«شرط» به معنای «عهد و التزام» است و در اصطلاح تعهدی است که در ضمن عقد دیگری قرار گرفته است. مفاد شرط یا به صراحت در متن عقد ذکر میشود و یا نمیشود، اولی را «شرط صریح» و دومی را «شرط ضمنی» گویند.در رابطه با اقسام شرط ضمنی بحث شده است اما نسبت به مبحث «شرط ارتکازی» هیچگونه تحقیقی صورت نگرفته است و تنها در دوران معاصر توسط برخی از فقهاء در توجیه و تبیین برخی مسائل حقوقی مورد استفاده قرار گرفته است، اما اینکه ماهیت و مفهوم این شرط و مبنای اعتبار آن چیست و اینکه در کدام دسته از اقسام شرط قرار دارد و مصادیق و آثار آن در فقه و حقوق چه میباشد، بحثی مطرح نگردیده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که شرط ارتکازی شرطی است که در اذهان طرفین قرارداد رسوخ و نفوذ پیدا کرده باشد و طرفین قرارداد هر چند نسبت به آن التفات و توجه فعلی نداشته باشند، اما به گونهای لازمه عقد میباشد. شرط ارتکازی از اقسام شرط ضمنی است و عموم ادله صحت و اعتبار شرط شامل آن نیز میگردد. برخی از آثار شرط ارتکازی را میتوان در مسائلی مانند حق حبس، خیار تاخیر، خیار غبن، خیار عیب، تلف مبیع قبل از قبض، نفقه زوجه در فاصله زمانی بین عقد و عروسی، وجوب تفریغ مبیع و دیگر مسائل در قلمرو فقه امامیه و حقوق ایران مشاهده نمود.
تصدی گری زنان در عرصه های عمومی که در قالب مدیریت آنان بر امور کلان جامعه و سرپرستی نهادهای حکومت، جلوه میکند، در سده های اخیر در جوامع مختلف، مورد توجه قرار گرفته و حتی در بسیاری از کشورها محقق شده است. پرسش از جواز این مقدار حضور و مشارکت سیاسی زنان در سالهای پس از انقلاب به صورت عام و در سالیان اخیر به صورت خاص، تبدیل به یک دغدغه شده است. این تحقیق با عنایت به مبانی و ادله فقهی، به بررسی این موضوع پرداخته و جدا از بررسی این مساله در قالب آموزه های قرآن و سنت، به ادله ای چون سیره شریعت، بنای عقلا، مذاق شرع نیز عنایت شده است؛ بلکه در صورت شک در دلالت این ادله بر جواز یا حرمت تصدی گری زنان، مقتضای اصل عملی نیز مورد بررسی قرار گرفته است و در نتیجه، گرچه حرمت این گستره از حضور به اثبات نمیرسد، لکن مرجوحیت تصدی گری، اثبات شده و نهایتا در صورت ضرورت یا مصلحت قابل اعتناء، در قالب حکم ثانوی، مورد توصیه قرار می گیرد.
تکافل خانواده امروزه در جوامع اسلامی بهعنوان یک ابزار تأمین اسلامی و یک نهاد حقوقی مبتنی بر نظریۀ سود مشترک - زیان مشترک و تعاون جمعی بهطور مفصل مطالعه شده است، همچنین در برخی کشورهای غربی از جمله انگلستان نیز تکافل خانواده بهعنوان یک ابزار تأمین ریسک، در کنار بیمه نقش مهمی را در تأمین ریسکهای افراد جامعه بازی میکند و مورد توجه پژوهشگران قرار دارد. بهنظرمیرسد لازم است در فقه امامیه و حقوق ایران نیز بهطور مفصل به جوانب مختلف تکافل و بهویژه تکافل خانواده پرداخته شود. سؤالی که ذهن حقوقدانان ایرانی را مشغول کرده این است که آیا از جهت فقهی - حقوقی تکافل خانواده در حقوق ایران اجراشدنی است یا خیر؟ بهنظر میرسد الگوی وکالت در تکافل خانواده بهعنوان یک نهاد حقوقی کارا از جنبۀ اقتصادی در حقوق ایران اجرا میشود (از جنبۀ حقوقی و فقهی مقتضی موجود و موانع مفقود است). لذا در این زمینه لازم است به تحلیل فقهی و حقوقی نهادهای بیمۀ عمر و تکافل خانواده پرداخته شود.