عادلشاهیان، بهعنوان یکی از حکومتهای شیعهمذهب، بهمدت دو قرن (895-1097ق / 1489-1986م) بر بیجاپور (منطقهای از دکن) حکومت کردند. یوسف عادلخان، نخستین حاکم عادلشاهی، مذهب تشیع را در قلمرو خود بهرسمیت شناخت. این امر همزمان با شکلگیری حکومت شیعه مذهب صفوی در ایران بود. با این همه، برخی از جانشینان وی درصدد احیای مذهب تسنن برآمدند. این نوشتار درصدد است جایگاه و موقعیت تشیع در دربار عادلشاهیان را بهلحاظ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بررسی کند و به این مسئله پاسخ دهد که چگونه تشیع در دورة حاکمان عادلشاهی در منطقة بیجاپور بهرسمیت شناخته شد؛ بهگونهای که با وجود تقابل اهل تسنن با تشیع، مذهب تشیع همچنان در دربار عادلشاهیان برتری و تفوق خود را حفظ کرد؟ در پاسخ به این پرسش، به این فرضیه پرداخته شده است: رقابت میان آفاقیهای شیعه و دکنیهای سنیمذهب در منطقة دکن، یوسف عادلخان را که تمایلات شیعی داشت، بهسمت ایجاد حکومتی شیعهمذهب که بدان وسیله آفاقیها بر دکنیها تفوق یابند، سوق داد. همچنین شکلگیری دولت شیعهمذهب صفوی در ایران از یکسو و فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شیعیان در بیجاپور از سوی دیگر، از عوامل مهم تداوم و تفوق تشیع در دورة عادلشاهیان بوده است.
کتاب بستان الناظرین فی معرفه ائمه الهادین اثر محمد یوسف بیکا که در سال 1119 - 1120 نوشته شده، شرح چهل حدیثی است که نویسنده ضمن آن سعی کرده است به مسائل مختلفی که به تشیع و اعتقادات صحیح او مربوط می شود، بپردازد. در واقع، می توان آن را اثری در معرفی شیعه و ویژگی های آن دانست. نویسنده در نوشتار پیش رو، با ارائه گزارشی از کتاب، محتوای آن را در بوته بررسی قرار داده است.
بارزترین تجلیگاه معنویت و هویت متعالی انسانی را میتوان در لایههای پنهانی هنر قدسی[1] و اوج شکوفایی هنر معماری مقدس اسلامی را میتوان در ساخت مساجد جستوجو کرد. در این بین، به نظر میرسد مساجدی که در دوران طلایی قدرت معنوی، مالی و سیاسی شیعیان در این سرزمین شکل گرفتهاند، واجد هویت معنوی ویژهای هستند. با تشکیل دولت صفوی در اوایل قرن دهم هجری و اعلام تشیع اثناعشری به عنوان مذهب رسمی، ایران بعد از قرنها، هویت ملی و سیاسی خود را بازیافت. از اینرو مذهب تشیع، بهتدریج در روح و جان ایرانیان نفوذ کرد و روح هنرمندان و معماران ایرانی به تشیع روشن گردید؛ لذا به آفرینش فضاهایی دست زدند که از روح و ماهیت تشیع سرشار بود. معماری مسجد به عنوان محمل بروز چنین عقایدی، از ظرایفی در طراحی برخوردار گشت که در دوره صفویه و پس از آن قاجار، به نهایت تکامل خویش دست یافت. در دوره قاجاریه، شیوه جدیدی در معماری ایجاد شد و معماران این زمان نیز دنبالهرو معماران صفویه بودند. در این پژوهش، سعی شده تا با مقایسه معماری دوره صفویه و یک دوره بعد از آن (قاجاریه)، به بررسی اصول، مبانی و الگوهای قدیم معماری ایران و نوآوریهایی پرداخته شود که از نظر فضا در این دوران به وجود آمده است؛ هرچند به نظر میرسد، معماری دوره قاجار، قوت لازم خلق یک معماری جدید را نداشته است. از این رو در این پژوهش، دو شاهکار هنر و معماری اسلامی و شیعی این سرزمین، یعنی مسجد امام خمینی اصفهان و مسجد شهید مطهری تهران، با بازشناخت اصول قدسی حاکم بر طراحی مساجد شیعی بررسی تطبیقی شده است. بر اساس نتایج تحقیق، میتوان تفاوت و به نوعی تکامل دوران صفویه تا قاجاریه را در عواملی چون طرح، فضا، نقوش جملات بهکار رفته در کتیبهها، رنگهای استفادهشده در تزیینات و منارهها جستوجو کرد.
رفتار حاكمان صدر اسلام با اهل ذمه به عنوان يك اقليت ديني در جامعه اسلامي از جنبههاي مختلفي شايسته بررسي است. اميرالمومنين علي(ع) هم در ايام حكومت خود نظام رفتاري ويژهاي داشت كه زمينهساز روابط مسالمتآميز پيروان اديان مختلف و گرايش مسيحيان به اسلام شد. نظام رفتاري اميرالمومنين علي(ع) با مسيحيان عصر حكومت خود را در چهار حيطه اجتماعي، اعقتادي، سياسي و اقتصادي ميتوان بررسي كرد. نوشتار حاضر ميكوشد ضمن ارائه گزارشي از اين چهار حيطه و مولفههاي فرعي آن، نشان دهد كه برخورداري از حقوق سياسي، اجتماعي و اقتصادي، عقيدتيِ مسلمانان و غير مسلمانان جامعه جزو نخستين اولويتهاي اميرالمومنين علي(ع) در دوران حكومت ايشان بوده است.