حاکم نیشابوری از محدثان و رجالیان بزرگ اهل سنت است که در کتابهای خود روایات متعددی را در ارتباط با فضایل اهل بیت(ع) نقل نموده است. برخی از علمای اهل سنت وی را به تساهل در گردآوری احادیث و بررسی راویان متهم نمودهاند. بررسی دلایل احتمالی انتساب تساهل به حاکم از قبیل عدم تطابق روایات حاکم با شرایط شیخین؛ تصحیح احادیث ضعیف؛ ذکر فضائل اهل بیت(ع)؛ دیدگاه وی درباره معاویه؛ و تشیع وی حکایت از آن دارد که دو عامل ذکر فضایل اهل بیت(ع) و دیدگاه وی نسبت به معاویه موجب شده است تا برخی علمای اهل سنت به رغم پایبندی حاکم نیشابوری به مبانی اهل سنت در جرح و تعدیل راویان، وی را به تساهل و تسامح متهم نمایند. بررسی حدیث غدیر حکایت از آن دارد که اسناد این روایت توسط بزرگان اهل سنت تصحیح و حتی متواتر دانسته شده است، در حالی که نقل این حدیث از سوی حاکم، موجب متهم نمودن وی به تساهل شده است.
دوره فاطمیان از دورههای برجسته تاریخ اسلام است که با توجه به گستره زمانی و وسعت قلمرو حکومتی سزاوار تحقیقات جدی و جدید است. حکومت دویستسالهشان بر مصر و تأثیرگذاریشان بر تمدن اسلامی به خودی خود کافی است که آنها را شایسته چنین امعان نظری کند. تحقیق حاضر با هدف شناخت اقدامات عملی فاطمیان مصر در راستای کمک به ایجاد تمدن اسلامی انجام شده است. بدین منظور اقدامات عملی خلفای فاطمی، که از مظاهر تمدنساز محسوب میشود، نظیر مناسبات ایشان با قدرتهای همجوار، ساخت و ایجاد مراکز علمی و کتابخانهها، تشکیل کرسیهای علمی در قالب دارالحکمهها و دارالعلمها و فعالیتهای دیگر نظیر ترجمه و تألیف کتب بررسی شده است. پژوهش حاضر به روش توصیفیتحلیلی با استناد به منابع تاریخی و دست اول بر این نکته نیز تأکید میکند که فاطمیان در دوره حکومت بر مصر توانستند به دلیل اقتضائات سیاسیاجتماعی در جهت آرمانهای آزادیخواهانهشان و در راستای کمک به تمدنسازی مسلمانان سیاست تسامحگرایانهای را در پیش بگیرند. اتخاذ این رویکرد و سیاست تساهل و تسامح در برابر ادیان و مذاهب دیگر به میزان چشمگیری در شکلگیری تمدن اسلامی قرون سوم و چهارم، که از آن به دوران طلایی تمدن اسلامی یاد میشود، تأثیرگذار بوده و چون مناسبات این دولت با دولتهای همجوار و همزمان در این تأثیرگذاری و نقش آنان در شکوفایی فرهنگ و تمدن و رواداری مذهبی تأثیر داشته است، این محور نیز در آغاز نوشتار بررسی میشود.
بررسی گزارشهای مرتبط با فضائل اهل بیت(ع) برای شناخت اخبار صحیح و غیرصحیح و تمییز آنها از یکدیگر، بسیار بااهمیت است. در بسیاری از منابع تاریخی و حدیثی، اخبار مناقب اهل بیت(ع) گزارش شده است که باید اعتبارشان بررسی شود. اعتبارسنجی باید با استناد به شواهدی درونی همچون؛ محتوا، راویان و منابع؛ و شواهد بیرونی مانند گزارشهای پیرامونی باشد. این عوامل در هر خبر متغیر و میزان نقش هر یک متفاوت است. «خبر ثعبان» نمونهای از این اخبار است که باید با توجه به شواهد، به درستی آن پی برد. این تحقیق با گردآوری شواهد گوناگون و رجوع به منابع کهن، تلاش میکند درستی «خبر ثعبان» را بررسی کند. تحلیل گزارشها، نشان میدهد که تفاوت موجود در نقلهای خبر، به تنافی آنها منجر نمیشود، بلکه نوعی همپوشانی در آنها مشاهده میشود؛ اما از جنبه اِسنادی، منابع و طرق از قوت لازم برخوردار نیستند. با این حال شواهد پیرامون متن و حاشیه، این ماجرا را باورپذیر در نظر میآورد.