اين كتاب كه عنوان دقيق آن «جُمل من انساب الاشراف» است، تأليف يكى از مورخان و نسب شناسان سده سوم هجرى به نام بلاذرى است كه به نسب شناسى و شرح حال افراد زيادى از شخصيتهاى جاهليت و صدر اسلام مىپردازد. شيوه مؤلف چنين است كه ابتدا بزرگ قبيله يا خاندان را اشاره كرده و سپس زيرمجموعه ها و نسل وى را شرح مىدهد. عنوان «اشراف» در دوره هاى پس از مؤلف اين كتاب، بر ذريه پيامبر(ص) يا اعضاى قبيله قريش اطلاق مىشد اما در اينجا عام تر از آن به معنى بزرگان عرب يا تمامى كسانى كه از نژاد خالص عرب بوده اند، در نظر گرفته شده است. با آنكه موضوع كتاب، انساب است ليكن مجموعه هاى از اخبار و گزارشهاى مهم تاريخى در آن عرضه شده و بيش از آنكه منبع نسب شناسى باشد، از منابع مهم تاريخ اسلام به شمار مىرود. محتواى كتاب جلد نخست از چاپ 13 جلدى اين كتاب، به رسول خدا (ص) اختصاص يافته و در حقيقت سيره نبوى است. حدود يك سوم كتاب به خاندان بنى هاشم پرداخته و حجم بسيار كمى درباره خاندان بنى عباس و حدود چهل درصد به خاندان بنى اميه اختصاص دارد. يكى از بخشهاى بسيار مهم در انساب الاشراف، اخبار مربوط به خوارج است و ذيل احوال خلفا، از خوارج معاصر آنان و فعاليت هايشان ياد مىكند كه گاه در هيچ ماخذ ديگرى بدين تفصيل نيامده است. منابع كتاب منابع اين كتاب عبارتند از آثار مهم تاريخى كه برخى از آنها از دست رفته است مانند آثار مدائنى، هشام كلبى، ابومخنف، واقدى، ابن سعد و... در اين كتاب، ذيل نسب ابوطالب درباره اميرالمؤمنين على (ع) و فرزندان آن حضرت امام حسن و امام حسين(عليهماالسلام) به تفصيل بحث شده و با توجه به قدمت و اعتبار كتاب، شرح حال اين سه امام در آن قابل توجه و مغتنم است. با اين حال كتاب حاضر از توجه لازم مورخان شيعه بلكه عموم تاريخ نويسان مغفول مانده است. شرح حال سه امام نخست با تحقيق مرحوم محمودى به طور جداگانه منتشر شده است.
بلاذرى ابو الحسن احمد بن يحيى بن جابر مشهور به بلاذرى، كاتب، اديب، راوى و از برجسته ترين تاريخنگاران اسلامى در سده سوم است. وى براى تقويت حافظه محلول حب بلاذر نوشيد و ديوانه شد و به همين علت درگذشت. آگاهى هاى زيادى از زندگى وى در دست نيست. ولادت او را بين سالهاى 170 تا 180 در بغداد و مرگش را به سال 279 نوشتهاند. تحصيلات بلاذرى در حمص و انطاكيه علم آموخت و در عراق بزرگانى چون محمد بن سعد كاتب واقدى (م230) و على بن محمد مدائنى (م224) و مصعب زبيرى (م233) و ابوعبيد قاسم بن سلاّم (م224) و ابن هشام كلبى در علم انساب بهره برد. افرادى چون وكيع قاضى و جعفر بن قدامه از شاگردان او به شمار مى روند. بلاذرى در جوانى به دربار مأمون راه يافت و اشعارى در مدح او سرود، در دوره هاى بعدى هم نزد خلفا موقعيتى داشت و نديم متوكل و مستعين به شمار مىرفت. او اطلاعات خود را نيز از اعضاى خاندان حكومتى مانند هبة الله بن ابراهيم بن مهدى و متوكل عباسى اخذ كرده است. بلاذرى را شاعر و هجويه سرا نيز گفته اند و ياقوت حموى اشعارش را نقل كرده است. در خلافت معتمد عباسى از دربار كناره گرفت و دچار تنگدستى شد و به اميد صله، اسماعيل بن بلبل را مدح كرد، اما چون از اين كار طرفى نبست، در اشعارى به هجو او پرداخت. دو اثر مهم بلاذرى كه امروزه هم در دست است همين كتاب انساب الاشراف و كتاب فتوح البلدان است كه به مناسبت فتوحات اسلامى، مطالب زيادى را گزارش كرده است. ابن نديم او را از مترجمان فارسى به عربى دانسته كه كتاب عهد اردشير را به شعر عربى درآورده است.
این تحقیق به بررسی و بازسازی نقش عبدالرحمن بن ملجم مرادی و عوامل اثرگذار در مسئله شهادت امام علی (ع) می پردازد و نقش فرهنگ قومی، نظام اجتماعی و طبقات اثرگذار را در شکلگیری و جهتدهی تحولات تاریخ صدر اسلام برجسته می سازد. بر اساس تحقیق روشن می گردد؛ مخالفان امام علی (ع) ائتلاف کرده و در مسئله توطئه و ترور آن حضرت وفاق داشتند. ظهور خوارج و تعامل آنها با این گروه فرصتی را فراهم آورد تا جبهه مخالفان قوت بیشتری بگیرد و ترور آن حضرت توسط ابن ملجم صورت بگیرد. او در انجام این امر مصمم و آگاهانه عمل کرد. ابن ملجم شخصیتی برخاسته از نظام قبیله ای، فرهنگ بدوی و کج اندیشی دینی بود. مواضع و عملکرد او و جریان ائتلافی در مسئله شهادت امام علی (ع) در راستای این تفکر قرار داشت. در پژوهشهای انجام شده تنها برخی روایتهای تاریخی مرتبط با ابن ملجم بررسی شده و خالی از تحلیل انتقادی یا ارزیابی سندی و محتوایی است. هم چنین در این تحقیقات متغیرهای اثرگذار در مسئله شهادت امام علی (ع) مورد غفلت واقع شده و آن را ناشی از خشونت و تزلزل اخلاقی و اجتماعی ابن ملجم و گرایشهای افراطی وی می دانند. در این جستار روش تحقیق تاریخی است و با مراجعه به منابع، روایتهای موجود درباره نقش ابن ملجم در مسئله شهادت امام علی (ع) و عوامل و متغیرهای موثر در این زمینه صورت بندی، مستند سازی، تبیین، ارزیابی و تحلیل انتقادی می گردد.
اين كتاب كه عنوان دقيق آن «جُمل من انساب الاشراف» است، تأليف يكى از مورخان و نسب شناسان سده سوم هجرى به نام بلاذرى است كه به نسب شناسى و شرح حال افراد زيادى از شخصيتهاى جاهليت و صدر اسلام مىپردازد. شيوه مؤلف چنين است كه ابتدا بزرگ قبيله يا خاندان را اشاره كرده و سپس زيرمجموعه ها و نسل وى را شرح مىدهد. عنوان «اشراف» در دوره هاى پس از مؤلف اين كتاب، بر ذريه پيامبر(ص) يا اعضاى قبيله قريش اطلاق مىشد اما در اينجا عام تر از آن به معنى بزرگان عرب يا تمامى كسانى كه از نژاد خالص عرب بوده اند، در نظر گرفته شده است. با آنكه موضوع كتاب، انساب است ليكن مجموعه هاى از اخبار و گزارشهاى مهم تاريخى در آن عرضه شده و بيش از آنكه منبع نسب شناسى باشد، از منابع مهم تاريخ اسلام به شمار مىرود. محتواى كتاب جلد نخست از چاپ 13 جلدى اين كتاب، به رسول خدا (ص) اختصاص يافته و در حقيقت سيره نبوى است. حدود يك سوم كتاب به خاندان بنى هاشم پرداخته و حجم بسيار كمى درباره خاندان بنى عباس و حدود چهل درصد به خاندان بنى اميه اختصاص دارد. يكى از بخشهاى بسيار مهم در انساب الاشراف، اخبار مربوط به خوارج است و ذيل احوال خلفا، از خوارج معاصر آنان و فعاليت هايشان ياد مىكند كه گاه در هيچ ماخذ ديگرى بدين تفصيل نيامده است. منابع كتاب منابع اين كتاب عبارتند از آثار مهم تاريخى كه برخى از آنها از دست رفته است مانند آثار مدائنى، هشام كلبى، ابومخنف، واقدى، ابن سعد و... در اين كتاب، ذيل نسب ابوطالب درباره اميرالمؤمنين على (ع) و فرزندان آن حضرت امام حسن و امام حسين(عليهماالسلام) به تفصيل بحث شده و با توجه به قدمت و اعتبار كتاب، شرح حال اين سه امام در آن قابل توجه و مغتنم است. با اين حال كتاب حاضر از توجه لازم مورخان شيعه بلكه عموم تاريخ نويسان مغفول مانده است. شرح حال سه امام نخست با تحقيق مرحوم محمودى به طور جداگانه منتشر شده است.
اين كتاب كه عنوان دقيق آن «جُمل من انساب الاشراف» است، تأليف يكى از مورخان و نسب شناسان سده سوم هجرى به نام بلاذرى است كه به نسب شناسى و شرح حال افراد زيادى از شخصيتهاى جاهليت و صدر اسلام مىپردازد. شيوه مؤلف چنين است كه ابتدا بزرگ قبيله يا خاندان را اشاره كرده و سپس زيرمجموعه ها و نسل وى را شرح مىدهد. عنوان «اشراف» در دوره هاى پس از مؤلف اين كتاب، بر ذريه پيامبر(ص) يا اعضاى قبيله قريش اطلاق مىشد اما در اينجا عام تر از آن به معنى بزرگان عرب يا تمامى كسانى كه از نژاد خالص عرب بوده اند، در نظر گرفته شده است. با آنكه موضوع كتاب، انساب است ليكن مجموعه هاى از اخبار و گزارشهاى مهم تاريخى در آن عرضه شده و بيش از آنكه منبع نسب شناسى باشد، از منابع مهم تاريخ اسلام به شمار مىرود. محتواى كتاب جلد نخست از چاپ 13 جلدى اين كتاب، به رسول خدا (ص) اختصاص يافته و در حقيقت سيره نبوى است. حدود يك سوم كتاب به خاندان بنى هاشم پرداخته و حجم بسيار كمى درباره خاندان بنى عباس و حدود چهل درصد به خاندان بنى اميه اختصاص دارد. يكى از بخشهاى بسيار مهم در انساب الاشراف، اخبار مربوط به خوارج است و ذيل احوال خلفا، از خوارج معاصر آنان و فعاليت هايشان ياد مىكند كه گاه در هيچ ماخذ ديگرى بدين تفصيل نيامده است. منابع كتاب منابع اين كتاب عبارتند از آثار مهم تاريخى كه برخى از آنها از دست رفته است مانند آثار مدائنى، هشام كلبى، ابومخنف، واقدى، ابن سعد و... در اين كتاب، ذيل نسب ابوطالب درباره اميرالمؤمنين على (ع) و فرزندان آن حضرت امام حسن و امام حسين(عليهماالسلام) به تفصيل بحث شده و با توجه به قدمت و اعتبار كتاب، شرح حال اين سه امام در آن قابل توجه و مغتنم است. با اين حال كتاب حاضر از توجه لازم مورخان شيعه بلكه عموم تاريخ نويسان مغفول مانده است. شرح حال سه امام نخست با تحقيق مرحوم محمودى به طور جداگانه منتشر شده است.