ماتمکده، عنوان کتابی است از مولا قربان ابن رمضان بادشتی رودباری قزوینی متخلّص به بیدل که موضوع آن مقتل حسینی(ع) است. این کتاب حوادث حماسه سال 61 هجری را از لحظات شهادت امام حسین(ع) تا گسیل داشتن کاروان اسیران با سرهای مطهر شهدا از کربلا به کوفه و شام و نهایتاً برگشتن اسرا به کربلا در اربعین اول در بردارد. کتاب که تاریخ اتمام آن 1267 ه . ق است در قالب نظم و نثر تألیف گردیده و از حیث ادبی و بلاغی از اهمیت به سزایی برخوردار است. این پژوهش می کوشد تا شرح مختصری پیرامون ترجمة حال مصنّف و جایگاه ادبی و میزان تأثیرگذاری وی در نوع ادبی «مرثیه» و مقتل نویسی به دست دهد. آنگاه درباره نام، موضوع، محتوا و ساختار ماتمکده بحث خواهد شد. در ادامه، سبک جایگاه تاریخی اثر نیز به اجمال تحلیل شده و به نقش عنصر تعلیم در این اثر با ذکر بعضی عناوین و نقل نمونه ای مختصر اشاره خواهد شد. آنگاه در نقد محتوایی- ساختاری آن شواهدی ذکر خواهد شد. ماتمکده بیدل قزوینی از جمله مهم ترین و کم نظیرترین مقتل های فارسی در تاریخ ادبیات ایران است که هم به لحاظ ادبی و هم به جهت تاریخی اهمیت خاصی دارد و از این رو، تصحیح، توضیح و انتشار آن در راستای احیاء و معرفی یکی از برترین مفاخر مکتوب ادبیات آیینی ایران اسلامی، شایسته و بلکه بایسته می نماید.

منابع مشابه بیشتر ...

5a16d4bd37e19.JPG

نقش مدارس عصر صفویه در گسترش تشیع دوازده ‌امامی

موسی الرضا بخشی استاد, رمضان رضایی

مقالۀ حاضر به بررسی نقش مدارس در گسترش تشیع در ایران عصر صفوی پرداخته است و هدف آن نشان دادن تأثیر مدرسه بر روند گسترش تشیع دوازده‌امامی در ایران است. احداث مدارس در عصر صفوی از رشد صعودی و از حمایت حکومت صفوی برخوردار بود. در وقف‌نامه‌های مدارس به‌ویژه مدارسی که از موقوفات و امکانات مالی بیشتری برخوردار بودند، به برگزاری شعائر مذهبی شیعه توجه می‌شد. مدارس در این دوره تا حد ممکن به مذهب رسمی کشور و معارف شیعه اختصاص داشت. مدرسه از طریق تعلیم‌یافتگان خود نقش مهمی را در ترویج و گسترش تشیع در جامعه ایفا کرد. آنان پس از تعلیم در مدارس به‌ویژه مدارس شهرهای بزرگ در سمت‌های مختلف رسمی و غیررسمی در تثبیت و گسترش تشیع تأثیرگذار بودند.

595baf523716c.jpg

فعالیت های علمی - اجتماعی زنان خاندان اهل بیت (ع)

اعظم رحمت آبادی

در طول تاریخ اسلام، بخصوص در دورانی که معصوم(علیه السلام) مجبور به سکوت و دوری از امور سیاسی بود، جامعه اسلامی به مرور از دستورات انسان ساز اسلام دور گشت، به گونه ای که به تأسی از خلفا، در بین افراد جامعه مجالس لهو و لعب و فرهنگ مصرف گرایی شیوع یافت. در همین زمینه، به شخصیت و ارزش زن نیز کمتر توجه گردید و نگاه کالاپندارانه و ابزاری به او به صورت یک فرهنگ همگانی در آمد. زنان دربار همواره سرگرم رقابت با یکدیگر برای استفاده از لباس ها، وسایل و زیورآلات گران قیمت بودند و شرکت در مجالس بزم و مهمانی های باشکوه جزئی از برنامه روزانه آنان به شمار می آمد. در واقع، الگویی که آنان به عنوان زنان طبقه حاکم به جامعه ارائه می دادند دوری از کمالات انسانی و غوطهور شدن در مادیان و زندگی دنیوی بود. در چنین جامعه ای که ارزش های باطل و دروغین ترویج می شد، زنان خاندان اهل بیت(علیهم السلام) به تأسی از ائمه هدی(علیهم السلام) در بالاترین درجات بینش توحیدی به سر می بردند. آنان با کسب دانش از محضر ائمه(علیهم السلام) و شرکت در فعالیت های علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی عصر خویش، شأن و شخصیت والای زن مسلمان را به نمایش گذاشتند.