از انواع ادبیات دعایی جهان اسلام خاصه عالم تشیع، دعاهای حرز هستند. مطالعه این متون خواه از جهت بازشناسی تاریخ ادب دعایی، و خواه از جهت درک تحولات کلان تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، و خواه به منظور دست یابی به ابزاری مفهومی برای تاریخ گذاری روایات تاریخی کهن، شایان توجه است. نخستین گام در این مسیر به دست آوردن درکی واضح از مفهوم «حرز» است. این مطالعه در صدد است از خلال مروری پدیدارشناسانه بر شواهد حضور حرز در تمدن اسلامی، تعریفی تاریخی از این پدیده حاصل کند و مولفه های معنایی آن را در دوره های گوناگون تاریخش بازکاود.
خیال، روح و جانمایة ادبیات و عرصة تجلی آن، عناصر علم بیان از جمله تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه است. صحیفة سجادیة امام سجاد(ع) به رغم غرض و هدف خاص مترتب بر آن، با برخورداری از سبک مخصوص به خود، اثری ادبی نیز به شمار میآید. اما این که تا چه میزان از این مهمترین جانمایة ادب یعنی خیال بهره گرفته، مسألهای است که این مقاله به آن پرداخته و در پی پاسخ به این پرسش است که: در صحیفة سجادیه، چه عناصری از علم بیان که جلوهگاه خیالپردازی در متون ادبی است به کار رفته و تا چه حد این عناصر، خیالپردازی را که قوام بخش ادبیات متن شمرده میشود، متبلور ساخته است؟ به این منظور با ارائة تعاریف مختصر از عناصر تشکیل دهندة دانش بیان و با تحلیل متن صحیفه و ارائة شواهدی چند معلوم ساختهایم که امام سجاد (ع) در صحیفة خویش از تشبیه و کنایه و مجاز و استعاره به شیوهای بسیار ظریف و زیبا بهره برده و مضامین را با ترکیباتی رو حنواز بیان کرده است. بهعلاو ه از میان انواع سهگانة خیال (ساده، آفریننده، بالدار)، خیال ساده یا همان «التصویر البیانی » بیشتر از سایر آرایهها در صحیفة امام سجاد (ع) آشکار و نمایان است.
از جمله آثار برجسته دعایی شیعه، دعای عرفه منسوب به امام حسین(ع) است. متن این دعا خالی از اسناد و با حذف ها و الحاقاتی در نسخ مختلف، تنها در آثار متاخرتر از سده هفتم هجری قابل بازیابی است. همین نقل نشدن آن در آثار متقدم تر، سبب شده است که از دیرباز بحث درباره انتساب حداقل بخش هایی از آن به امام حسین(ع) رواج داشته باشد. این مطالعه در صدد است با کاربرد روش های تحلیل درونی و بیرونی متون تاریخی نشان دهد این دعا اصیل، و ریشه دار در تعالیم اهل بیت(ع) و احتمالا امام صادق(ع) است؛ همچنان که بناست با این مطالعه، الگویی نظری برای مطالعه اصالت دیگر ادعیه منسوب به اهل بیت (ع) نیز به دست داده شود؛ ادعیه ای که گاه فاقد اسنادند و روش های سنتی رایج در علم رجال و دیگر علوم حدیث، از پاسخ گفتن به مسئله اصالت آنها ناتوان است.
گذشته از شاگردان وی(همچون محمد هادی معرفت)که در ایران میزیستند، اثر مهم وی البیان که قرار بود سرآغاز یک تفسیر ممتع باشد و دیدگاه- های کلی و کلان او را در باب جایگاه قرآن کریم و تفسیرش نزد شیعیان بازنموده است،در میان قرآنپژوهان ایرانی با استقبال فراوان روبهرو گردید. افزون بر احیای آثار متعدد قرآنی همچون تصحیح تفسیر ابو الفتح رازی،منهج الصادقین فتح الله کاشی و تفسیر عاملی، گرایش وی در نقد حدیث برمبنای قرآن،در پایاننامههای متعدد شاگردان دانشگاهی وی نیز در دوره بعد از انقلاب تجلی یافت(برای وی،نکـ کیهان فرهنگی،سال 3،شم 3،خرداد 5631 ش؛نیز: یادمان استاد علی اکبر غفاری،قم،دار الحدیث،3831 ش). بهاء الدین خرمشاهی(متولد 4231 ش)،حافظپژوه و مترجم برجسته معاصر،در خلال مطالعات خویش همواره به قرآن و تفاسیر آن هم نظر داشته،و افزون بر ترجمه مشهورش از قرآنکه مهمترین فعالیت قرآنی اوست(تهران،نیلوفر/جامی/ناهید،4731ش)،آثار متعددی درباره تفاسیر مختلف و علوم قرآنی هم نوشته است(برای زندگینامه خود نوشت و آثار وی،نکـ دانشنامه،289/1-689). این تأثر خود را در ترجمه بخشهایی از القرآن المجید محمد عزت دروزه(با نام:وحی و قرآن،تهران،مرکز نشر انقلاب،1041 ق)،و مقالات متعددی دربارهء طباطبایی-مانند نظارت وی بر گردآوری و ترجمه تاریخ قرآن(مباحثی برگرفته از المیزان دربارهء تاریخ قرآن)،ترجمه سهیلا دینپرور(تهران،شرکت نشر فرهنگ قرآن،1631 ش)،یا آرای اختصاصی علامه طباطبایی درتفسیر المیزان،پایاننامه کارشناسی ارشد حسین پهلوانی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج،به راهنمایی وی،7731 ش-نشان داده است. از آثار اوست:پژوهشی درباره تفسیر شیعه و تفسیرنویسان آن مکتب(تهران،بینا،بیتا)،اخلاق و انسان از دیدگاه قرآن برای اولیای تربیتی کودکان و نوجوانان(تهران،کانونپرورش فکری کودکان و نوجوانان،1631 ش)و پژوهشی پیرامون آخرین کتاب الهی(تهران،آفاق،0631-2631 ش)،که این آخری،در 5 مجلد، در بردارنده مقالات و کتابهای مختلف مؤلف از جمله اثر اول درباره تاریخ قرآن،روش فهم آن،و تفاسیر شیعی است.