم تسنن، زمینه گرایش اندیشمندان فلسفی و عرفانی به سوی تشیع بیشتر می شد و علی رغم مقاومت صوفیان نخستین در مقابل علوی گری، از قرن ششم به بعد، صوفیان علوی تباری چون عبدالقادر گیلانی سربرآوردند و سبب نزدیکی این دو گروه شدند و صوفیان متشیع و شیعیان متصوف پدیدار گشتند.  تشکیل دولت های سربداری در نقاط مختلف، مقارن انقراض ایلخانان(قرن هشتم) حاصل توجه صاحب قدرتان به درویشان پشمینه پوشی است که با نفوذ در طبقات مختلف جامعه اسلامی، موفق به احراز قدرت دنیوی و ظاهری گردیده بودند. بروز قدرت پوست نشینان سبب شد تا میرانشاه و دیگر تیموریان به سرکوبی آنها بپردازند و از قدرتشان بکاهند.  سقوط خلافت بغداد باعث شده شیعه جان تازه ای بگیرد و با همکاری سلاطین ترک به بسط و گسترش دامنه نفوذ خود بپردازد. مقارن گسترش تشیع، صوفی گری نیز نمو یافت و گرایش اقشاری از علمای شیعه به عرفان مجال همکاری، بلکه یگانگی این دو حرکت را فراهم نمود. از همین جا بود که لسله ای چون صفویان با گرایش شیعی-صوفی پا بر اریکه قدرت نهاد و زمام حکومت را در دست گرفت.  تشیع که قبل از ظهور صفویه در ایران طرفداران زیادی داشت، با ظهور ایشان بر دامنه معتقدانش افزوده شد و زمینه ورود عالمان آن به دربار صفویان ایجاد گردید. ورود علمای شیعی که میانه چندان خوبی با متصوفه نداشتند، سبب شد تا نفوذ آنان در دربار کاسته شود و مجال نوشتن ردیه هایی علیه آنان از سوی عالمان شیعی فراهم گردد و عالمانی چون محمدباقر مجلسی و محقق کرکی انتقاداتی نسبت بدیشان روا دارند. 

منابع مشابه بیشتر ...

626118cc57bba.JPG

الحقبة التأسیسیة للتشیع الاثني عشري: حوار الحدیث بین قم وبغداد تألیف الدکتور أندرو ج. نیومان؛ عرض ودراسة

علی زهیر هاشم الصراف

خلّف المستشرقون أسلاف الباحثین الغربیین حالیاً تراثاً لا بأس به من الدراسات المشرقیة والإسلامیة إستفاد منه هؤلاء الباحثون، فالإستشراق تحوّل إلى مجالات علمیة بحتة أصبحت تدرسها الکلیات ومراکز الأبحاث، لکنّ تلک الأبحاث بقیت تخدم أهداف ومصالح الغرب الإمبریالیة فی بعض الموارد، إلا أن الکثیر منها حالیاً نابعة عن وجدان باحثین غربیین أحرار یصنّفون الکتب والأبحاث من أجل إرضاء أطماحهم البحثیة واستکمالاً لمسیرتهم العلمیة. ومن جملة الحقول البحثیة المهمة التی کتب فیها الباحثون الغربیون الکثیر من هذه الدراسات، هی الدراسات الإسلامیة والحدیث الشریف منها بالتحدید سیّما الحدیث الشیعی. ومن هؤلاء الباحثین المعاصرین أستاذ جامعة إدینبرا الدکتور أندرو ج. نیومان الذی شهدنا له العدید من المساهمات فی حقل الفکر الإمامی وبالتحدید دراساته فی الحدیث الشیعی وجهود علماء الإمامیة فی العصر الصفوی وتحدیداً فی موضوع جدلیة الدین والعلماء مع السیاسة ورجالها. وما نهدف إلیه من دراستنا هذه هو نقد کتاب الباحث نیومان الهامّ عن تاریخ الحدیث الشیعی فی القرون التأسیسیة للمذهب الإمامی وأثر النهجَین الفکریَین الهامَّین عند علماء الإمامیة وهما: النهج الأصولی والنهج الإخباری الذی یمثله قم والقمّیون آنذاک فی تدوین أقدم ثلاثة مجامیع روائیة عند الشیعة الإمامیة: المحاسن للبرقی (توفی بین 274ـ280 ه‍/ 887ـ893 م) وبصائر الدرجات للصفّار القمّی (ت 290 ه‍/ 903 م) والکافی فی علم الدین للکلینی الرازی (ت 329 ه‍/ 941 م) وفق منهج التحلیل التاریخی والإستقرائی للنصوص التاریخیة والروائیة سیّما من تلک الکتب.