روایات تفسیری در مصادر حدیثی شیعه بیش از پانزده هزار حدیث اند. این روایات را از نظر سبک و گونه شناسی به ده گروه می توان تقسیم کرد که هر گروه، کارکرد ویژه ای دارد؛ از قبیل: ایضاح لفظی، ایضاح مفهومی، بیان مصداق، بیان لایه های معنایی، تعلیم تفسیر، بیان اختلاف قرائات و ... در بخش نخست این مقاله، این اقسام دهگانه معرفی شده اند و برای هر کدام، نمونه هایی از روایات، ذکر شده است. دومین بخش این مقاله، بیان دیدگاه های سه گانه عالمان شیعه در باره حجیت احادیث تفسیری و ادله آن است. این دیدگاه ها عبارت اند از: حجیت روایات تفسیری، عدم حجیت روایات تفسیری و تفصیل قایل شدن میان روایات تفسیری حاوی حکم فقهی و غیر آن.
تحتوي مصادر حديث الشيعة على كمٍّ كبير بل هائل من تراث أئمة أهل البيت (عليهم السلام) وما رُوي عنهم، ولكنّ نعلم أن رواياتهم وأخبارهم ليست منحصرة في مصادر الشيعة فقط، والباحث في تراثهم (عليهم السلام) يجد في ثنايا مصادر التراث الإسلامي القديمة بمختلف مواضيعها، كالفقه والحديث والسيرة والتاريخ، مرويات كثيرة أخرى عن أئمة أهل البيت (عليهم السلام).
این تحقیق به بررسی و بازسازی نقش عبدالرحمن بن ملجم مرادی و عوامل اثرگذار در مسئله شهادت امام علی (ع) می پردازد و نقش فرهنگ قومی، نظام اجتماعی و طبقات اثرگذار را در شکلگیری و جهتدهی تحولات تاریخ صدر اسلام برجسته می سازد. بر اساس تحقیق روشن می گردد؛ مخالفان امام علی (ع) ائتلاف کرده و در مسئله توطئه و ترور آن حضرت وفاق داشتند. ظهور خوارج و تعامل آنها با این گروه فرصتی را فراهم آورد تا جبهه مخالفان قوت بیشتری بگیرد و ترور آن حضرت توسط ابن ملجم صورت بگیرد. او در انجام این امر مصمم و آگاهانه عمل کرد. ابن ملجم شخصیتی برخاسته از نظام قبیله ای، فرهنگ بدوی و کج اندیشی دینی بود. مواضع و عملکرد او و جریان ائتلافی در مسئله شهادت امام علی (ع) در راستای این تفکر قرار داشت. در پژوهشهای انجام شده تنها برخی روایتهای تاریخی مرتبط با ابن ملجم بررسی شده و خالی از تحلیل انتقادی یا ارزیابی سندی و محتوایی است. هم چنین در این تحقیقات متغیرهای اثرگذار در مسئله شهادت امام علی (ع) مورد غفلت واقع شده و آن را ناشی از خشونت و تزلزل اخلاقی و اجتماعی ابن ملجم و گرایشهای افراطی وی می دانند. در این جستار روش تحقیق تاریخی است و با مراجعه به منابع، روایتهای موجود درباره نقش ابن ملجم در مسئله شهادت امام علی (ع) و عوامل و متغیرهای موثر در این زمینه صورت بندی، مستند سازی، تبیین، ارزیابی و تحلیل انتقادی می گردد.
از جمله مهمترین اختلافات میان اهل سنت و شیعه، وجوب طوافی به عنوان «طواف نساء» در انتهای مناسک حج و پیآمدهای حاصل از عدم انجام آن است. فقه اهل سنت بر خلاف شیعه، با کنار گذاردن طواف نساء، به وجوب طواف دیگری به نام «طواف وداع» رای داده است. نوشتار حاضر نقش طواف وداع اهل سنت را در حلیت زنان به منزله جایگزینی برای طواف نساء از منظر فقه امامیه به بحث نشسته است. جستجو در منابع فقهی و برشماری مواردی از سنت و برخی دیگر از قواعد و ادله فقهی که توان اثبات وحدت و یگانگی این دو طواف و یا دست کم کفایت عمل اهل سنت را دارند، پیکره اصلی این جستار را سامان داده است. موثقه اسحاق بن عمار، سیره متشرعه، تاثیر ناپذیری صحت و ترتب آثار طواف نساء از نام و عنوان آن و قاعده الزام، مواردی است که نگارنده بدانها دست یازیده است.