این پژوهش به مطالعه در مورد خطبههای نماز جمعه و عیدین امام علی علیه السلام پرداخته و در این زمینه در بحثی از این نوشته با نگاه کلی به تمام خطبهها،مواردی چون:تعداد،زمان و مکان صدور خطبهها،تعداد خطبههای کامل و ناقص،اسناد و حجم خطبهها مورد مطالعه واقع شده است.در بخش دیگر به مؤلفههای مهم تمام خطبهها و میزان تکرارشان اشاره شده است. بررسی دلایل کاستی خطبههای جمعه امام علی علیه السلام،مطالب دیگر این نوشتار به شمار میآید. همچنین،بیان سیره امام علیه السلام در امر برپایی نماز جمعه و بیان مناسبتهایی که در پیدایش خطبهها تأثیر داشتهاند،بخشهای دیگر این مقاله هستند.و نهایت اینکه،در بخش پایانی این نوشتار ادبیات خطبهها مورد کنکاش واقع شده است.
با رحلت رسول خدا، توجه به رویکرد صلحمحورِ آن حضرت به منظور حفظ انسجام جامعة اسلامی و اتحاد مسلمانان کمتر شد. اما با شروع خلافت امیرالمؤمنین و التزام عملی ایشان به قرآن و سنت پیامبر، توجه به این امر نیز رنگی تازه به خود گرفت. مروری بر عملکرد امام در دوران کوتاه خلافت ایشان و مطالعة موردی جنگ جمل، بر پایة کهنترین متون تاریخی، براین امر گواه است. بر این اساس، پرسش پژوهش حاضر آن است که چه مستندات تاریخیای از نحوة عملکرد امام علی در وقایع پیرامون جنگ جمل وجود دارند که با بهرهگیری از آنها بتوان بر توجه آن حضرت به حفظ انسجام جامعة اسلامی و اتحاد مسلمانان با رویکردی صلحمحور صحه گذارد؟ نتیجة این پژوهش توصیفی - تحلیلی، آن است که ایشان با محوریت جلوگیری از ایجاد افتراق در جامعه، ضمن شفافسازی اوضاع برای مردم و فرستادن نمایندگانی نزد فتنهانگیزان، با رویکردی صلحطلب کوشیدند تا از منتهی شدن فتنه به جنگ جلوگیری نمایند. همانطورکه پس از اتمام نبرد، با پرهیز از خشونت و رفتار دینمحور با بازماندگان، عدممماشات در امور جامعة اسلامی (انتخاب حکمران) و نوشتن نامه و تشریح وقایع برای مردم کوفه و مدینه، در حفظ انسجام جامعة اسلامی و اتحاد مسلمانان کوششی حداکثری داشتند.
صحابهنگاری که به طور جدی از قرن سوم هجری آغاز گشت، با ورود اسلام به سایر سرزمینهای اسلامی راه یافت؛ زیرا صحابهنگاران، اصحاب را واسطه میان پیامبر و امت و نیز آشنایان به سنت و سیره رسول خدا میپنداشتند. اما صحابهنگاریهایی که در مناطق مختلف تدوین شد، تحتتأثیر جریانات فکری ـ سیاسی، شکلهای مختلفی به خویش گرفت و علاوه بر کمیت و حجم، در محتوا و روایات این آثار، تأثیرات بسزایی برجای نهاد. این جریانات فکری ـ سیاسی، سبب گشت تا صحابهنگاران در پی حل، پاسخگویی و یا مقابله با این تفکرات، روایاتی را از اصحاب انعکاس دهند، که در جهت تأیید ایدئولوژی مورد توافق خویش و یا در راستای حاشیهرانی گفتمانهای نامطلوب جامعه باشد. پژوهش پیش روی، تلاش خواهد کرد تا شیوة بازیابی الاستیعاب در ترجمه خلفای نخستین را تحلیل کند تا نشان دهد که اگرچه این کتاب، به بازتاب همان روایات سدههای نخست هجری میپردازد، گزینش، چینش و چگونگی کاربرد واژگان آن در جهت طرد و یا برجستهسازی برخی از اصحاب شکل گرفته است تا به فرآیند سیاسی ـ مذهبی زمانه پاسخ قاطعی دهد و یا در جهت تأیید این فرآیندها و ایدئولوژیها حرکت نماید.
از جمله مهمترین اختلافات میان اهل سنت و شیعه، وجوب طوافی به عنوان «طواف نساء» در انتهای مناسک حج و پیآمدهای حاصل از عدم انجام آن است. فقه اهل سنت بر خلاف شیعه، با کنار گذاردن طواف نساء، به وجوب طواف دیگری به نام «طواف وداع» رای داده است. نوشتار حاضر نقش طواف وداع اهل سنت را در حلیت زنان به منزله جایگزینی برای طواف نساء از منظر فقه امامیه به بحث نشسته است. جستجو در منابع فقهی و برشماری مواردی از سنت و برخی دیگر از قواعد و ادله فقهی که توان اثبات وحدت و یگانگی این دو طواف و یا دست کم کفایت عمل اهل سنت را دارند، پیکره اصلی این جستار را سامان داده است. موثقه اسحاق بن عمار، سیره متشرعه، تاثیر ناپذیری صحت و ترتب آثار طواف نساء از نام و عنوان آن و قاعده الزام، مواردی است که نگارنده بدانها دست یازیده است.