شرق شناسی یهودی-اسرائیلی در میان جریان های متعدد شرق شناسی در اروپا و چهان غرب، به دلیل تفاوت های ساختاری و سوگیری های مطالعاتی و اهداف فرهنگی - سیاسی، به ویژگی های بارزی دارد که شایسته پژوهش است.تمرکز تحقیقات شرق شناسی یهود بر متون مقدس اسلامی به ویژه قرآن کریم و مطالعه و بازخوانی منابع متقدم اسلامی توسط پژوهش گران یهودی، ایراد شبهات فراوان به آثار اسلامی، طرح سوالات بی شماری را به ذهن متبادر می کند. مهم ترین این سوالات عبارتند از: 1.محدوده پژوهش شرق شناسی یهود چیست؟ 2.اغراض شرق شناسی یهود کدامند؟ 3.ویژگی های جریان شرق شناسی یهود چیست؟ بی تردید گمانه های احتمالی و فرضیات علمی می تواند در طریق دست یابی به اهداف پژوهش ره گشاه باشد. بنابراین ضرورت، در پاسخ به سوالات یاد شده مهم ترین فرضیه های موجود عبارتند از: 1.حوزه پژوهش شرق شناسی یهودی، تمامی جهان اسلام، به ویژه تاریخ صدر اسلام و منابع متقدم آن است. 2.وارد نمودن تشکیک و ایرادات، شبهات و ایجاد خلل و گپ مطالعاتی درحوزه تاریخ اسلام، مهم ترین اغراض شرق شناسی یهود در مطالعات اسلام شناسی، است. 3.تکیه بر منابع نامعتبر اسلامی و بازنمایی تحریفات آنها، نگاه عقل گرایانه به حوادث تاریخی بی بنیاد، بهره گیری از بینش دینی و نگاه مذهبی یهودی در تحلیل رخدادهای مذهبی، جست و جوی غموض و ابهامات موجود در منابع و تطبیق آموزه های تورات و انجیل بر منابع اسلامی، از ویژگی های شرق شناسی یهودی به شمار می آیند. در آزمون فرضیات موجود، توجه به نخستین گام شرق شناسان یهودی در عرصه ترجمه های قرآن کریم به زبان عبری توأم با تفسیرهای تحریف آمیز، مهم به نظر می رسد. هم چنین مطالعه مشارکت یهودیان و یا نویسندگان متمایل به جریان تاریخ نگاری یهودی در تدوین مجموعه دائرالمعارف اسلام که خود سهم تعیین کننده ای در ایجاد تشکیک و تحریف مبادی تاریخ اسلام داشت، در تشریح و بازنمایی فرضیات مطرح موثر است.
کتاب مذهب شیعه یا عقیده شیعه اثر دوایت دونالدسن، از نخستین پژوهشهای شرق شناختی در نیمه اول قرن بیستم است که به بحث درباره ائمه اطهار (ع) و مطالعه درباره جغرافیای تاریخی مراقد آنان اختصاص دارد. مولف در فصل ششم این کتاب درباره امام حسن (ع) سخن گفته و شرحی تاریخی از رویدادهای عصر و حیاتش به دست داده است. وی اطلاعات و اخبار خود را از برخی از منابع معتبر و منابع قصصی نامعتبر اخذ کرده و در این فصل برداشتها و تصورات کلی خود را درباره شخصیت امام حسن (ع) و زندگی و سیره ایشان و شرایط آن عرضه میکند که به دور از حقیقت است. وی گرفتار خطاهای بزرگی شده و مجموعهای از دروغها و اخبار ساختگی را به این شخصیت بزرگ نسبت داده که از نظر محتوا و سند عاری از حقیقت است. ناقد در این مقاله کوشیده است بر پایه روایتها و اخبار متقن به نقد و بررسی این دروغها و اخبار ساختگی پرداخته و اعتبار منابعی را که وی بدانها استناد جسته است، رد کند.
سرزمین دوردست مغرب، از آغاز گسترش اسلام تا قرن چهارم قمری، پذیرای دولتهای اسلامی از جمله: ادریسیان (172ـ372ق)، خوارج بنیمدرار (155ـ352ق) و خوارج بنیرستم (160ـ296ق) بوده است. تقارن زمانی و همعصری میان دولتهای یادشده، به نزدیکی در روابط میان آنها انجامید. در خلال همعصری این دول، گونهای از مناسبات و رفتار سیاسی در دو بعد مسالمتآمیز و خشونتآمیز در حوزههای مذهبی، سیاسی و اقتصادی شکل گرفت. نظر به اینکه دولت شیعی ادریسیان با دولتهای خوارج همعصر بود، رفتار سیاسی این دولت برای تشکیل حکومت و حفظ منافع آن، در فضا و مکانی که سابقه تشکیل دولت شیعی نبوده، تأمل برانگیز است. این پژوهش، سعی دارد تا عوامل مؤثر بر رفتار سیاسی دولت شیعی ادریسیان را با دولتهای خوارج بنیمدرار و بنیرستم، با روش تاریخی متکی بر توصیف و تحلیل، بررسی نماید و در کنار آن، به پیامد رفتار سیاسی این دولت بپردازد. برای این منظور، در این پژوهش برای بازشناسی رفتار سیاسی ادریسیان، به مبحث قدرت و منافع حکومتها، بر اساس آرای نظری مکتب کثرتگرایان پرداخته میشود.
فیلسوف اسماعیلی،حجت العراقین،حمید الدین کرمانی(م.411 ق)در تکوین،و تکمیل آرای فلسفی اسماعیلیه و تشریح مبانی فکری-کلامی فاطمیان نقش مؤثری بر عهده داشت.طرح مجدد تئوری امامت ائمه فاطمی و پیوند جایگاه علوی و تجسم مراتب دنیوی امام با مراتب خلقت و هستی،از شاخصههای بارز تفکرات علمی اوست.دغدغه این پژوهش،پاسخ به این پرسش اساسی است که سازوکار حمید الدین در تئوریزه کردن مفهوم امامت و بازاندیشی اصول فکری اسماعیلیه کداماند؟فرضیه مرکبی که در پاسخ به این دو پرسش مطرح است آنکه:حمید الدین با ارائه طرحوارهای تلفیقی و تطبیقی(علوی و سفلی) که رویکردی تأویلی،اساسی عقلانی و ماهیتی فلسفی داشت،به بازاندیشی اصول فکری اسماعیلیه پرداخت و طرح سازمانیافته مبانی کلامی اسماعیلیه را با محوریت امام فاطمی ارائه داد.