سیاست در اندیشه تشیع، بخشی از ذاتیات اسلام است. لذا بررسی اندیشه سیاسی تشیع بدون شناخت مبانی اندیشههای دینی آن، امکانپذیر نیست. در این نوشتار برای ورود به اندیشههای سیاسی تشیع به متدولوژی و مبانی فلسفی عقاید این مذهب اشاره شده است، آنگاه با پرداختن به ارکان این اندیشه، سیری اجمالی در راهکارهای شیعه برای تحقق نظام سیاسی مطلوب صورت گرفته و به بعضی اعتراضات نسبت به اندیشههای سیاسی تشیع، پاسخ داده شده است. حاصل این گفتار، با تاکید بر حکومت بر مبنای قانون به عنوان تنها مدل اسلامی اداره جامعه و یگانه راه عزت و برونشد از بحران های اندیشه سیاسی در جهان اسلام و در نتیجه، دستیابی به پیشرفتهای فکری و عملی در حوزه سیاست و اجتماع است.
موضوع این تحقیق، ساختار اندیشه سیاسی علمای شیعه در اوخر سده دوازدهم هجری، با تکیه بر اندیشه شیخیوسف بحرانی و علامه وحید بهبهانی است. با توجه به اینکه رویکرد اخباری و اصولی در میان علمای شیعه از اواخر دوره صفویه باب بود، نظر علما درباره سیاست و حکومتهای وقت نیز با توجه به رویکردشان تفاوت داشت. از سویی دیگر، بیگانگی نهاد دین و دولت در حد فاصل سقوط صفویه تا قاجاریه (1135 - 1209 ق)، باعث مهاجرت علمای طراز اول به عتبات عالیات شد. در این میان، شیخیوسف بحرانی و علامه وحید بهبهانی به عنوان علمای برجسته و معلمان رویکرد اخباری و اصولی در مباحثه و مناظره با یکدیگر بودند که سرانجام به تثبیت و توسعه اندیشه سیاسی اصولی ختم شد. تا آن زمان علمای اخباری، حکومت فرد مؤمنی از میان مسلمانان را به شرط عدالت جایز میدانستند، اما با پیروزی اصولیها ولایت مطلقه فقیه جامعالشرایط تثبیت شد و حکومت میبایست مأذون و منصوب میبود. این تحقیق، به روش توصیفی ـ تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانهای صورت گرفته است.