مراسم و موسمهای اجتماعی جلوهای از آداب، رسوم، تاریخ، فرهنگ و دیگر مؤلفههای فکری و مذهبی یک جامعه هستند. یکی از نکاتی که موجب اهمیت بررسی تاریخی مراسم و مواسم دینی میشود واکاوی اصالت و بدعتگرایی در شعائر و نمادهای دینی است؛ زیرا امکان دارد برخی با رویکردی نصگرایانه به مخالفت با هر نماد و آیین نوپیدای تصریح نشده از سوی معصومان: بپردازند و برخی دیگر با استناد به کلیات و نکتههای عمومی دلایل، دست خود را در ابداع آیینهای خودساخته منسوب به دین، باز ببینند. بر اساس درک چنین ضرورتی، این مقاله میکوشد با این فرض که مواسم و مراسم دینی، یکی از منابع مهم تقویت باورهای دینی است، رفتار امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام را در محدوده زمانی ماه رمضان به عنوان یک مناسبت و موسم دینی در سه محور اصلی سیرة شخصی، سیرة اجتماعی و سیرة سیاسی بررسی کند. سیرة شخصی امیرالمؤمنین علیه السلام نشاندهندة اهتمام به نظافت، آراستگی، بهداشت، سلامت، خضوع، خلوص، خیرخواهی، اعتدال و هدفگذاری معنوی در زندگی مادی است. سیرة اجتماعی آن حضرت، آموزههایی مانند همگرایی و تعامل، اهتمام به تبلیغ و مسئولیت اجتماعی، توجه به مساجد به عنوان یک نهاد مؤثر اجتماعی ـ سیاسی، جانمایی شعائر مذهبی در حقوق اجتماعی، تأکید بر نتایج اعتقادی و عرفانی و اخلاقی تکالیف دینی، مبارزه با بدعتها و توجه به جنبههای اقتصادی شعائر مذهبی را نشان میدهد. توجه به جهاد، مسئولیت پذیری سیاسی و استفاده از عوامل و محرکهای معنوی در تدابیر سیاسی در سیرة سیاسی آن حضرت علیه السلام جایگاه ویژهای دارند.
با رحلت رسول خدا، توجه به رویکرد صلحمحورِ آن حضرت به منظور حفظ انسجام جامعة اسلامی و اتحاد مسلمانان کمتر شد. اما با شروع خلافت امیرالمؤمنین و التزام عملی ایشان به قرآن و سنت پیامبر، توجه به این امر نیز رنگی تازه به خود گرفت. مروری بر عملکرد امام در دوران کوتاه خلافت ایشان و مطالعة موردی جنگ جمل، بر پایة کهنترین متون تاریخی، براین امر گواه است. بر این اساس، پرسش پژوهش حاضر آن است که چه مستندات تاریخیای از نحوة عملکرد امام علی در وقایع پیرامون جنگ جمل وجود دارند که با بهرهگیری از آنها بتوان بر توجه آن حضرت به حفظ انسجام جامعة اسلامی و اتحاد مسلمانان با رویکردی صلحمحور صحه گذارد؟ نتیجة این پژوهش توصیفی - تحلیلی، آن است که ایشان با محوریت جلوگیری از ایجاد افتراق در جامعه، ضمن شفافسازی اوضاع برای مردم و فرستادن نمایندگانی نزد فتنهانگیزان، با رویکردی صلحطلب کوشیدند تا از منتهی شدن فتنه به جنگ جلوگیری نمایند. همانطورکه پس از اتمام نبرد، با پرهیز از خشونت و رفتار دینمحور با بازماندگان، عدممماشات در امور جامعة اسلامی (انتخاب حکمران) و نوشتن نامه و تشریح وقایع برای مردم کوفه و مدینه، در حفظ انسجام جامعة اسلامی و اتحاد مسلمانان کوششی حداکثری داشتند.
صحابهنگاری که به طور جدی از قرن سوم هجری آغاز گشت، با ورود اسلام به سایر سرزمینهای اسلامی راه یافت؛ زیرا صحابهنگاران، اصحاب را واسطه میان پیامبر و امت و نیز آشنایان به سنت و سیره رسول خدا میپنداشتند. اما صحابهنگاریهایی که در مناطق مختلف تدوین شد، تحتتأثیر جریانات فکری ـ سیاسی، شکلهای مختلفی به خویش گرفت و علاوه بر کمیت و حجم، در محتوا و روایات این آثار، تأثیرات بسزایی برجای نهاد. این جریانات فکری ـ سیاسی، سبب گشت تا صحابهنگاران در پی حل، پاسخگویی و یا مقابله با این تفکرات، روایاتی را از اصحاب انعکاس دهند، که در جهت تأیید ایدئولوژی مورد توافق خویش و یا در راستای حاشیهرانی گفتمانهای نامطلوب جامعه باشد. پژوهش پیش روی، تلاش خواهد کرد تا شیوة بازیابی الاستیعاب در ترجمه خلفای نخستین را تحلیل کند تا نشان دهد که اگرچه این کتاب، به بازتاب همان روایات سدههای نخست هجری میپردازد، گزینش، چینش و چگونگی کاربرد واژگان آن در جهت طرد و یا برجستهسازی برخی از اصحاب شکل گرفته است تا به فرآیند سیاسی ـ مذهبی زمانه پاسخ قاطعی دهد و یا در جهت تأیید این فرآیندها و ایدئولوژیها حرکت نماید.
ممکن است مهمترین عوامل ایجاد انشعاب در مذهب و فرقهای دینی،اختلافات فکری،دوری از آرمانهای اولیه،تفاسیر متفاوت از نصوص دینی،اختلاف در جانشینی و جاهطلبی برخی رهبران دانسته شود،ولی آنچه در این مجال به عنوان یکی از عوامل ایجاد انشعاب در فرقههای دینی،به خصوص در دوران معاصر تلقی شده،روابط معادلات سیاسی است که بر اساس آن،یا دلتمردان،تأسیس و حمایت از انشعابی را وسیلهای برای دستیابی به منافع و مقاصد سیاسی خود میدانند و یا برخی از رهبران مذهبی با استفاده از فرصتها و تهدیداتی که در عرصه معادلات و روابط سیاسی بین دولتمردان داخلی و خارجی واقع میشود،درصدد تحصیل اقتدار مذهبی یا سیاسی برای خود میباشند.در این تحقیق،سعی شده با بررسی و تحلیل عوامی چون جریانهای حاکم در دربار قاجار،اوضاع داخلی ایران،روابط ایران و انگلستان و منافع و مقاصد انگلستان در هند و جهان اسلام،به چگونگی تشکیل و تکوین فرقه آقاخانیه پرداخته شود.
توجه به منابع تاریخی در مطالعات سیره شناسی از اهمیت بسزایی برخوردار است. منابعی که جایگاه کمتری در حوزه تولید میراث مکتوب میان شیعیان را به خود اختصاص داده است. در مقابل اهل سنت، نسبت به نگارش متون تاریخی توجه جدی تری از خود نشان داده اند. هم از این روست که به نظر میرسید برای فهم و تبیین تاریخ تشیع و اهل بیت توجه به این طیف از منابع سنی امری ضرور است. حال این سوال شایسته پاسخ است که برای فهم تاریخی اهل بیت رجوع به دادهای تاریخی اهل سنت چه جایگاهی دارد؟ در این نوشتار این فرضیه دنبال میشود که به نظر میرسد منابع تاریخی اهل سنت تاثیر معناداری در مطالعات سیره شناسی ائمه دارد. از همین روی تاریخ و سیره امام سجادع بر اساس کتاب تاریخ مدینه مدینه دمشق ابن عساکر(م.571ق.) با سه منبع امامی، یعنی الارشاد شیخ مفید(م.413ق.)، الخرائج قطب راوندی(م.573ق.) و مناقب آل ابی طالب ابن شهرآشوب(م.588ق.) مورد مطالعه قرار گرفته تا این فرضیه مورد راست آزمایی قرار گیرد. از این رو با بررسی مقایسه ای میان مقدار اطلاعات ارائه شده میان این سه منبع امامی و یک منبع سنی درباره امام سجادع، نشان داده شده که اختلاف قابل توجهی میان حجمِ کمی و محتوایی اطلاعات ارائه شده آن ها وجود دارد بگونه ای که عدم توجه به آن ها آشکارا در نتایج پژوهش می تواند اثرگذار باشد.