در اين مقال، آسيبهاي خرافه بر باورها و ارزشهاي ديني و اجتماع، به بوته بررسي نهاده مي شود. در بررسي آسيبها بر باورهاي ديني، اين نتيجه را به دست مي دهد كه اين پديده، زمينه را براي شرك، جدايي امت از امام و سست باوري و دين گريزي فراهم مي آورد. اما اين كه در حوزه ارزشهاي ديني اگر خرافه راه پيدا كند، چه اتفاقي مي افتد، از سه آسيب جدي سخن به ميان آمده است كه بي گمان پيامد راهيابي و رخنه گري خرافه به حوزه ارزشهاست: بي توجهي به زمان در تفسير دين، تاثير متقابل خرافات و عافيت طلبي و اشاعه اباحي گري. و در حوزه اجتماع، خرافه سبب عقب ماندگي علمي، انحطاط علوم ديني و گسترش نابسامانيهاي اجتماعي مي شود. در پايان به نقش عالمان ديني در رويارويي با خرافه ها در حوزه هاي گوناگون پرداخته مي شود.
پیدایی و گسترش تشیع، یکی از مسائل مهم مطالعات شیعی است و برخی پژوهشگران، دیدگاههایی چالشی در این باره دارند. امیرمعزی هم در این زمینه نظریهای ویژه دارد و در آثار خود، با روش پدیدارشناسی، بر این باور است که آموزههای مکتب تشیع از یک سو، از فرهنگ و آموزههای باستانی ایران پیش از اسلام سرچشمه میگیرد و به دلیل فرمانروایی اعراب بر امپراتوری اسلامی و فضای قومیتگرایی پنهان مانده است و از دیگر سوی، تشیع دارای اسرار باطنی زیادی است که امامان به شیعیان رازآشنایشان در قالب یک «سنت عرفانی فراعقلانی» منتقل کردهاند. به باور وی، گرچه این اصحاب خاص در منابع فرقهنگاری به «غالیان» شهرت یافتهاند، در اصل، اینان یاران حقیقی و مؤمنان راستین هستند و به علت آشکارسازی این اسرار باطنی و تعالیم خاص، مورد لعن و طرد امامان قرار گرفتهاند. امیرمعزی مکتب فکری شیعی را بر دو پایه «ایرانگرایی» و «غلوگرایی» استوار میداند. این مقاله، در پی بررسی نظریه وی با رویکرد تاریخی و کلامی است.
استاد واعظزاده در مصاحبه با مجلّه حوزه، شماره 141 مراجعه نکردنِ علماى شیعه را به روایات نبوى درج شده در کتابهاى اهلسنت، جمودِ فکرى و بزرگترین و نخستین مانع فکرى بر راه روشنفکرى در حوزه فقه شمرده است: »بزرگترین مانع فکرى براى این نوع روشنفکرى ]حوزوى[ آن است که کسى بر عترت جمود بورزد و بگوید: قرآن و عترت و سنت را، که اهل سنت در کتابها از رسول اللّه)ص( نقل کردهاند، هیچ بینگارد. نادیده گرفتنِ سنت که الان در بین اهل تسنن و در کتابهاىشان هست، به این دلیل که ما عترت داریم و همین عترت از سنت کفایت مىکند، این جمود فکرى و اولین مانع فکرى در حوزه فقه است.