مرحوم کليني علم الاهي امام معصوم (ع) را در کتاب الحجه، در ذيل 93 باب و 348 حديث آورده است. اين احاديث، مستقيم يا غيرمستقيم، به علم امام (ع)، حجيت، عصمت و واجب الطاعه بودن امام (ع) اشاره دارند. حجيت امام (ع) در قول و فعل، رافع مشکلات و اختلافات است که همان نور علم است. توفيق و تسديد الاهي در عصمت، نقش خاصي دارد که از طريق افاضه علم است و عصمت بدون علم ممکن نيست و چون امام واجب الطاعه است، پس لازم است ريشه و اساس علم نزد او باشد. احاديثي که به نحوي، بر علم الاهي امام دلالت دارند، در قالب جدول، شامل 364 رديف، محتواي حديث، نحوه دلالت و نشاني حديث (شماره باب، صفحه، شماره حديث) ارايه شده است. دلالت حديث بر علم امام (ع) با علايم اختصاري: الف: احاديث مستقيم، ب: اشاره به علم امام (ع) ج: احاديث غيرمستقيم، ج/:1 حجيت امام (ع)، ج/:2 عصمت امام (ع)، ج/:3 وجوب اطاعت امام (ع) ابواب 93 گانه در موضوع علم امام (ع) به ترتيب شماره باب، عنوان و تعداد احاديث مربوط، ارايه شده است. مدخلهاي اصلي اين نمايه عبارت اند از: ويژگيهاي امام (ع) به طور کلي، ويژگيهاي امام (ع) از ديدگاه علم، ويژگيهاي علم امام (ع) در پيوند با امامت او، ويژگيهاي علم امام (ع) به طور کلي، منابع علم امام (ع) و حيطه علم الاهي امام (ع).
«امام کاظم» (علیهالسلام) در ابتدای امامت، با چالشهایی روبه رو بوده اند که این چالشها موجب شده است تا اقدامات ایشان به عنوان قرینه فعلی علاوه بر دلایل نقلی مورد توجه باشد. اهداف اصلی تحقیق، چگونگی و دلایل امامت امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) و نیز اقدامات ایشان در اثبات این موضوع با استفاده از منابع شیعه و اهل سنت است. سوال اصلی این تحقیق نیز بدین شرح است که «مهمترین اقدامات امام کاظم (علیهالسلام) در راستای اثبات امامت ایشان با توجه به چگونگی و دلایل امامت ایشان در منابع شیعه و اهل سنت چیست؟» این تحقیق با روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی، به این نتیجه دستیافت که برای انتخاب امام، شرایطی مانند «وصیت، علم خاص، ودایع و سن» بهعنوان ملاک تعیینشده که بنا به دلایل قدرمتیقن، مشخص میشود که امام کاظم (علیهالسلام) شرایط امامت را داشته است. علاوه بر احادیث و دلایل منقول در قبال امامت ایشان، مهمترین اقدامات ایشان که عبارت است از وارستگی مادی و سیاسی، شفافسازی در غصب حکومت شیعیان، مقابله علمی با جریانهای انحرافی و فرقههای مختلف شیعه، مناظره با خلفای عباسی و انتخاب رویکرد تقیه، گویای این است که طرز فکر امام کاظم (علیهالسلام) طرز فکر یک «ولی، امام و زعیم» امت است؛ زیرا از یکسو جامعه شیعیان را از طریق تقیه و وکالت مدیریت کرده و از طرفی، برای اثبات حقانیتشان از طرق مختلف مانند مناظره و شجاعت در بیان، تلاش نموده و ازنظر علمی و فرهنگی نیز با بزرگترین چالش زمان خود، مقابله نموده و خطمشی آگاهانهای را بنیانگذاری نمودهاند.
روششناسي و بسترشناسي يک نظريه، از مهمترين مسائلي است که نقش مهمي در تحليل و شناخت چرايي صدور آن نظريه دارد. متکلمان شيعي مکتب بغداد در قرن چهارم و پنجم هجري، از بزرگترين متکلمان اماميه در طول تاريخ بهشمار ميآيند. با اين حال، روايات امامان معصوم عليه السلام، که از منابع اصيل تفکر ديني بهشمار ميآيند، حضور کمرنگي در کتابهاي کلامي ايشان دارند. هدف از نگارش اين مقاله، ابتدا روششناسي فکري اين متکلمان، و سپس تحليل چرايي تکيۀ فراوان ايشان بر عقل در براهين و نظريات کلامي مربوط به مسئلۀ امامت با توجه به بستر فرهنگي شهر بغداد در آن دوران است. بر اساس مهمترين يافتههاي اين نوشتار، نگاه سختگيرانۀ متکلمان بغداد به احاديث و نيز تنوع مکاتب گوناگون کلامي و نيز تعصبات مذهبي و درگيريهاي شديد فرقهاي در بغداد، از مهمترين عواملي است که مانع از استفادۀ لازم متکلمان شيعي از روايات در آن دوران شده است.
برخی مدعی هستند شیعیان سده های نخستین، رویکردی بشری به امامت داشته اند. یکی از عالمانی که با استناد به برخی عبارات متشابه، به عنوان نماینده قرائت بشری از امامت معرفی شده، ابن قبه رازی است؛ اما با بررسی آرای وی درباره ویژگی های امامان معلوم می شود ابن قبه امامان را دارای ویژگی های زیر می دانسته است: 1. وجوب طاعت، 2. حجیت، 3. منصوص و منصوب بودن از جانب خداوند، 4. علم الهی، 5. قدرت الهی (معجزه)، 6.عصمت. بنابراین هرگز نمی توان او را گواهی بر وجود عالمانی با قرائت بشری از امامت، معرفی کرد.
امامت مقامی الاهی است که به برخی از پیامبران و بندگان برگزیده،عطا میشود.تفسیرها و برداشتهای متعددی از امامت ارائه شده و بر همین اساس،مبانی متفاوتی در فهم مقام امامت به وجود آمده است.امام بهمعنی کسی است که از او تبعیت میشود.بر اساس آیهء 124 سوره بقره و با استناد به آیات و روایات،مقام امامت، عهدی الاهی است که به جعل خدا صورت میگیرد و از مقام نبوت و رسالت افضل است.مقام امامت پس از ابتلائات الاهی،به حضرت ابراهیم علیه السلام عطا شده است. برخی از مفسران اهل سنت،امامت مطرح شده در آیه را به نبوت و رسالت تفسیر کردهاند.دیدگاههای مفسران اهل سنت از جمله فخر رازی،ذیل آیه مطرح و نقد و بررسی و سپس آراء مفسران شیعه بیان شده است.بعضی از مفسران نیز در تبیین آیه،مقام امامت تکوینی را مطرح کردهاند که تا حدودی متأثر از مبانی عرفانی و فلسفی است.