این مقاله در صدد نقد نظریه بوکلی درباره روایات دیدارهای امام صادق(ع) با منصور عباسی است. آقای بوکلی، نویسنده مقاله « ریخت شناسی و مفاد بعضی از روایات شیعه امامی » ، بخشی از روایات مربوط به مواجهه امام صادق(ع) و منصور عباسی را که غالبا مربوط به احضار امام به دربار منصور است مورد بررسی قرار داده است. بررسی او تنها مبتنی بر ساختار روایات است. نویسنده تلاش کرده است با این روش به منشا جعل این روایات دست یابد و دیدگاه شیعه امامی درباره ارتباط بین مذهب و قدرت سیاسی را نشان دهد. در مقاله پیش رو ضمن بررسی این روایات، روش آقای بوکلی و دستاوردهای او بررسی شده و نشان داده شده است که روش مبتنی بر ساختار تنها، فاقد کارآیی لازم است و به ویژه برای دستیابی به منشأ جعل یک روایت، شناخت راویان آن ضروری است. در این میان از پدیدههایی چون «تقطیع» و «نقل به معنا» در حدیث، در بررسی ساختار این روایات نباید غفلت نمود. از نظر مفهومی، این گروه از روایات به تنهایی برای بیان دیدگاه سیاسی شیعه کافی نیست.
تعداد 58 نامه از امام صادق (ع) در منابع شناسایی شده که از جمله آنها نامه بلند آن حضرت به نجاشی، کارگزار منصور عباسی (متوفای 158 ه.ق.) بر اهواز، است. این نامه، که در رده متنهای سیاستنامه دستهبندی میشود، درباره چگونگی تعامل حاکم با رعیت است و میتواند الگویی در تنظیم روابط حاکمان با زیردستان باشد. نوشته حاضر در صدد است این نامه را از لحاظ منبع و متن بررسی و تحلیل کند. متن کامل این رساله بار نخست در کتاب الاربعون حدیثا فی حقوق الاخوان، نوشته ابنزهره حلبی (متوفای 634 ه.ق.) از دانشمندان قرن هفتم درج شد و پس از آن به منابع دیگر، بهویژه منابع عصر صفوی، راه یافت و با عنوان رسالة الاهوازیة نامبردار شد. از نظر محتوا، متن نامه دارای دو بخش مجزا از یکدیگر با دو گفتمان متفاوت است که در یکی بر حقوق مردم و در دیگری بر حقوق مؤمن تأکید میشود. دستاورد پژوهش آن است که با عنایت به بیتوجهی متون کهن به این نامه و نقل آن در منبعی متأخر و نیز دوگانگی گفتمان متن نامه، بخشی از آن غیراصیل و ملحق به نامه اصلی است، بهویژه بندی از رساله که خوزیان را سرزنش میکند ناظر به رقابت گروههای فعال جامعه در قرن دوم افزوده شده است.
بی شک واقعه غدیر یکی از مهم ترین رویدادهای تاریخ اسلام به شمار می رود؛ چراکه در آن، یکی از مهم ترین مسائل جامعه اسلامی، یعنی خلافت و جانشینی پیامبر(ص)، مشخص می شود. درباره غدیر و اتفاقات این واقعه بسیار سخن گفته اند. این حادثه را بسیاری از مورخان در کتاب های تاریخی خود ثبت کرده اند؛ همچنین، در احادیث نقل شده از ائمه (ع) اشاراتی به این واقعه شده است. بسیاری از شاعران نیز این واقعه را درقالب شعر ثبت کرده اند که درمیان آنها، شاعران مسیحی هم وجود دارد. در این مقاله، این مسئله با تحلیل دو قصیده غدیریه از دو شاعر مسیحی(بولس سلامه و عبدالمسیح انطاکی) بیان می شود. هر دو شاعر در قصاید خود: 1. تاریخ و حقایق تاریخی را مدنظر قرار داده و تاریخ را بیشتر از تخیل در اشعار خود وارد کرده اند، 2. جزئیات این واقعه (مواردی مانند میزان گرما، انبوه جمعیت، وجود نگرانی در چهره پیامبر(ص)) را نیز توصیف کرده اند، 3. به آیات قرآن، احادیث، و حوادث تاریخی اشاره کرده اند، 4. عاطفه شعری را صادقانه در اشعار خود به کار برده و در بیان احساسات خود موفق بوده اند.
بدون شک فضایل و مناقب امام علی در جایگاه انسانی کامل، نه تنها در میان مسلمانان، بلکه در میان پیروان سایر ادیان نیز بازتاب گسترده ای داشته است که حاصل آن، کتب، مقالات و اشعار بسیاری است که در این باره نگاشته شده است. این شخصیت بی نظیر پس از چهارده قرن همچنان بزرگان و ادبا و اندیشمندان بزرگ دیگر ادیان، به ویژه پیروان دین مسیحیت را شیفته فضایل بی پایان خویش نموده است؛ در این میان عبدالمسیح فتح الله انطاکی شاعر و ادیب مسیحی، در قصیده علویه به مدح و وصف امام علی از جمله علم ایشان در موضوعاتی چون: تفسیر، قرائت، خداشناسی، فقه، تصوف و نحو پرداخته است. این مقاله به بررسی علم امام علی در شعر انطاکی از زاویه عناصر بلاغی می پردازد.