عصمت پیامبر(ص) از موضوعاتی است که در مباحث قرآنی, به ویژه در خلال تفسیر آیاتی که در ظاهر با عصمت آن حضرت منافات دارند، به تفصیل مورد بحث و کنکاش قرار گرفته است. آیات ده‌گانة نخست سورة عبس از جمله این موارد است، با این تفاوت که می‌توان ادعا کرد برخلاف آیات دیگر که به خوبی تبیین شده، تفاسیری که در ذیل آیات مذکور آمده است، همة ابهامات مطرح پیرامون تنافی آیات یادشده با عصمت پیامبر و اخلاق بزرگوارانة ایشان را نمی‌زداید و روح تشنة انسان حقیقت‌جو را سیراب نمی‌نماید. در این مقاله, ابتدا آرای تفسیری مشهور پیرامون آیات و ابهامات و نواقص هر کدام مطرح شده, سپس عصمت پیامبر(ص) در آیات یاد شده با بیانی متفاوت، به گونه‌ای که تمامی ابهامات را برطرف ‌نماید، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

منابع مشابه بیشتر ...

5e43da8f90087.JPG

تحلیل مقایسه ای دیدگاه های اصحاب نیشابوری و قمی ائمه(ع) در باب امامت

مصطفی پیرمرادیان, محمدعلی چلونگر, مجید صادقانی, محسن صمدیان

دو شهر قم و نیشابور ازجمله حوزه های مهمی بودند که از نیمه دوم قرن دوم به بعد و پس از افول حوزه کوفه، جمع کثیری از محدثان و اصحاب شیعی را در خود جای دادند. این دو مرکز در ترکیب اجتماعی صحابه ساکن آن ها، جهت گیری های عقل گرایی حدیث گرایی و ارتباط و تعامل با دیگر فرق اسلامی تفاوت های بسیاری داشتند؛ اما در باب مسائل مربوط به امامت، جریان های مشابهی در هر دو شهر وجود داشت. این دو شهر باوجود تمام تفاوت ها و اختلاف های بنیادینی که داشتند، درنهایت در باب امامت به نتایج مشابهی رسیدند و در هر دوی آن ها سه دیدگاه فکری حضور داشت: دیدگاه معروف به جریان اکثریت که روسای علمی شهر از آن حمایت می کردند، دیدگاه های پیروان هشام بن حکم و دیدگاه های پیروان مفضل بن عمر. این مقاله برآن است تا با بررسی تطورات تاریخ فکری امامت در قم و نیشابور، ضمن مقایسه آن ها با یکدیگر، جریان های حاضر در آن دو را در دوره حضور ائمه(ع) تا سال 260ق/874م بررسی کند.

5e43c6f3c36fe.JPG

ویژگی های اساسی امامان (ع) در اندیشه ابن قبه (ره)

اصغر غلامی

برخی مدعی هستند شیعیان سده های نخستین، رویکردی بشری به امامت داشته اند. یکی از عالمانی که با استناد به برخی عبارات متشابه، به عنوان نماینده قرائت بشری از امامت معرفی شده، ابن قبه رازی است؛ اما با بررسی آرای وی درباره ویژگی های امامان معلوم می شود ابن قبه امامان را دارای ویژگی های زیر می دانسته است: 1. وجوب طاعت، 2. حجیت، 3. منصوص و منصوب بودن از جانب خداوند، 4. علم الهی، 5. قدرت الهی (معجزه)، 6.عصمت. بنابراین هرگز نمی توان او را گواهی بر وجود عالمانی با قرائت بشری از امامت، معرفی کرد.