منابعی که به مسأله ولایت فقیه پرداختهاند،1 نقطه آغازین طرح نظریه ولایت عامه فقیه را قرن دوازدهم و سیزدهم هجری، و ملا احمد نراقی را مؤسس آن میدانند؛ اما در حقیقت این نظریه از آغاز غیبت کبرا در فقه شیعه مطرح بوده است. در زمان شیخ مفید ظهور ابتدایی داشته و در قرن نهم «ابن فهد حلی» استوانههای اساسی این تفکر را پایه ریزی کرد و آن را با صراحت در فقه شیعه مورد بحث قرار داد. پس از اوست که ملا احمد نراقی در تلاشی بهنگام میراث سلف را احیا و تجدید کرد. آنچه نقش ابن فهد به عنوان پایهریز این تفکر را مورد تأکید قرار میدهد این بیان ابن فهد است که: بر فقیه اقامه حدود به نیابت از ولی عصر جایز است و لازم است مردم او را یاری کنند، فقیه به نیابت از امام معصوم مجاز به دریافت خمس و مصرف آن است و نیز فقیه میتواند به نیابت از معصوم به اقامه نمازجمعه اقدام کند. هر یک از این آرا میتواند دلیل و گواه ادعای مقاله باشد.
فیض کاشانی عالم کم نظیری است. در کل تمدن اسلامی آدم هایی به مانند او زیاد نبوده اند. آدمی است داری ابعاد مختلف فرهنگی. زندگی و رفتار اجتماعی اش هم نشان می دهد آدم مستقلی بوده. در هر زمینه ای که وارد شده اجتهادات کم ندارد. فیض با اینکه گرایشات اخباری داشته اما اخباری گری او هم متفاوت با ملا امین استرابادی است (در این باره بعدا خواهم نوشت).
موضوع صفات خبری همگام با نزول وحی پا به عرصه تفسیر و کلام نهاد. در فهم آیات خبری و انتساب این صفات به خداوند، دیدگاه هایی مانند تشبیه و تجسیم، توقف (تفویض)، اثبات بلاتاویل، اثبات بلاکیف و اثبات باتاویل به متکلمان و مفسران نسبت داده شده است. سیدمرتضی و قاضی عبدالجبار ازجمله اندیشمندانی هستند که قائل به نظریه اخیر بوده، «عینیت صفات و ذات» و «نظریه تنزیه» اساس تفکر آنان را تشکیل می دهد. سیدمرتضی با ارجاع متشابهات به محکمات و در پرتو هدایت عقل و بهره وری از دلالت لفظی و تصدیقی به فهم و تفسیر آیات مربوط می پردازد؛ اما قاضی عبدالجبار با عقل محض و در مواردی بدون وجود قرینه ای بر تاویل، به این امر مبادرت می ورزد.
منابع تاریخی بصره را شهری سنی و طرفدار عثمان معرفی کردهاند، در حالی که بصره قدیم فی الجمله شیعه عثمان بوده نه بالجمله. استعمال واژه شیعه علی(ع) در مقابل شیعه عثمان در محاورات مردم بصره و... گویای این مدعا است که شیعیان از آغاز در حیات سیاسی ـ مذهبی شهر تأثیر گذار بودهاند؛ از این رو باید پیشینه تشیع بصره را همگام با تولد شهر دانست، هر چند این گروه از جمله اقلیتهای مذهبی شهر به شمار میآمدند. در قرن پنجم، تفکر شیعی در این شهر بسط و گسترش یافت و مذهب غالب شهر شد. مقاله حاضر به ارائه شواهدی در اثبات وجود تشیع در بصره در قرون نخستین میپردازد.